سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع خانواده‏های شهدای گردان 9 سپاه پاسداران پیرامون عظمت شهادت و شهید

سخنرانی آقای هاشمی در جمع خانواده‏های شهدای گردان 9 سپاه پاسداران پیرامون عظمت شهادت و شهید

  • یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳

سخنرانی در جمع خانواده‏های شهدای گردان 9 سپاه پاسداران

    بسم‏الله‏الرحمن‏الرحیم

 »اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ و آلِهِ اَجْمعین«

 در تاریخ ادبیات دنیا، هیچ واژه‏ای همچون واژه شهید دارای معنی و اثر نبوده است. در همه جریانهای تاریخ‏ساز دنیا شهادت نقش خود را حفظ کرده و همیشه نیز محبوب و عزیز باقی خواهد ماند. در محتوای کلمه شهید چیزی نهفته است که همه در برابر ارزش آن خاضع هستند و این ارتباط با افرادی پیدا می‏کند که راه و آرمانی را تشخیص داده و با ارزش‏ترین موجودی خود؛ یعنی جانشان را فدای آن می‏کنند. ممکن است در میان شهدا تعدادی باشند که بدلیلی در مسیر شهادت قرار گرفته باشند و به میل خود این راه را انتخاب نکرده باشند، البته این هم سعادتی است ولی ارزش عظیم، متعلق به کسانی است که در ورای شهادتشان یک تشخیص و یک آگاهی نهفته است. کسانی که زندگی و آخرت و راه الهی را سنجیده و با محاسبه ارزش شهادت جان خود را فدا می‏کنند و از زندگی دنیا و زن و بچه خویش دل می‏بُرند. تشخیص و آگاهی این افراد، نورالهی را به همراه دارد و آثار شهادت نیز در تاریخ روشن است. معمولاً حرکتهای موفق تاریخ، پیروزی خود را از خون شهیدانشان بدست می‏آورند. در تاریخ انبیا و انقلابهای دنیا معمولاً پیشتازان انقلاب به شهادت می‏رسند و در اثر آن دیگران ارزش انقلاب را لمس می‏کنند، همانطور که واژه شهید چون آینه نمایانگر ارزش شهید است.

 شهادت متعلق به بهترین‏ها است؛ اگر در انقلابی بی‏ارزشها را به جبهه بفرستند تا کشته شوند و دیگران بمانند این انقلاب به انحراف کشیده شده است، بی‏جهت نیست که تقدیر الهی، افرادی همچون حمزه سیدالشهداء(ع) عموی پیامبر(ص) را که مورد نیاز شدید و مایه دلگرمی مسلمانها بود، با شهادت از آنها می‏گیرد و بی‏جهت نیست که باید امام حسین(ع) و خانواده و اصحاب گرانقدرش که هر کدام از لحاظ اخلاق و فضیلت شهره آفاق بودند به شهادت برسند. تقدیر الهی می‏خواست که چهره‏ای چون حسین(ع) که همچون ماهی در ظلمت و تاریکی می‏درخشد بعلاوه چهره‏های عظیمی چون حبیب‏بن مظاهر، سعیدبن عبدالله و زهیر و ... که خاک پای اینها نیز حساب نمی‏شویم، به شهادت برسند. مقتضای شهادت همین است که بهترین‏ها شهید شوند تا به این راه آبرو ببخشند و ارزش این راه را برای دیگران روشن کنند. بحمدالله این شهادت در جمهوری اسلامی نیز نصیب بهترین‏هایی چون شهید مظلوم بهشتی؛ رجائی و باهنر و دستغیب و صدوقی و قاضی و مدنی و دیگران گردید که همگی از پیشتازان انقلاب بودند. البته نمی‏خواهم منکر ارزش والای شهدای گمنام شویم، چرا که ممکن است در میان شهدای گمنام کسانی باشند که نزدیکی‏شان با خداوند از همه اینها بیشتر باشد، بنابراین همه ما باید بدانیم که خون ما و شهادتمان خیلی بیشتر از زندگیمان می‏تواند کارساز باشد، جامعه‏ای که راه شهادت را شناخت، هیچوقت ذلیل نمی‏شود و اگر جامعه‏ای به خورد و خوراک و شهوات و دنیاپرستی روی آورد، آنگاه همه بر او مسلط می‏شوند و بدبختیهای دنیا پرستان نصیب آنان می‏شود.

 من می‏دانم که فقدان عزیزانتان برای شما رنج‏آور است، اما اگر به سرنوشت آنان بیاندیشید با توجه به اینکه مرگ برای همه وجود دارد، در می‏یابید که آنها چه زندگی والایی برای خود انتخاب نموده‏اند. اگر بیاندیشید که عزیزی را که ظاهراً و موقتاً از دست داده‏اید در باغ‏های پرنعمت بهشت با بالهای ملائکه به همه جا سر می‏کشند و برتمامی اوضاع جهان مسلطند و از آن گذشته با علی‏اکبر و علی اصغر و قاسم همجوارند، برخود می‏بالید، علاوه برآن همه نعمات الهی آثار خون فرزندانتان را می‏بینید که در این دنیا موثر است و چه انسانهای منحرفی را هدایت می‏کند و چقدر در مردم تأثیر دارد. حال اگر ما توفیق داشته باشیم که راه آنها را ادامه دهیم در آخرت به آنها می‏رسیم و اگر نتوانیم دنباله‏رو آنان باشیم در دوزخ با شیاطین محشور می‏شویم.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته