سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع دانشجویان تربیت معلم پیرامون تروریسم

سخنرانی آقای هاشمی در جمع دانشجویان تربیت معلم پیرامون تروریسم

  • پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۶۲

 

 سخنرانی در جمع دانشجویان تربیت معلم 

 »اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ آلِهِ اَجْمعین«

 با تشکر از میهمانان مجلس شورای اسلامی از تربیت معلم و همکارانمان در حزب جمهوری اسلامی. ما با روابط عمومی قرار گذاشته بودیم که هفته ‏ای یک بار برای تماشاچیانی که تشریف می ‏آورند ، صحبت کنم، چون در فاصله تنفس  کارهایی هست که من باید انجام بدهم که [ اگر بخواهم صحبت یا سخنرانی کنم ] چنین فرصتی نمی ‏ماند. ولی شما بسیار لطف فرمودید و من فکر کردم که نمی توان محبت شما را بی ‏جواب گذاشت، از این تأخیر هم معذرت می ‏خواهم. ان‏شاءاللّه این نظم را بعداً مراعات خواهیم کرد.

 این روزها مسأله مهم مملکت ما و دنیا در بعد تبلیغاتی چند حادثه مهم است که با هم اتفاق افتاده و در این حوادث  مظلومیت ایران را می‏ بینیم و داریم به دشمنی ابرقدرتها و لاشخورهای دنیا  نسبت به ملت انقلابی و مظلوم ایران توجه می ‏کنیم، متأسفانه سازمان های جهانی موجود هم وظیفه خودشان  نمی دانند  که از حق دفاع بکنند. از یک طرف برخلاف مقررات صریح کنوانسیون کویت، چاههای نفت را در میان دریا منفجر کردند و ثروت مملکت ما دارد به آبهایی می ریزد که این آبها محیط زیست ما و کشورهای همسایه ماست، این  جنایت بزرگ را در اینجا مرتکب شده ‏اند.

مردم لبنان به خاطر اینکه نمی‏ خواهند در کشورشان قیافه بیگانگان  و سربازهای اشغالگر را ببینند، مقاومت می کنند. آمریکا را عامل می‏ دانند، برای اظهار مخالفت با آمریکا  اقدامی در بیروت می‏ کنند، سازمانهای جهانی و مستکبران جهانی نمی‏ خواهند خودشان را با واقعیت ها آشنا کنند و این را، به شکل ناجوانمردانه بازگو می کنند. مثلاً می ‏گویند فلان گروه هوادار انقلاب اسلامی ایران چنین کاری را کرده است. چون می ‏بینند حرکت عظیم مردمی در لبنان مال هواداران اسلام است که جمهوری اسلامی ایران هم مسلمان است، این مقدار رابطه است.

 در بغداد مردمی که صدها هزار نفر آواره و زندانی و اعدامی دارند و می‏ بینند که دولتشان، حزب بعث عفلقی به جای آن که به خواسته‏ های آنها توجه بکند،  آنها را در یک جنگ زشت سی ‏و چند ماهه‏ ای فرو برده و دارد منطقه را به آتش می ‏کشد، یک جور اظهار وجود می‏ کنند. باز برای این که بگویند جمهوری اسلامی ایران در کار دیگران دخالت می ‏کند و ترور را تجویز می ‏کند، کار را به جمهوری اسلامی نسبت می ‏دهند. بعد این جنایتی که در دزفول انجام شد، در عرض دو سه روز، شش فروند موشک را به شهری بزنند که اصلاً جنبه نظامی ندارد، یعنی شما تروری از این زشت ‏تر نمی ‏توانید پیدا کنید، حالا ما اصولاً با ترور مخالفیم، و هر ملتی با دولت خودش یک جور مبارزه می ‏کند که آن راه خودش است.

 اما این تروریست که این قدر محکوم است، چه از این بدتر است که مثلاً از دویست متر آن طرف‏تر، صد کیلومتر آن طرف‏تر موشکی را کور و بی‏ هدف با قدرت عظیم انفجاری پرتاب کنیم ، تروریست های معمولی  می ‏روند  جایی را شناسایی می‏ کنند، مثلاً در شهری یک پادگان نظامی  یا یک چهره سیاسی  یا یک چهره نظامی  و یا یک چهره امنیتی  و یا یک مرکز استراتژی شهر را در نظر می‏ گیرند و  در آنجا یا ترور و یا یک انفجار  انجام می ‏دهند، اما اینکه  گلوله ‏ای را از دویست کیلومتر آن طرف‏تر به سوی شهری پرتاب کنیم ، ممکن است  به هر چیزی  بخورد . اینها که دقت نشانه ‏گیری ندارند که مثلاً به پادگان و یا به کارخانه بزنیم . در شهری می افتد که مثلاً پنج کیلومتر و یا ده کیلومتر  مساحت دارد،  ممکن است در بیمارستان بیفتد، ممکن است در یتیم خانه بیفتد، ممکن است در یک محله‏ بیفتد و ممکن است در  یک رودخانه بیفتد، این فجیع‏ ترین تروری است که ممکن است در دنیا اتفاق بیفتد ، آن هم با یک قدرت انفجاری که می ‏تواند دویست خانه را با هم خراب بکند. بچه ‏ها را  روی  تخت بیمارستان دیدید که چه تیپ افرادی قربانی این فاجعه می ‏شوند!! زنی که بچه ‏اش در بغلش هست و دارد شیر می‏ خورد،  یکدفعه سقف خانه  روی سرش خراب می شود. اینها همان عربهایی هستند که صدام به عنوان عروبت می‏ جنگد به نظر خودش، روسیه ‏ای که این موشک را در اختیار اینها می ‏گذارد، منافقینی که اینجا هدایت می ‏کنند و اینجا همکاری منافقین و آنها خوب روشن است، ما می‏ بینیم دستانی توی کار است، چه جور برخورد می‏ کنند با جمهوری اسلامی چه جور برخورد می ‏کنند با آن مسلمان ها، دزفول گناهش مثلاً چه است؟ مردم دزفول حالا منهای جنگ و اینها، خود مردمی که الان بمب خورده‏اند و موشک خورده‏اند. اینها چه تقصیری دارند؟ اینها چه گناهی پیش صدام یا آمریکا یا روسیه دارند؟

 گناه اینها فقط این است که هر بار موشک به شهرستان خورده، اینها پا شده‏اند ریخته‏اند توی خیابانها و گفته‏اند جنگ جنگ تا پیروزی و یا از توی شهرشان بیرون نرفته‏اند، یعنی اینقدر غیور بودند، اینقدر با شخصیت بودند، اینقدر مقاوم بودند که خانه‏شان را ول نکردند مردم‏شان را ول نکردند و شهدایشان را تشییع کردند و در قبرستان دفن کردند. چون اینها مقاومند مورد بغض شوروی‏اند مورد بغض آمریکا هستند و مورد بغض صدام هستند و موشکها باید روی اینها یفتند، و این جریانی که اتفاق افتاد از زشت‏ترین کارهای ارتجاع شرق و ارتجاع غرب و امپریالیسم شرق و امپریالیسم غرب است، که مکرر دارد اتفاق می‏افتد.

 سکوتی که دنیای امروز کرده و سازمانهای جهانی کرده‏اند و خفه شده‏اند و این مسائل را محکوم نمی‏کنند این زشت‏ترین حکومت دنیا است، چند نفر به اسم اسلام جمع شده بودند توی بغداد که ما بعضی‏هایشان را می‏شناختیم که چه عناصری بودند، اینها از آنجا گفتند که از صدام خواهش کرده‏اند که حتی تبلیغات جنگ را هم متوقف کند که ما بتوانیم فعال باشیم، همه آنها آنجا بودند وقتی که این موشکها را زدند این بی‏شخصیتها باز هم وقتی که می‏خواستند بروند یک چیزی علیه ایران گفته‏اند و رفته‏اند. شما ببینید ما در چه دنیایی زندگی می‏کنیم و به همین دلیل چه وظیفه سنگینی داریم.

 اگر دنیا این جور نبود ما این قدر وظیفه‏مان سنگین نبود، چون دنیا این جوری است ما خیلی وظیفه‏مان سنگین است، باید فداکاری بکنیم، باید قربانی بدهیم باید شهید بشویم. باید مظلوم بشویم باید مظلومیت‏مان را اعلام کنیم تا بتوانیم یک حرکت سالم انسانی در این جامعه بزرگ اسلامی به وجود بیاوریم، و شما خانم معلم‏ها یکی از عناصر عظیم این حرکت هستید، یعنی شما باید در این کلاسهایتان خوب خودتان مطالعه کنید تحلیل کنید برای بچه‏ها توضیح بدهید، بچه‏ها را روشن کنید، یک حرکتی بوجود بیاورند، تربیت معلم و به طور کلی جریان تربیتی مملکت ما، که بتوانند این روحیه انسانی را احیاء بکنند، من چون باید به جلسه برسم از این که مختصر صحبت کردم معذرت می‏ خواهم و شما را به خدا می ‏سپارم.

    والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته