سخنرانی در جمع نمایندگان منتخب میان دورهای مجلس شورای اسلامی
از همان روزهای اولی که، آقایان تشریف آوردند، بنده مایل بودم در یک جمعی شرکت بشود و آقایان چون با ذهن باز و بدون پیشداوری وارد مجلس میشوند، اگر مطالب تازهای دارند، مطرح کنند و چون از طرف خود آقایان هم این پیشنهاد شده بود، این جزو انتظارات من بود که مسائل خاصی از دید آقایان مطرح بشود که هنوز مطرح نشده است. حالا من نمیدانم آقای حمیدزاده از طرف آقایان حامل مسأله خاصی بوده که بگوید، ایشان حالا نیست. ولی اگر مطلبی داشتید، میفرمایید. از دیدگاه ما دو مطلب اصلی و یک مطلب فرعی هم وجود داشت: مطلب فرعی این بود که از نزدیک با هیأت رئیسه یا دوستانی که به تازگی وارد شدهاند آشنا شویم. خوب! یک معارفهای کمکم در این ضمن شده و یک مقداری هم اگر ناقص باشد، اینجا تمام میشود. مسائل دیگر را در طول کار توجه خواهید کرد.چون در مجلس کارها تقسیم شده است، ما دوازه نفر اعضای هیأت رئیسه هستیم که دو نفر نایب رئیسند، شش نفر منشیاند، سه نفر کارپردازند و بنده. در یک تقسیمبندی، کارها تقسیم شده و شما ممکن است دائمآ نیاز داشته باشید بدانید هر کاری که پیش آمده، مربوط به کیست. این را در این جلسه معرفی میکنیم، آقایان هم خودشان میگویند. یک چارتی هم داریم که خدمتتان داده میشود این را خدمتتان عرض میکنیم و مشخص میکنیم. مسأله دیگری هم هست که برای اهداف ما لازم بود یک مقداری بنده توضیح بدهم کارهایی که در مجلس داریم و این انتظاراتی که از نمایندگان داریم، این حرف را دائمآ با دوستان میزنیم که نمایندگی شغل اصلیشان کارهای مجلس است. آقایان هر یکیتان ممکن است خارج مجلس مسئولیتی داشته باشید، کاری داشته باشید. حالا غیر از آن بحث قانونی که غیر از شغل نمایندگی، شغل دیگری نمیشود داشت، فعلا مشاغل رسمی نباشد، اما اگر گرفتاریهایی بیرون داشته باشید، حتمآ اصالت را به کار مجلس بدهید، به دلیل اینکه این 270 کرسی مجلس باید در شأن نمایندگی قانونگذاری و نظارت بر قوه اجرائیه و کارهایی که کارهای اصولی یک نماینده هست، باید فعال باشد. ممکن است آقایان در ذهنتان بیاید که این قدر کار نیست، برای اینکه ما خیلی داشته باشیم، چهار جلسه علنی داریم؛ پیش از ظهرها چهار ساعت، هر روز و دو، سه جلسه هم کمیسیون میروید، بقیه، وقتها آدم بیکار میماند. نه، این جور نیست. ما از شما مطالعه میخواهیم؛ یعنی این قوانینی که مطرح است، یک نماینده خوب آن نمایندهای است که هر قانونی را که میرسد، ما اول تکثیر میکنیم خدمت شما، این را نگاه کنید. اداره قوانین ما در اختیار شماست. میتوانید اینجا بیایید، سابقه این قانون را ببینید، ببینید قبلا این قانون چه بوده و چرا وضع شده؟ حالا چرا میخواهند عوض بکنند؟ اگر اهل مطالعات فقهی باشید به مدارک فقهی مراجع کنید و هر کمیسیونی یک مختصاتی دارد در مورد آن وزارتخانه مربوط به خودتان و در مورد کارهای مربوط به آن کمیسیون کار فراوان است که شما انجام بدهید. بنابراین، یک نماینده اگر با وجدان خود بخواهد برای شغلش کار بکند، بیش از این مقداری که الان وقت دارد، میتواند برای خودش کار داشته باشد. ما انتظارمان از نمایندهها ـ انتظار بنده که مثل شما هستم و فعلا به عنوان ریاست مسئولیتی دارم ـ این است که این حقی است که موکلین شما، مردم، و اگر همه اینها هم نبودند، خدا بر ما دارد و از ما خواسته که ما این جوری کار کنیم. مخصوصآ در آییننامه یک امتیازی به شهرستانیها داده شده که در حقیقت یک زحمت است که هر ماه بین سه تا پنج روز نماینده شهرستانی میتواند از مجلس اجازه بگیرد به عنوان کار نمایندگی و به محل انتخابات خودش برود. نمایندگان تهران این را ندارند. بقیه دارند. این سه روز هر چه که ایشان فرمودند، باید تأمین بشود؛ یعنی رابطه با مردم را شما باید حفظ کنید؛ یعنی شما باید تشریف ببرید در شهرستانهاتان با مردم تماس بگیرید، در جلساتی شرکت کنید، در مساجد مردم را جمع کنید، با آنها حرف بزنید، در روستاها بروید، ما با سپاه قرارداد بستیم نمایندهای که میخواهد به شهرستانش برود، باید اطلاع بدهد و آنها موظفند وسایل امنیت شما را تأمین کنند از آن لحظهای که وارد شهر آنها میشوید، تحت امنیت آنها باشید. دنبال کارهایی که میخواهید، تشریف ببرید، آنها شما را باید حمایت بکنند، حالا گاهی هم ماشین دارند، گاهی هم ندارند. دیگر این امکانات را باید بعدآ جور کنند. البته، یک طرحی هم در مجلس هست که ما در استانها دفاتری درست کنیم که آن دفتر مسئولیت این کارها را برای نمایندگان داشته باشد. حالا اگر در خود مجلس تصویب شد، این کمبود هم تأمین میشود. به هر حال، یکی از چیزهایی که از شما انتظار داریم، این است که ارتباطتان را با مردم حفظ کنید. خواستههای مردم را بتوانید در اینجا به مجلس و به ملت و به دولت منعکس کنید. این کار را باید بتوانید بکنید. یک چیز هم اینجا داریم که بدعمل شده و باید جدیتر عمل بشود و آن اینکه ما قرار گذاشتیم سهشنبهها هفتهای یک بار وزراء به مجلس بیایند تا آقایانی که در رابطه با وزارتخانهها کاری دارند، بتوانند حرفهایشان را با آنان در میان بگذارند. خوب!این دیگر بستگی به گوهردار بودن خود شماها دارد. بعضی از نمایندهها هستند که ارتباطشان با وزارتخانهها خیلی قوی است، تلفن میکنند، میروند، میآیند مشکلات را حل میکنند، بعضی نمایندهها هم هستند که یک قدری سنگینتر برخورد کردند و کمتر دنبال این کار میروند. البته، بهتر این است که نماینده فعال باشد، دنبال کارهای آنجا برود، در رابطه با خود مجلس همان طور که در این ملت دیدید، ما سعی میکنیم محیط آزاد باشد و نمایندهها با اختیار خودشان بتوانند حرف بزنند و تصمیمات و رأیشان را اعلام کنند و استدلالهایشان را بگویند. آن مقدار وقتی که برای نطق پیش از دستور گذاشتیم، هر کسی به آن حدی که میرسد، شرکت میکنند، حرفشان را میزنند، اما آن نمایندهای را ما دوست داریم که در قوانین برخورد فعال داشته باشد، مطالعه بکند، پیشنهاد بدهد، مخالفت بکند - نه حالا زیادی بخواهد وقت بگیرد - اما به هر حال، کار بکند و کار فکری بکند و کارش را به دیگران بگوید و جزو صفات خوب نمایندگی حساب میشود.در تجربهای که داشتیم، نمایندههایی مفید بودند که حرف میزدند. نمایندههای کمحرف در این جهت زیاد مفید نبودند. ممکن است حالا در جهات دیگری در کمیسیونها فعال باشند یا آنجا کار کنند یا در رابطه با دولت یا تأمین نیازهای منطقه خودشان فعال باشند، یا آنجا کار کنند یا در رابطه با دولت با تأمین نیازهای منطقه خودشان فعال باشند، اما این بعد نمایندگی که در قوانین بیتفاوت نباشد، مهم است. این چیز بدی است که در مجلس نماینده بنشیند و اصلا توجهی به مذاکرات مجلس نکند و موقع رأیگیری این جور باشد که مثلا بگویند اصل فلان تعجب کنید و ما زنگ برنیم تا اینکه بدانید که باید بلند بشود یا نشود یا معمولا رأی ممتنع بدهد.اینها بیحالی و بیتفاوتی را میرساند. از لحاظ امکانات شما حالا موقعی تشریف آوردید که ما آن مشکلات اولی را پشت سر گذاشتیم. روز اولی کهمجلس تشکیل شد، بسیاری از نمایندهها بودند که اصلا میگفتند، حقوق قرار ندهیم. هر کس هر نیازی که دارد، به اندازه نیاز بدهیم، مثلا چون ما با واقعیت زندگی تهران آشنا بودیم، زیربار این مسأله نرفتیم و گفتیم نه، شما حالا از شهرستان آمدید اینجا که مشغول شدید، میدانید که خرج دارید، مراجعه دارید، نسبتآ حقوقی که ما قرار دادیم؛ یعنی آن چیزی که مجلس میدهد بالاترین حقوق نیست. ولی در سازمانهای دولتی چیز خوبی است، یعنی زندگی متوسط را به خوبی تأمین میکند. هفت هزار تومان به عنوان حقوق گذاشته بودیم، چهار هزار تومان به عنوان کارهای نمایندگی؛ یعنی بالاخره یک نماینده مراجعه دارد، مهمان دارد، تلفن بیشتر دارد، مسافرت دارد، برخورد دارد و برای او یک خرج اضافی تحمیل میشود که اگر نماینده نبود، این خرج را نداشت. اما چهار هزار تومان برای این گذاشتیم آنهایی که میبینند، دارند میگیرند. سه هزار تومان برای خانه گذاشتیم، کسانی که کرایه خانه میخواهند بدهند، کرایه خانه گذاشتیم، روی بنزین تخفیفی دادیم، چون نماینده احتیاج دارد. حالا نمیدانم چطوری است، در مجموع نزدیک چهارده یا پانزده هزار تومان یک نماینده از مجلس میگیرد که این چیز زیادی است. در وضع موجود ما کم نیست. البته، بحثهای دیگری بوده که نمایندهها پولی برای محلشان در اختیارشان باشد چون یک نوع فسادی احتمال میرفت، ما این را نپذیرفتیم در برنامههایمان نیاوردیم. همین که بعدآ خودتان در جریان آمدید، میتوانید این مسائل را مطرح کنید. به هر حال، ما حتیالامکان سعی کردیم که نمایندهها را تأمین کنیم. از لحاظ امنیت ما خیلی کار کردیم که امنیت نمایندهها تأمین بشود، حتیالامکان نمایندهها را به نوبت این نزدیک جا دادیم، مناطق امن دیگری هم در اطراف درست کردیم که نمایندههایی که میآیند منزلی داشته باشند. البته، گاهی هم، تأخیر میافتد، ولی مسئول دارد. البته، ما داریم منزل میسازیم. آن هم کار خوبی است. نزد یک مجلس قدیم یک زمینی داریم حدود دویست واحد ساختمان میسازیم که هشتاد واحد به این زودیها رو به اتمام است و یکنواخت خواهد شد و همهمان مثل هم منزل خواهیم داشت، اما حالا فعلا هر چه دستمان آمد، خریدیم. از لحاظ امنیت، شما هر یک حق دارید دو نفر پاسدار که همراهتان باشد. اگر خودتان از بستگانتان کسی را میخواهید معرفی کنید، معرفی میکنید. اگر سپاه با معیارش سازگار بود، همانها به همراه خودتان خواهد بود. اسلحه میدهند و با شما هستند. به هر حال میتوانید دو تا پاسدار داشته باشید. از لحاظ ماشین، یک ماشین میتوانید الان بگیرید. البته، یک چند وقتی بود که ماشینهای بزرگتر میدادیم. هفتاد یا هشتاد ماشین داشتیم، منتهی نمایندهها آنها را نمیخواستند نوعآ پس میدادند. من حالا نمیدانم وضع چطور باشد، چون پرخرج و پرسوخت بود، نمیخواستند، اما به هر حال آنها هم بود. باید به آقای بشارتی مراجعه کنید. به هر حال، یک ماشین شما حق دارید از ما الان بگیرید و منظورم این است ما در حد ممکن امنیت، مسکن و حقوق را در حدی که نماینده بتواند زندگیاش را بگرداند، ]تأمین کردیم[، باز هم ما میدانیم خیلی رفاه نیست مضیقه است، اما نسبت به دیگران خوب است، تأمین رفت و آمدها مامتروپل داریم یعنی مراجعه کنید، جایش را پیدا کنید، شما که هنوز ماشین تهیه نکردید، باید در اولویت باشید. آقایان را باید این ماشینهای ما ببرد و بیاورد تا اینکه خاطرشان از این جهت هم جمع باشد. ضمنآ من روی امنیتتان تأکید میکنم. شما ممکن است خودتان اهمیت ندهید، مخصوصآ آقایانی که از کردستان تشریف آوردند، برای ما مهم است که نمایندههایمان امنیت داشته باشند. خدای نکرده ـ اگر یکی از شماها آسیب ببیند، شخص خودتان نیستید، به کل مملکت آسیب میرسد ـ یک غصهای برای مردم میشود، یک شادی برای دشمنان شما و ضدّ انقلاب میشود.سعی کنید ملاحظه کنید، بدون مراعات جهات امنیتی بیرون نروید، کسی همراهتان حتمآ باشد و اگر به شهرستانهایتان میروید، اول این مسأله را تأمین کنید، بعد تشریف ببرید که دچار یک خسارت این جوری نشویم. البته آدم ممکن است به جان خودش خیلی اهمیت ندهد، ولی به مصلحت مملکت و مصلحت امنیتی کشور باید اهمیت بدهیم.خوشبختانه در این جهت تا به حال موفق بودیم، با اینکه نمایندهها خیلی دشمن داشتند. البته، یک دفعه انفجاری بود که آن موقع اول کار بوده و یک خسارت عمدهای داشتیم، چند نفر شهید دادیم. بعدآ دو، سه نفر ]را[ در جریانی از دست دادیم که خیلی مکدر شدیم. ولی الحمدلله تا حدودی حفظ شده است. امیدواریم در آینده هم دوستان محفوظ باشند و مفید باشید. سر وقت در مجلس تشریف بیاورید، از آنها که تخلف وعده میکنند، یاد نگیرید. از آنهایی که منظمند، یاد بگیرید؛ یعنی سر ساعت هشت که ما مجلس میآئیم، تشریف داشته باشید. ساعت تنفس که میدهیم، درست همین یک ربع را ملاحظه بفرمایید. کمیسیونهایی که وقت میگذراند، منظم تشریف ببرید. اگر تا به حال کمیسیون انتخاب نکردید، آنهایی که پروندههایشان روشن شده، به آقای حاج محمد خامنهای باید مراجعه کنند که این تنظیم بشود و حالا هم من خواهش میکنم آقایان مسئولیتهای اداری خودشان را بفرمایند که آشنا باشند. بیشتر وقتتان را نمیگیرم. والسلام علیکم و رحمه الله