سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع مسؤولین حفاظت و اطلاعات نیروی زمینی پیرامون اهمیت حفاظت و اطلاعات و حرمت تجسس در اسلام

سخنرانی آقای هاشمی در جمع مسؤولین حفاظت و اطلاعات نیروی زمینی پیرامون اهمیت حفاظت و اطلاعات و حرمت تجسس در اسلام

  • پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۶۳

 

 سخنرانی در جمع مسؤولین حفاظت و اطلاعات نیروی زمینی

    بسم‏الله‏الرحمن‏الرحیم

 »اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ و آلِهِ اَجْمعین«

 مسؤولیتی که شما پذیرفته‏اید، مسؤولیت ظریف و دقیقی است که جوابگویی از این مسؤولیت در مقابل خداوند بسیار حساس است و باید در کارتان بسیار مواظب باشید. خوب! طبیعی است که این نظام، به طور کلی در همه ارگانهایش احتیاج به چشم دارد که عملکرد افرادش را و مسؤولانش را بداند، خوبها را بشناسد، بدها را بشناسد، آدمهای بی‏تفاوت را بشناسد، آنهایی که عیوبی دارند و قابل اصلاح هستند را بشناسد و اصلاحشان کند و آنهایی که یک چنین رذالتهایی را دارند که مزاحم حسن کار است، فکری برایشان کند. اگر چنین چیزی در کل نظام نباشد، اگر فسادی در گوشه‏ای پیدا شود، این فساد نظام را از درون می‏خورد و مثل خوره عمل می‏کند.

 فساد در تشکیلات اجتماعی سریعتر عمل می‏کند تا در موارد جسمی و فیزیکی در بدن آدم و خداوند انسان را طوری خلق کرده است که اگر فسادی پیدا می‏شود و یا میکروبی پیدا می‏شود، از درون به طوری که صاحب بدن هم خودش متوجه نمی‏شود با آن میکروب مبارزه می‏شود و آن میکروب از بدن دفع می‏شود. ضمن اینکه در جامعه صلاحیتهای خود مردم و حالت دفاعی مردم، حق چنین چیزی را دارد و در ارگانهای کشور هم انسانهایی بدون اینکه مسؤولیت نظارت به آنها داده شده باشد، خودشان در محیط کارشان و در برخوردهایشان مواظب عملکرد دیگران هستند، اما همانطور که برای سلامت جسم مردم نمی‏شود بر عامل بهداشت و مسؤولان حفظ بهداشت صحه نگذاشت، در جامعه هم همینطور باید کسانی را گذاشت تا مواظب اوضاع اجتماع باشند.

 در میان همه اینها، ارتش و نیروهای دفاعی حساسیت بیشتری دارند، چرا؟ برای اینکه در ارتش قدرت اسلحه وجود دارد و مغزهای کشور در اختیاراتش است و مردم امنیت سرزمین خودشان را در سایه ارتش می‏بینند و اعتمادشان از این جهت به نیروهای مسلحشان وجود دارد. هر کسی در گوشه‏ای کار می‏کند، برنامه‏ریزی می‏کند و یا سرمایه‏گذاری می‏کند، تحصیل می‏کند و از قوای حافظ و نگهدار خودش، اطمینان پیدا می‏کند که ارتش و نیروی مسلح است.

 خوب! طبیعی است که مواظبت از چنین ارگان مسلح قدرتمندی جدیتر است که همه جا باید سالم باشد؛ مثلاً، ارتش با شهرداری یا ارتش با وزارت صنایع وقتی که مقایسه می‏شود؛ تفاوت کار خیلی زیاد است. نعوذبالله، اگر در ارتش یک جریان فاسدی پیدا شود، خطر انهدام کلیه جامعه وجود دارد و نظام در خطر قرار می‏گیرد، اما اگر در وزارت صنایع یک جریان فاسدی باشد، یک گوشه‏ای چرکین شود، به سراغش می‏روند و اصلاحش می‏کنند. پس شما برادران که این مسؤولیت را پذیرفته‏اید، باشد که با دقت و چشمان باز و با بینش دقیق در محیط ارتش حضور داشته باشید و مسائل آنجا را ببینید، واقعیتها را دور از حب و بغض و دور از ساده‏اندیشی و افراطی‏گری به مسؤولان منعکس کنید تا به موقع بتوانند این نظام را اصلاح کنند و نگذارند فسادی پیش آید.

 از شما هیچ کس امروز در این جمهوری توقع شخصی ندارد. زمانی بود که همین نیرو به این اسم در ارتش بود، ولی مسؤولیت اصلی آن حفظ خانواده پهلوی و حفظ سلطه حاکمیت محمدرضا بود؛ بنابراین اولین مسأله‏ای که برایشان مهم بود این بود. امروز، این حرفها نیست و می‏خواهند نظام سالم باشد. امروز رهبری و فرماندهی کل قوا یک شخصیتی است که هیچ کس به ایشان نظر سویی ندارد و مردم عادی به او عشق می‏ورزند که سایه ایشان را هم ببینند و دیدن عکس ایشان هم برای مردم یک آرزو است. ایشان نیازی ندارند به اینکه ما از ایشان حفاظت کنیم بلکه ایشان حافظ ما هستند، همانجا که هستند همه ما را و شما را حفظ می‏کنند. کس دیگری هم نیست، نه خانواده خاصی هست و نه شخص خاصی هست که شما بخواهید حفظش کنید، در هر مرکزی و در هرجا، از بالا تا پایین، اگر افراد نابابی بودند، همان فرد باید شناسایی شود و بعد از آن اصلاح شود.

 بنابراین همه ما داریم نظام را حفظ می‏کنیم، من شما را حفظ می‏کنم و شما من را حفظ می‏کنید و این برای صلاحیت و سلامتی است، نه برای منافع شخصی، من باید مواظب باشم که شما سالم باشید و شماباید مواظب باشید که من سالم باشم. اینجا دیگر فرمانده و فرمانبر و این چیزها هدف نیستند، البته فرماندهی محترم است و ما اطاعت می‏کنیم، اما آن برای ما هدف نیست بلکه فرماندهی سالم هدف است و حال هر کس که می‏خواهد باشد. تفاوت بزرگی در زندگی نیروهای حفاظت این دوره با دوره نظام گذشته وجود دارد که نه خانواده و نه فردی و نه جریانی هدف نیروهای حفاظت نیستند، هدف شما سلامتی ارتش است، سلامتی ارتش هم یک سری قوانین و مقررات و یک سری معیارهایی است برای کسانی که می‏خواهند خدمت کنند.

 چشمان شما باید کاملاً باز باشد و آدمهایی که خوب کار می‏کنند، باید مشخص شوند که بدانند اینها لیاقت بیشتری دارند، سرپرستی جاهای حساستر به اینها سپرده شود و کسانی که بد کار می‏کنند رابشناسیم و اصلاحشان کنیم و یا لااقل ارگان و اجتماع را از شر آنها نجات دهیم. این مواظبت از شما خواسته می‏شود و این چشم شما است که باید واقعاً امانتداری را در تمام جهات رعایت کند. البته این صرفاً یک تصمیم‏گیری لحظه‏ای نیست، اگر آدم خودش سالم نباشد، بسیار مشکل است که این امانت را بتواند حفظ کند. هر چه به خودش القا کند که من خوب رفتار کنم، وقتی که خودش ناباب باشد، طبعاً نمی‏تواند این وظیفه را به خوبی انجام دهد، لذا اولین کاری که شما به عنوان ناظران در این جهاد و نهاد مقدس و حساس دارید، خودتان هستید که خودسازی را شروع کنید. اگر گزارش دادند که در روزنامه‏ها خبر خلاف واقعی آمده، باید مواظبت دایم باشد تا خلاف در میان ما نباشد، این منحصر به شما نیست، بلکه وظیفه همه ماست.

 ما این حرف را به خودمان هم می‏زنیم، به هر کس در هر جا که چنین مسؤولیت‏هایی را بپذیرد، به آنها هم می‏گوییم. خود ما باید صحیح و سالم و طالب حق، طالب عدالت و تابع مقررات باشیم و برای وجدان، برای خدا و برای مردم، برای آن چیزهایی که مقدس حساب می‏کنیم، خودمان را متناسب با آرمان اسلامی حفظ کنیم، بعد خود به خود، چنین فردی خوب کار می‏کند و چشمش را با دقت باز می‏کند، شما نباید مسامحه کنید.

 یکی از خصوصیات که در شما لازم است و باید باشد، این است که کنجکاو باشید. منتها این کنجکاوی از روی حس بدبینی نباشد. فکر نکنید مردم تحت نظارت شما، آدمهای بدی هستند، آنها هم از جنس خود شما هستند، بنابراین اصل را بر خوبی بگذارید. در اسلام خوش بینی و اصل برائت قوی است، منتها این مانع کنجکاوی شما نباید باشد. شما وقتی که آثاری از یک جریان سوء در گوشه‏ای دیدید، باید دنبال کنید تا خودتان مطمئن شوید این مسأله، طبیعی است یا غیر طبیعی، سالم است یا ناسالم، وقتی که مطمئن شدید، توی پرونده منعکس کنید. پس کنجکاوی با سؤظن فرق دارد و باید با خیرخواهی توأم باشد؛ یعنی، ما به صورت رقیب نمی‏خواهیم به طرف افراد برویم بلکه ما به عنوان دوست می‏خواهیم به طرف اینها برویم.

 در درجه اول اگر بدی می‏بینیم، این بدی را برای خودش اصلاح کنیم، پزشک وقتی که دقت بیشتری روی مریض خودش می‏کند و یا کسی که برای معاینه مراجعه کرده، از پزشک آنچه که می‏خواهد، این است که خوب دقت کند. هرچه بیشتر نگاه کند و هر جا احتمال میکروب می‏دهد و یا هر جا احتمال فساد می‏دهد، این را زیر نظر بگیرد تا خوب فهمید، آزمایش کند. هر کسی که تحت اختیار پزشکی قرار می‏گیرد، مبنا را براین نمی‏گذارد که این پزشک عجب آدم سوء ظن داری بوده که اینقدر ما را اذیت کرد. اگر رابطه حسن نیت باشد، رابطه اصلاح شده باشد، رابطه معالجه باشد، نه طرف از آدم می‏رنجد،نه خود آدم ناراحت می‏شود و نتیجه هم می‏گیرد که این رابطه باید بین ما و کسانی که تحت مواظبت ما هستند، برقرار شود. ما خیلی امید داریم به نظام جمهوری اسلامی و مایل هستیم این گونه روابط سالم در بین ما حاکم باشد حتی اگر افرادی که دچار انحراف شدند، شما باید چشمهای امینی داشته باشید برای ما و برای هر کس که مسؤولیت کار اصلی را برای فرمانده کل قوا برعهده داشت و ضمناً این چشمها باید امانت را هم رعایت کنند.

 بعضی مسائل، مسائل شخصی است که در مسیر کار شما، دست شما می‏آید. خوب! به دیگران حق نمی‏دهند که این کار را بکنند. اگر دیگران بخواهند این کار را بکنند، این کنجکاوی در روابط اشخاص خاص است که حرام است و تجسسی است که در قرآن هم از آن ذکری نشده، اما برای کسی که مسؤول تجسس است، برای این کار نهی نشده، همان طور که مثال زدم که در حال عادی به یک مریض زن می‏گوییم که به پزشک مرد مراجعه کند و اگر مریض نباشد، او نمی‏تواند نه نگاه بی‏خود کند، نه دست او را بگیرد. وقتی که این رابطه پزشکی ایجاد می‏شود، اجازه می‏دهند که معاینه کند و هر جا را لازم بود، ببیند؛ اما امین است؛ یعنی برای شهوترانی نیست و بعد هم برای اینکه عیب او را فاش کند نیست. ما هم همین گونه هستیم؛ یعنی شما ممکن است در کارتان مسائلی را از اشخاص ببینید که ربطی به شغلشان ندارد، ربطی به کارشان ندارد و گفتنی نیست، این باید از خود شما تجاوز نکند ما باید صندوق سر باشیم که زبانتان در مقابل چیزهای نگفتنی، قفل باشد و آنهایی را باید به مسؤولین بگویید که او باید بداند، نه بیش از آن. امانت را هم برای نظام حفظ کنید و هم برای اشخاص حفظ کنید، عیوب آنها فاش نشود که توی خانواده بدنام شوند، توی محیط دوستانش بدنام شود، در محیط کارش بدنام شود، اینها می‏شود گناه.

 لذا کار شما حساس، ظریف و دقیق است. در گذشته اگر هم افرادی در این شغل با حسن نیت کار می‏کردند و موازین اسلامی بر آنها حاکم نبوده؛ یعنی هیچ وقت نظام از آنها نمی‏خواسته که احکام اسلام را مراعات کنند، ولی ما این را از شما می‏خواهیم، برای خودتان هم می‏خواهیم؛ یعنی شما که خودتان زحمت می‏کشید، برای نظام گناه نباید بکنید. این گناه برای خود شما هم ضرر دارد، خودتان را فاسد می‏کند. اولین فساد از همین جا شروع می‏شود و چیزی که خدا را به خشم می‏آورد و هیچ وقت نمی‏تواند رهبر و مسؤولان کشور را راضی بکند، لذا اول در نظر جلب رضایت خداوند باشید و بعد نظام جمهوری اسلامی و حفظ جامعه‏ای که خودتان هم عضو این جامعه هستید. شما را به خدا می‏سپاریم.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته