سخنرانی در جمع مسئولین دفاتر نمایندگی امام در سپاه
بسماللهالرحمنالرحیم
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ و آلِهِ اَجْمعین«
تحولی با این وسعت و عظمت شبیه رویاهای صادقه انبیاء بوده است و از مسائلی بود که در خواب هم نمیتوانستیم آنها را ببینیم و این دست بلند غیب بود که این همه تحولات را در جامعه ما بوجود آورد و میدان آزمایش تاریخی بزرگی را پیش روی ما گشود. باید ببینیم چقدر شایستگی داریم تا فرامین آسمانی را روی زمین پیاده کنیم. از اسرار غیبی این انقلاب آمادگی روحانیت و فقها و طلبههای صالح و حوزههای علمیه برای پذیرفتن این امانت سنگین الهی بود. حال آنکه در گذشته دریغ و افسوس میخوردیم که چرا جامعه از این مغزهای منور و با صلاحیت استفاده نمیکند و در عوض افرادی بیصلاحیت با مدرکها و عنوانهای بیثمر و بیفایده، بتدریج الگوی مردم میشدند.
بیانضباطی و کفران نعمت از این بیشتر نمیشود که بعضی از آقایان علماء در گوشهای بنشینند و بگویند فرقی نکرده است. برخی از علماء که کشش روحی آنها ایجاب نمیکرده که وارد صحنه بشوند، بهگوشهای مینشینند و مرتب نق میزنند. آیا اینها نیروهای مخلص و طلبههای منور را در ارتش، دانشگاه، مجلس، قوه قضاییه و میدانهای نبرد نمیبینند؟ آیا نمیبینند که بوسیله همین طلبهها و نیروهای مخلص اسلام در میان مردم و در متن زندگی آنان نفوذ کرده است. شاید علت این کفران نعمت آن است که آقایان با این دسته از نیروهای روحانیت و مردم سنخیت ندارند. در جبههها قدم نگذاشتهاند تا صحنههای حیاتبخش ایثار را بنگرند. سری به قبور مطهر شهدا نمیزنند و شاید حتی چشمهای خود را بر روی واقعیتهایی که از تلویزیون پخش میشود، نیز میبندند.
آنان یا هنوز در همان طرز فکرهای قدیمی خود هستند و یا میترسند. حال آنکه صحنه واقعی عروج جامعه ما بسوی خداوند آغاز شده و در تداوم راه خویش است. با این وجود مردم برای آن هدف و آرمان مقدس خویش اینگونه با اشتیاق، شهدای خود را تقدیم میکنند. از طرفی همه زندگی مردم، با فقه و معارف اسلامی و دستاوردهای حوزههای علمیه عجین شده است. ما نمیگوییم که همه کارها را انجام دادهایم، اما معتقدیم که خداوند همه موانع و حجابهای موجود بر سر راه نفوذ و حاکمیت اسلام را از پیش پا برداشته است و شایستگی رهبری این امت را نیز به امام بزرگ و عظیمالشأن داده است. پس روا نیست که برخی از علماء در گوشهای بنشینند و سهم امام بگیرند و نق بزنند.
با محاسباتی که انجام شد نیاز به یک نیروی مسلح جدید، شدیداً احساس میشد که متکی به نیروهای فداکار و ایثارگر باشد. اولین هسته سپاه پاسداران در پادگان لاهوتی تشکیل شد که در آن منافقین و لیبرالها و فرصتطلبها نفوذ کردند؛ اما پس از مدتی از سوی افراد حزباللّه طرد گشتند. گروههای کوچکی در ابتدا تشکیل گردید و اولین ارتباط شورای انقلاب برقرار شد. بنیصدر و قطبزاده از سوی شورای انقلاب مأمور رسیدگی به تشکیل سپاه شدند. اما این دو نفر نیز از طرف افراد حزباللّه سپاه پاسداران مورد قبول واقع نشدند. پس از مدتی من مأمور شدم که با هستههای اولیه سپاه کار را شروع کنیم. اینها همان افرادی هستند که حضرت امام سجاد(ع) میفرمود: »اگر چندتا از اینها داشتیم، قیام میکردم« و امام حسین(ع) با آن همه تبلیغات و نامه نوشتن تنها توانست 72 نفر از آنان را گرد هم آورد.
خداوند اینها را با نور خاص اصحاب کهف و رحمت بیمنتهای خود هدایت کرده است. البته از نظر فکری و معلومات و فرمولهای موجود احتیاج به قوا است. چرا که گاه میبینیم، آنها حاضر میشوند با شنیدن یک حدیث از اولیاء، دید مسیر زندگی خود را تغییر بدهند. این نیروهای جان برکف علاقه شدیدی به متن اسلام و احادیث دارند و در عوض کمتر مایلند که بینشهای فردی من و شما را بشنوند. در میان برادران پاسدار افراد بسیاری مشاهده میکنیم که میتوانستند مدیرکل، معاون وزیر و استاندار شوند و یا سمتهای دیگری را بپذیرند. هدایت این همه استعدادهای صادق و مشتاق در اختیار شما روحانیون قرار گرفته است و در حقیقت شما پاسدار حفاظت معنویت برادران پاسدار میباشید و لذا ظلمی بدتر از این نیست که شیاطین این نیروهای مخلص را منحرف نمایند.
در انقلابهای دنیا هرگز چنین پدیدهای بوجود نیامده که سپاهی جدید از نیروهای مؤمن بهنام پاسداران انقلاب بوجود آید، جالبتر آنکه هدایت آنها به عهده طلبههای شیعه گذارده شود. بخاطر همین کمبود بوده است که بسیاری از انقلابها به انحراف کشیده شدهاند؛ مثلاً در زمانی که عراق دستخوش انقلاب بود، همین بعثیها میان مردم افتادند و با توجه به اینکه از هیچ نیروی هدایت کننده و هیچ ایدئولوژی صحیحی برخوردار نبودند، انقلاب را به انحراف کشیدند و از میان آنان عضو پلیدی مانند صدام بوجود آمد. اگر در آنجا افرادی مانند طلبههای شیعه که به حق نسبت به سایر طلبهها ممتاز هستند، وجود داشتند، این همه انحراف بوجود نمیآمد.
در مقاطع تاریخی هیچ حوزه علمیهای این همه شهید نداشته است و امیدواریم خداوند آن کسانی را که چشم خود را بهاین حقایق بستهاند، بیدار کند. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته