سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع کارکنان شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی (هما) پیرامون اهمیت حمل و نقل هوایی

سخنرانی آقای هاشمی در جمع کارکنان شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی (هما) پیرامون اهمیت حمل و نقل هوایی

  • یکشنبه ۱ آبان ۱۳۶۲

 سخنرانی در جمع کارکنان شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی (هما)

 تشکر می‏کنیم از برادران و خواهرانی که محبت کردند و به مجلس تشریف آوردند و از این که در جریان حج امسال با تلاش و همکاری و مدیریت خوب و پشتکار توانستید یک صحنه قابل تحسینی از خدمت را به انقلاب عرضه کنید و بدون اغراق برای دست اندرکاران اداره کشور باعث افتخاری باشید. همه می‏دانید که کار شما در مجموع یکی از کارهای پیچیده و خیلی فنی و آسیب‏پذیر است و همیشه جزو نگرانی‏های مسؤولان این بود که مخالفان ما که رمز مشکلات این صنعت و این کار را می‏دانند، از این ناحیه بتوانند صدمه‏ای وارد بیاورند و اخلال کنند.

 امروز در کشور ما، در دنیا اصلاً، در دنیایی که با سرعت و پیچیدگی کار سروکار دارد؛ حمل و نقل بسیار مهم است. شریان تغذیه بسیاری از صنایع حساس مملکت حمل و نقل است که اگر کند باشد و با برنامه انجام نشود، دشواری‏هایی دنبال خودش دارد، کمبودهایی دارد و نابسامانی‏هایی درست می‏کند که ضررش خیلی زیاد است. بنابراین اصل کار - حالا منهای حج و منهای مسائل مقطعی - خود این که حمل و نقل کشور، نظام قابل اعتماد و اطمینانی داشته باشد، در روند اقتصاد بسیار قابل توجه است. دشمنان ما این را خوب می‏دانند چون خودشان دستشان در کار است و مخصوصاً در حمل و نقل هوایی آسیب‏پذیری را خوب می‏دانند، وابستگی را مطلعند و شیطنت می‏کنند. این کاری که امسال شد البته سال گذشته هم مردم نسبتاً راضی بودند، خوب بود خوشبختانه روند تکاملی داشت - همان طور که آقای شفتی گزارش دادند و مردم هم عملاً در جریان بودند چون حج یک چیزی است که به هر حال همه گوشه‏های کشور را در بر می‏گیرد؛ مسافرینی که می‏روند و برمی‏گردند ماجرای حرکت آنها را دیگران می‏فهمند. ما که یکی از مراجع مراجعات مردم هستیم و رضایت مردم را از حمل و نقل امسال حج خوب می‏دیدیم. اولاً این نشان درک مردم و حق شناسی مردم است؛ یعنی مردم ما به خوبی خائن را از خادم تشخیص می‏دهند و برای خدمتگزارانشان ارزش قائلند و زود هم عکس‏العمل نشان می‏دهند و این خوب است. این حالت زندگی مردم را می‏فهماند، حساس، بیدار و متوجه منافع خودشان، منافع جامعه و منافع انقلاب هستند.

 معلوم می‏شود اگر خدمتگزاران که همه ما باید باشیم درست کار بکنیم و وظایفمان را خوب انجام بدهیم، خیلی خوب می‏توانیم اعتماد و حمایت مردم را جلب بکنیم و رمز پیروزی یک حکومت هم همین جاست، یعنی اگر حکومتی موفق بشود خواسته‏های به حق مردم را برآورده کند. جامعه خواست ناحق ندارد، افراد ممکن است خواست ناحق پیدا کنند، مجموعه جامعه معمولاً قانع به حقوق قانونی خودش هست و اگر ما درست خدمت بکنیم، همه‏مان فرق نمی‏کند، بنده، شما، جاهای دیگر درست خدمت بکنیم، مردم همکاری می‏کنند، با حکومت هماهنگ می‏شوند و آن وقت نیروی عظیم مردم پشتوانه کار می‏شود و کارها با سرعت پیشرفت می‏کند. دشمنان ما هم این را نمی‏خواهند، دشمنان ما اصلاً یکی از نقشه‏هایشان از اول انقلاب ما همیشه حس می‏کردیم این بوده که بتوانند رابطه مردم را با کارگزاران دولتی تیره بکنند، اعتماد مردم را نسبت به خدمتگزاران خودشان سلب بکنند. توطئه دشمنان همه جا این است و لذا شما می‏بینید این عوامل نفوذی که وارد دستگاه‏ها می‏شوند، با این که خودشان می‏خواهند یک جوری حرکت بکنند که در جامعه موقعیتی برای خودشان کسب بکنند، اما جایی که وارد می‏شوند جزو برنامه‏هایشان این است که آن سازمان را از ارزش بیندازند. اصلاً کار نفوذی این است.
سازمان‏هایی که امید به آینده دارند، سعی می‏کنند یک جوری حرکت کنند که مردم به آنها اعتماد پیدا بکنند و در محیط نابسامان بتوانند خودشان یک حرکتی انجام بدهند. لذا اینها وقتی که وارد دستگاه‏های دولتی می‏شوند، یکی از خطهایی که به اینها داده می‏شود این است که آن سازمان را از ارزش و اعتبار بیندازند: بهانه‏گیری کنید، کار مردم را درست انجام ندهید، با مراجع بداخلاقی کنید، گره به کار مردم بزنید، آنجا مشکلات کار را به رخ مردم بکشید، مردم که می‏آیند اظهار یأس بکنید، بگویید نمی‏شود، درست نمی‏شود، کار خراب است، ریشه خراب است، یک چیزهایی این طوری. اصلاً مأموریت اینها در دورانی که به آینده نزدیک امیدوار نیستند این جوری است. پس ما از اینجا می‏فهمیم و باید بفهمیم، درس بگیریم که برای این که بتوانیم دشمنان یک مملکت را مأیوس بکنیم و نقشه دشمنان را مخصوصاً بیگانه‏ها را خنثی بکنیم، باید در کار خودمان تلاش بکنیم، رضایت مردم، آن صاحبان اصلی کشور را که البته خودمان هم در مجموعه اینها هستیم - جلب بکنیم و کار شما نشان داد که می‏شود.

 مطمئناً امروز در کشور کاری پیچیده‏تر و مشکل‏تر از کار شما یا نیست یا خیلی کم است و با این وسعتی که در ایام حج انجام دادید، اگر همین جور حرکت می‏شد و همه نهادها و همه ارگان‏ها فرض کنند همیشه موقع حج است و همیشه باید خدمت کرد، همه سازمان‏های دولتی همین جور فعال می‏شوند و این اصل اگر بر زندگی یک کارکن دولت حاکم باشد که بخواهد از امکانات خودش و فکر خودش و نیروی خودش و نیرویی که دولت در اختیار او گذاشته، امکاناتی که دارد به نفع مردم با سرعت و صحت استفاده کند، کار اصلاح می‏شود و سازمان‏های اداری ما جزو محبوب‏ترین نیروهای انسانی کشور می‏شوند، اگر این جور همه حرکت کنند. چه افتخاری از این بالاتر، شماها الان سربلند هستید و این که مدیر شما می‏توانند اینجا بیایند و گزارش به این خوبی را ارائه بکنند و در مقابل مردم افتخار بکنند، این چقدر زیباست. اگر خدای نکرده بد عمل شده بود و اینجا باید جواب بدهند که چرا مثلاً حاجی‏ها نرفتند، چرا دیر رفتند، چرا بار مردم نرفت، چرا آن عده تعیین شده را نبردید، چرا برنامه بد اجرا شد. با این خوب کار کردن، انسان هم از درون خودش احساس رضایت می‏کند هم پیش مردم سر بلند است، هم جامعه‏اش را افتخار داده است.

 امروز کار خوب کردن برای سازمان‏های دولتی یک حرکت انقلابی است، خود این کار خوب کردن حرکت انقلابی است، چون ضدانقلاب، دشمنان بیگانه ما از این که ما در این گونه کارها موفق بشویم خیلی عصبانی می‏شوند. شما این را کم حساب نکنید ممکن است بگوییم چیزی نیست، خوب هواپیما بوده، ما کار خودمان را انجام دادیم؛ یعنی در هواپیما خلبان بوده، تکنیسین بوده، خدمتگزار دیگر بوده، لجستیک تهیه شده، هر کس وظیفه‏اش را انجام داده بله، وظیفه انجام شده اما محصول این یک چیز دیگری است. آن که من می‏گویم انقلابی است این است که دشمنان استعمارگر خلق‏ها امروز می‏خواهند به دنیا حالی کنند که اگر بالای سر شما نباشیم، شما نمی‏توانید زندگی بکنید. اصلاً یک نکته‏ای که همه جا می‏خواهند به ملت‏ها القاء کنند این است که بگویند شما احتیاج به قیم دارید، شما احتیاج به سرپرستی مثل ما دارید و لذا در غیاب خودشان کارشکنی می‏کنند برای این که بگویند اینها نمی‏توانند.

 حالا اگر ملتی مثل ملت ما که می‏دانید چقدر در زمان طاغوت وابسته بودیم، اگر ما توانستیم مشکلات خودمان را حل کنیم، اگر توانستیم صنعتمان را راه بیندازیم، اگر توانستیم جنگمان را خودمان اداره کنیم، اگر توانستیم حمل و نقل را خودمان سر و سامان بدهیم، اگر توانستیم مشکلات فرهنگیمان را حل کنیم و در دنیا روی پای خودمان بایستیم، وابسته به این یا آن نباشیم، این در کل تاریخ بشریت خیلی اهمیت دارد. مردم وقتی که به انقلاب‏های دیگر نگاه می‏کنند - مردم دنیا را عرض می‏کنم - یک قدری دلسرد می‏شوند، می‏بینند مثلاً فلان کشور، ویتنام انقلاب کرد بیست و پنج شش سال جنگید، از شر آمریکا نجات پیدا کرد، افتاد در دامن روس. این چه شد؟ اصلاً از انقلاب کردن پشیمان می‏شوند. یا مثال‏های دیگری که می‏توانیم از خیلی جاها بزنیم. ولی اگر دیدند یک کشوری انقلاب کرد، سیادت خودش را کسب کرد، تصمیم‏گیریش را خودش کرد، کارهایش را خودش انجام داد، با مشکلاتش مبارزه کرد، هر چه جنگ بر او تحمیل کردند، هر چه ناامنی تحمیل کردند، تروریست تربیت کردند، نفاق درست کردند، مشکلاتش را حل کرد و رفت جلو و همچنان پنجه در پنجه قدرت‏های بزرگ انداخت و پیش رفت، این به دنیا امید می‏دهد، مردم دنیا راه می‏افتند برای سیادت خودشان. هیچ کس در درون خودش تمایل ندارد که نوکر دیگران باشد. این تلخ‏ترین چیزهاست برای یک ملتی که مثلاً آمریکایی‏ها بگویند این جوری رفتار کن، این جوری رأی بده، این جوری فرهنگ را درست کن، این جوری سیاستت را درست کن، این جوری صنعتت را درست کن، همه چیز را آنها دیکته کنند و آدم مجبور باشد بپذیرد، کسی این را دوست نمی‏دارد اما اجباراً بر مردم تحمیل می‏کنند.

 بی‏خود نیست که اینها این قدر با ما لجند. ما اینجا داریم زندگی می‏کنیم، مثلاً به فرانسه چکار داریم که با ما لج است؟ لجشان این است، اینها می‏ترسند اگر امروز یک فکری که منبعش در آسمان‏هاست (اسلام) توانست در یک کشوری جای خودش را باز بکند، دیگر نشود یک میلیارد مسلمان دنیا را مهار کرد. شما همین داستان دو سه روز پیش لبنان را پیش خودتان فکر بکنید ببینید معنای این حرکتی که اینها کردند چیست؟ لبنان یک جایی است که انواع و اقسام گروه‏ها آنجا هستند، اکثر کشورهای آنجا یک جایی دارند؛ فلسطینی‏ها هستند، لیبیایی‏ها هستند، سوری‏ها هستند، کشورهای دیگر عرب هستند، در خود لبنان گروه‏های مختلف انواع و اقسام هستند، جمهوری اسلامی هم آنجا، یک گوشه‏ای بچه‏های ما رفتند دارند مردم لبنان را حمایت می‏کنند، تعلیم می‏دهند، تربیت می‏کنند، کارهای فرهنگی می‏کنند، شما ببینید چطور می‏شود که از میان همه این گروهک‏ها و گروه‏هایی که در لبنان هستند، هواپیماهای فرانسوی بیایند طراحی کنند و بیایند در بعلبک آنجایی که بچه‏های ما زندگی می‏کنند، چهارده هواپیما را بفرستند برای این که آنها را بمباران بکنند. شما اصلاً این را یک کمی در فکر خودتان باز بکنید، ببینید این یعنی چه؟ یک کشور سابقه‏دار قدرتمندی مثل فرانسه چهارده هواپیما بفرستد بیاید یک مقری که بچه‏های ایرانی و مسلمان‏های لبنان جمع شدند مثلاً با هم دارند کارهای تمرینی و تربیتی می‏کنند، آنها را بمباران بکند. این نشان دهنده کینه و خشم عمیق آنهاست، تا آن حدی که اصلاً شعور خودشان را از دست می‏دهند و نمی‏فهمند این در دنیا چه معنایی می‏دهد. وقتی که این خبر پخش می‏شود که چهارده هواپیمای پیشرفته سوپراتاندارد فرستادند یک عده مثلاً بچه‏های بسیجی، پاسدار، یا معلم که آنجا کار می‏کنند اینها را با بمب بزنند، این همه عجز فرانسه را نشان می‏دهد، هم بی‏شعوری آنها را؛ یعنی تعادل خودشان را از دست دادند در کینه توزی که چه جور رفتار کنند. این برای ما افتخار است، یعنی برای شما مردم ایران که بچه‏هایتان این قدر مؤثرند، حضورشان در یک کشوری این قدر اثر دارد که یک نیمه ابرقدرتی را تحریک می‏کند با این رسوایی بیاید آنجا، کسی که برای صلح آمده، مدعی صلح است بیاید آن جور بزند و برود.

 این برای ما خیلی عظمت است که از ما می‏ترسند و می‏بینند یک کشوری که خودش این جوری در جنگ است، آنجا به حمایت فلسطینی‏ها رفته، کشوری را که اینها یکی - دو سال است دارند مرتب به دروغ متهم می‏کنند که از اسرائیل اسلحه می‏خرد، حالا اسرائیل در بین همه کسانی که آنجا هستند می‏آید بچه‏های ما را می‏زند. خوب! اگر ما با اسرائیل رفیقیم که اسلحه می‏خریم، دیگر چرا می‏آیند ما را بمباران می‏کنند؟ این نشان می‏دهد که از شما می‏ترسند، ما چیز خاصی نداریم که از ما بترسند، همین ارزشهایی که در درون این ملت هست و این ملت می‏خواهد مستقل زندگی کند و این ملت به کسی وابسته نیست و این ملت با ظلم مخالف است و این ملت می‏خواهد روی پای خودش بایستد، اینها را دارد به خشم می‏آورد و یکی از نمونه‏هایش همین کار شماهاست که من عرض کردم که البته این منحصر به شما نیست، در بسیاری از بخش‏ها همین جور زحمت می‏کشند، این بچه‏های سپاهی، بسیجی ما که این جور جبهه را گرم کردند، این ارتش ما انصافاً همه نیروها، نیروهای دریایی، نیروی هوایی، نیروی زمینی و هوانیروز و هوادریا و اینها همه هماهنگی دارند این جور فداکارانه عمل می‏کنند و برادران دیگر در سایر نهادها آن جور تلاش می‏کنند.

 خوشبختانه ما امروز شاهدیم که برادران و خواهرانمان در اینجای حساس حمل و نقل هوایی موفق شدند که یک رکورد بسیار خوبی را در حمل و نقل به دست بیاورند به طوری که امروز جزو بهترین ارگان‏هایی است که دارد فعالیت می‏کند.

 من یک سفارشی در آخر حرفم باز به شما می‏کنم و آن این است که شما توجه داشته باشید مردمی که با شما سرو کار دارند، مردمی هستند که عجله دارند یعنی کارشان، کار شتابی است که سراغ هواپیما می‏آیند، یعنی مردم عادی ما غیر از یک عده که پول زیاد دارند برایشان فرق نمی‏کند این سفر، یا آن سفر، اما آنهایی که از توده مردم می‏آیند دنبال هواپیما به خاطر این است که اینها نیاز به سرعت دارند، باید زودتر سر کارشان برسند و شما باید این حس را همیشه در وجود خودتان زنده نگهدارید که این کسانی که مراجعه می‏کنند باید کارشان همان طور با سرعت انجام بشود و این افتخاری که کسب کردید، این افتخار را از دست ندهید و در حمل و نقل داخلی هم همین وضعی که الان هست ان‏شاءالله روز به روز بهتر بشود. ما شاهد تأخیر نباشیم، ما دیگر شاهد کنسل شدن بعضی پروازها نباشیم و آنچنان شما مهیا باشید که بلافاصله بتوانید جبران بکنید برخورد با مردم بسیار خوب باشد هم در کارهای حراستی، هم در کارهای گذرنامه، هم در کارهای تفتیش، هم در کارهای خدمت دادن، هم در برخوردهای داخل هواپیما و مهمانداری‏ها، در همه ابعاد ان‏شاءالله با مردم خوب رفتار کنید و بدانید مردم شما مردم قدرشناسی هستند و ما هم امیدواریم که بتوانیم این زحمات شما را تا آنجایی که به ما مربوط می‏شود، جبران بکنیم و همگی با هم در خدمت انقلاب، اسلام، و امام زمان باشیم. خداوند سایه رهبر ما را بر سرمان نگه دارد که ما بتوانیم در سایه ایشان کم کم این کشور را مستقل و آزاد و آباد بسازیم. من در پایان باز از شما تشکر می‏کنم.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته