سخنرانی آقای هاشمی در جمع کارکنان سازمان تبلیغات اسلامی پیرامون اهمیت تبلیغات
سخنرانی در جمع کارکنان سازمان تبلیغات اسلامی
این گزارشی که آقایان دادند، مایه دلخوشی است. آدم یک چیزهایی را حس میکند و در جامعه آثار خدماتی را میبیند، ولی این جوری یک جا وقتی که منتشر میشود و لیستش را آدم با هم میبیند، بهتر توجه میکند، ملموس میشود که چه کارهایی شده و بیشک اگر این گونه خدمات نبود، این را برای برادرانی عرض میکنم که ممکن است یک وقت به خاطر همین حرفهایی که گفته میشود، دلسرد بشوند، خودشان توجه کنند. همین گونه کارهای مهم و پرمحتوای جمهوری اسلامی را از پا درآورده بودند.ماها میدانیم که چه مقدار امکانات تبلیغاتی در اختیار دشمنان ماست. این خبرگزاریهای دنیا، این روزنامههای دنیا، این رادیوهای مجهّز دنیا واین گروهکها که همهشان با همه عوامل تبلیغاتی دارند کار میکنند و در این شایعه پراکنیها و این دروغ پردازیها همه دستاندرکار بودند تا این جمهوری را از بین ببرند و خلاف واقع را در دنیا به خورد مردم بدهند.تقریبآ نزدیک به همه امکاناتی که در رژیم گذشته تجهیز شده بود، برای ما قابل استفاده نبودند؛ نه هنر آن زمان، نه قلم، نه ادارات، نه افراد آن زمان در داخل و خارج، همه آنها جوری ساخته شده بودند که به درد ما نمیخوردند، حالا اگر هم از بقیه نیروهای اداری استفاده میکردیم، اینها قابل استفاده نبودند؛ زیرا حاضر نبودند، از این مکتب، از این انقلاب و از این فرهنگ دفاع کنند.بنابراین با دست خالی از آن جهت وارد میدان شده بودیم. دشمنان هم همه چیزهایشان را تجهیز کرده بودند تا ما را بدنام کنند. خوب! ما معمولا به خاطر اتکالی که به خداوند داریم و اعتقادی که به غیب داریم، نجات خودمان را همیشه به لطف خداوند و امدادهای غیبی متکی میکنیم و اثر حقیقت و اینها همه بخشی از عواملند، اما مطمئنآ اینها را با عقیدهای که خودمان به ارتباط با عالم مشهود داریم، این جور معتقد نیستیم که غیب این جوری گستره میآید. خوب! در زمان انبیاء هم دیدیم، اگر نبود، همی جور کارها و این خدمات گمنام آثار غیبی هم برای ماها مشهود نبود. خوب! چقدر در تاریخ حرکتهای صحیح به وجود آمده و به خاطر نبودن تبلیغات و عوامل تبلیغات اصلا گم شده است. حادثه کربلا مانده، به خاطر نبودن تبلیغات و عوامل تبلیغات اصلا گم شده است. حادثه کربلا مانده، به خاطر اینکه پشت سرش آن تبلیغات عالی آن جوری پیدا کرد. ما این چیزها را داریم.پس نباید فکر کنیم که غیب دست همه را میگیرد و به هدف میرساند. چنین چیزی نیست. بنای خدا بر این نبوده، سنن الهی هیچ وقت این جوری نبوده و ]در[ آینده هم نخواهد بود و خود آدم باید کار کند. وقتی که خوب کار کرد، امدادهای غیبی هم کار آدم را به ثمر میرساند. من در ضمن صحبتهای برادران به این مؤمن شدم که ما میتوانستیم از زیر بار این همه هیاهو و نعرههای تبلیغاتی دشمنانمان در دنیا آبرومند بمانیم و اعتبارمان را حفظ کنیم.خوب! اینها بوده، این کاری ]را[ که شماها الان گزارش دادید، اگر بنا بود که مثلا یک سازمان دولتی از نوع کارهای دولتی که هنوز خودمان هم داریم، بامثلا دویست، سیصد میلیون بودجه انجام بدهد. غیرممکن و محال بود، یک هزارم این هم نمیرسید. اینکه ما موفق شدیم در کارخانهها، ادارات، مؤسسهها، در روستاها و دورترین نقاط کشور، در خارج از کشور، دانشگاهها، مدرسهها و همان جاهایی که دشمنان همه چیزشان را تجهیز کرده بودند و اینکه در طرق مختلف تبلیغ موفقیت داریم، این واقعآ سرّش این بوده که یک نیروهای مخلصی دستاندرکار بودند که هیچ چیز غیر از خدا و حقیقت و انجام وظیفه نمیخواستند. شما از این پشیمان نباشید که حرفها و خدماتتان را عرضه نکردید، از این ناراحت نباشید که حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم که خیلیها خودشان جزو مبلّغین این نظام هستند، هنوز به ارزش کار شما پی نبردهاند. این گمنامی قضیه، خودش مؤثّر بوده؛ یعنی آن خلوصی که بچهها و افراد برای انجام وظایفشان داشتند، خودش مؤثر بود، نتیجهاش را همین جا داریم میبینیم. البته، شما تنها نبودید. چیزهای دیگر هم بود، خیلی کار کردند. نهادهای مختلف برنامه تبلیغاتی داشتند، خود مردم مبلغ بودند، به طور عادی حرفهای امام بود، حرفهای دیگران بود. آنها همه کار کرده، ولی یک کار متشکلی با این کیفیتی که شما فرمودید، معلوم میشود اسکلت اصلی تبلیغات ما ]است[. یک نقطه بسیار مهمی که بایستی بکنیم و این کار را انجام بدهیم. ما توجه داشتیم که تبلیغات غیردولتی بهتر است؛ چون مردم از دولت که میشنوند این خوب صاحب ادعاست، باید دلیل بیاورد، بینه بیاورد، بنا ندارد که حرف مدعی را با حرف بپذیرند، باید توأم با قرینه مثبت باشد، اما غیردولت اگر گوینده و مبلغ شد، اثرش بیشتر است، گر چه در حال حاضر سازمان تبلیغات شما را هم به هر حال به دلیل اینکه روحانیت و این نیروها خودشان بیشتر صاحب انقلاب هستند، به نوعی مدعی میدانند.یعنی ما امروز معمولا نمیتوانیم خودمان را از دولت جدا کنیم، ولی باز همین مرحله همانطور که در حرفهای بچههای خارج بود، ]برای[ یک مبلغی که مثلا از طرف وزارت ارشاد برود یا از طرف این سازمان، تفاوت نمیگذارند، دلیل این است که هنوز این در محاسبات میگنجد. بنابراین، اگر ما بتوانیم حرکتی به طرف این بکنیم که تشکیلات را حتیالامکان از بودجه دولت جدا بکنیم ـ البته من میدانم فوری نمیشود، این کار خیلی وسیعی است و یک دفعه هم عملی نیست ـ یعنی اگر شما به دفاترتان به مبلغینتان ، افرادتان تعلیم بدهید که سعی کنند جوری عمل کنند که خود مردم این را تأمین کنند دفتر را مردم در اختیار بگذارند، ماشین را مردم در اختیار بگذارند، ویدئو را مردم بخرند، نوارها را مردم بخرند برایتان مثل گذشته دیگر سابقآ این جور نبود که ماها مثلا میرفتیم روضه خوانی پول هم میگرفتیم مردم ممکن بود در بعضی جاها هم جمع میکردند برای یک روضهخوان؛ این طور نبود ممکن بود که طلبه احساس حقارت میکرد از اینکه از مردم پول میگیرد ولی آنهایی که خودشان را مثلا پنج تومان داده بودند برای روضهخوانی ماه رمضان خودشان را سهم میدانستند اصلا خودشان را عضو مسجد به حساب میآمدند. این از نظر اثر خیلی مهم است یعنی ما بتوانیم سیاستمان را این جوری بکنیم.خوشبختانه، قسمت اعظم بودجه اسلامی در همین وجوه خیریه است. ما هم بعید میدانیم که به این زودی بشود وجوه خیر را دولتی کرد، یا شاید نشود و اگر هم بشود، به این آسانی نمیشود که ما بودجهمان را بر خمس یا زکات یا این طور چیزها متکی کنیم.این کار بسیار مشکل و طولانی است ـ یعنی مردم باید کمکم اصلا حکومت اسلامی جزو وجودشان بشود تا برایشان آسان باشد که همانطور که به امام سهم امام میدهند، همین طور به صندوق دولت بدهند ـ اگر یک روزی حکومت اسلامی به آن نقطه برسد، شرایط جور دیگری میشود. لذا، آقایان خیلی نگران نباشید که در مجلس یا دولت، کل بودجه مورد نظر شما تأمین نشده، بلکه این را، به عنوان یک قدم مثبت بدانید توجه شما را ازدولت به طرف مردم منعطف کند به آن سو بروید که کارمان را از داخل مردم انجام بدهیم. البته شما در این قسمت قاعدتآ نظرتان از من قویتر است، برای اینکه دستاندرکارید و چیزهایی را که من نمیدانم، میدانید؛ به اضافه این تجربهای که ]در[ این مدت دارید. این است که باید خودتان هم این را تأیید بکنید، اما اگر بشود این کار را بکنید، آدم خیال میکند کار خوبی است. به هر حال، اینکه مردم از کار شما مطلع باشند، از یک جهت بسیار خوب است. مردم منبع این تبلیغات، این ارزش روحانیت و مسؤولان این کار و ارزش کسانی را که در خدمت این کار بودند بفهمند و اگر هم بخواهید قضیه را بعدآ مردمی کنید میتواند مقدمهای باشد که مردم بدانند. حتمآ هم میدانند که این همه سخنران که شما اعزام کردید، اینجاهایی که رفتید، مردم میدانند این همه سخنران که شما اعزام کردید، این همه فیلمهایی که درست کردید، فردا اگر مردم ببینند که این فیلم را شما درست کردید، این فیلم خودش برای شما و برای حرکت خیلی کار درست میکند. آثار تبلیغ باید مردم را به تدریج مطمئن کند. من نمیدانم این آماری که الان شما دارید، تا به حال ]در[ نشریات منتشر شده یا نه، اگر در روزنامهها ]منتشر[نشده، از دفتر تقاضا میکنیم که شما از روزنامهها بخواهید که این را به عنوان خبر محبت کنند منتشر کنند. اگر هم شده، باز هم بکنند. بد نیست که مردم ببینند. خیلی هم خوب است. بنده دیگر برای شما حرف بیشتری بلد نیستم بزنم؛ یک مقدار عوام جمع کنید، بیاورید که بیشتر بشود حرف بزنیم.به هر حال، از زیارت برادران همراه و همفکر خیلی خوشحالیم. مایل بودیم یک جلسه طولانیتری که یک مقداری میتوانستیم با هم درد دل بکنیم که متأسّفانه خودتان دیر آمدید. من دیگر عرضی ندارم. والسلام علیکم و رحمه الله