سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع خانواده های شهدای ساوه پیرامون اسلام و استکبار جهانی

سخنرانی آقای هاشمی در جمع خانواده های شهدای ساوه پیرامون اسلام و استکبار جهانی

  • جمعه ۱۹ فروردین ۱۳۶۲

 سخنرانی در جمع خانواده‏های شهدای ساوه، کارکنان سازمان انتقال خون و بازسازی وزارت نفت

 میهمانان بسیار عزیز و محترم مجلس شورای اسلامی، چه آنها که از اصفهان تشریف آوردند، چه آنهایی که در وزارت نفت برای اصلاح کادر اداری زحمت می‏کشند، برای انقلاب خدمت می‏کنند، چه آنها که برای جمع‏آوری خون - که امروز برای ما به خاطر جنگ و جبهه‏ها نقش بسیار حساسی دارد - تلاش کرده‏اند و آنهایی که از ارگانهای مختلف شهرستان ساوه تشریف آورده‏اند و خلاصه همه برادران و خواهران بسیار محترم، ما به شما خیرمقدم می‏گوییم و تشکر می‏کنیم که با ایجاد ارتباط با مجلس شورای اسلامی، مایه دلگرمی ماها می‏شوید.

 دیدن چهره‏های شما مخلصان اسلام - گر چه بدون دیدن هم ما می‏دانیم این نیروها در جامعه حضور دارند - اما این دیدن‏ها درک انسان را محسوس‏تر و ملموس‏تر می‏کند. آدم را با نشاطتر می‏کند. خود به خود برای هر تحلیل‏گری این مطلب روشن است که اگر شماها و امثال شماها در این کشور نبودید، این انقلاب با این همه دشمن و این همه مشکلات نمی‏توانست به این خوبی به کارهای خودش برسد. این حضور شماهاست و زحمات شماهاست که به طور گمنام کار می‏کنید و این انقلاب را روی پا نگه می‏دارید، اما این اجتماعات و این مجموعه افراد را که انسان می‏بیند، چه خانم‏ها، چه آقایان، واقعاً نشاط پیدا می‏کند.

 من حالا با وجود خستگی از کار مجلس، اینجا که آمدم واقعاً در وجود خودم احساس غرور و افتخار می‏کنم که چقدر خوبند این ملت ما؛ ما چقدر نیرو داریم و این امت چه پشتوانه عظیمی هستند. خداوند به شماها توفیق بدهد که این دلگرمی را ضمن خدمت، همیشه به مسئوولان و تصمیم‏گیران بدهید.

 اما مسأله مهمی که عرض می‏کنم مربوط به همه ماست و تصدیق می‏کنید به خاطر تنوع میهمانان، من نمی‏توانم یک بحثی برای یکی از بخش‏ها بکنم، لذا یک مسأله کلی را مطرح می‏کنم که به همه‏مان مربوط می‏شود و آن این است که امروز به خاطر مطرح شدن اسلام و قرآن به عنوان یک راه و یک مکتب برای اداره جهان، سردمداران قدرتهای دنیا به وحشت افتاده‏اند. این یک واقعیت است.

 آنها موفقیت و قدرتشان را در سایه خلاء و خالی بودن دنیا از یک مکتب پرمحتوا تحصیل کرده بودند. اگر امروز مکتب راهنما و راهگشایی در دنیا مطرح بشود، مخصوصاً مکتبی که به محرومان و مستضعفان و مظلومان دنیا امید و نشاط بدهد، آنها این را خطر تلقی می‏کنند. مثلاً اگر به جای انقلاب اسلامی ایران، یک کودتای نظامی می‏شد، یعنی مثلاً یک عده افسر مسلمان ملی‏گرا در این کشور کودتا می‏کردند و با قدرت شاه را بیرون می‏کردند و یک کشور حتی مستقل اما ملی‏گرا در اینجا درست می‏کردند، انقلاب به این معنای مکتبی نبود، نه آمریکا این قدر می‏ترسید و نه شوروی و نه این ابرقدرتها این قدر مزاحمت درست می‏کردند، چون این خطر به عنوان یک فکر برای مردم نبود، یک کاری بود مربوط به خود ایران. اما حالا این جوری نیست، حالا به عنوان یک راه مطرح شده، به عنوان یک مکتب مطرح شده، تز دارد، برای اقتصاد حرف دارد، برای سیاست حرف دارد، برای فرهنگ حرف دارد، برای اخلاق حرف دارد، زندگی ابرقدرتها را زیر میکروسکوپ گذاشته و عیوبشان را نشان می‏دهد و مشخص می‏کند، در سازمانهای جهانی فریاد می‏کشد، در رسانه‏های عمومی از ظلم مستکبران داد می‏کشد و مطرح می‏کند و به محرومان دنیا جان می‏دهد.

یک چنین چیزی برای ستمگران قلدری که روی زور زندگی می‏کنند نه روی عدالت و نه روی حق، یک چیز خطرناک و وحشتناکی است. لذا اینها الان پیش از آنکه با ماها مخالف باشند، با اسلام مخالفند؛ الان دشمنی ابرقدرت‏ها در درجه اول متوجه اسلام است و بعد متوجه ما ایرانی‏ها، به این دلیل که ما مبشر و سخنگوی آن اسلام واقعی شده‏ایم.

 لذا ما می‏بینیم هر جایی نهضت اسلامی باشد، اینها به هر قیمت شده از آن حکومت حمایت می‏کنند. حزب بعث عراق که الان مورد حمایت مستکبران دنیاست، به خاطر این است که یک حزب الحادی ضد اسلام است، یک دلیلش ما هستیم که با او همراهی می‏کنند، اما دلیل عمده‏اش این است که اگر این حزب در کشورهای عربی محکم باشد، اسلام ضعیف می‏شود و هر جریان الحادی که امروز در مملکت ما پیدا بشود، اینها با آن موافقت می‏کنند.

 می‏بینیم مثلاً منافقین را به خاطر اینکه با اسلام راستین مخالفند و التقاط را مطرح می‏کنند، تحت حمایت می‏گیرند. حالا به غیر از اینکه عامل هم هستند. چپ را حمایت می‏کنند، راست را حمایت می‏کنند، این خیلی عجیب است. و از طرفی هر جا بتوانند، مسلمانها را اذیت می‏کنند، این چیز عجیبی است.

 واقعاً آدم خون دل می‏خورد که مسلمانها در هندوستان - در آسام که یک ایالتی است از ایالات هندوستان - سخت تحت فشارند و در این دو سه ماه اخیر چند هزار نفر از اینها را کشته‏اند. به عنوان اینکه اینها مهاجرند باید از اینجا بیرونشان بکنیم. می‏ریزند مغازه‏ها را آتش می‏زنند، روستاها را آتش می‏زنند، کارخانه‏ها را آتش می‏زنند، برای اینکه فهمیده‏اند در هند، اسلام یک ارزش است، با پشتوانه انقلاب اسلامی مطرح شده، باید مسلمانان آنجا سرکوب بشوند. متأسفانه دولت هندوستان هم آن قدرت لازم را برای خواباندن این آشوبهای بی‏معنا نشان نمی‏دهد.

 می‏بینیم در پاکستان، اینجا یک مقدار ظریف‏تر، چون نمی‏شود بگویند اسلام را بکوبیم، پاکستان اصلاً به دلیل اسلام از هند جدا شده و آنجا نمی‏شود نغمه ضداسلامی سر داد، نغمه ضد شیعی بلند می‏کنند، چون مرکز این حرکت را در کشور شیعه ایران می‏بینند، گرچه ما اینجا روی اسلام تکیه می‏کنیم، اما آنها آنجا به این شکل مسلمانهای مخلص پاکستان را دارند اذیت می‏کنند.

 در اسرائیل؛ الان هجوم اسرائیل بیشتر به مسلمانهاست به عنوان اسلام. در لبنان، جنوب لبنان چون مرکز مسلمانهاست مورد هجوم قرار می‏گیرد، شیخ راغب حرب را چون سخنگوی جریان انقلابی اسلام می‏شود آن جور تحت فشار قرار می‏دهند و هر ننگ و نفرتی هم که ضداسلامی‏ها انجام می‏دهند، اصلاً چشمشان را می‏بندند، این دیگر چیز عجیبی است در دنیا. دنیا این قدر رسواست که فکر نمی‏کند بالاخره باید در مورد این موضع‏گیری‏های بی‏معنا و تبعیض گرایانه به ملتها جواب بدهد.

 در جنوب لبنان و هم در کرانه غربی رود اردن اخیراً دولت خونخوار اسرائیل، صهیونیسم تبهکار برای متفرق کردن تظاهرات مسلمانها مواد شیمیایی مسموم کننده به کار برده و این کار را اگر یک کشور معمولی کرده بود و علیه مسلمانها نبود، امروز در همه مجامع بین‏المللی و همه رادیوها و همه روزنامه‏ها و همه تلویزیونهای دنیا محکوم کردند. هفتصد، هشتصد دختر را به خاطر تظاهراتشان مسموم کردند. این بیچاره‏ها و این مظلومها در بیمارستانها روی تختها افتادند و شهید هم در این راه دادند، اما این دنیای نکبت زده ظالم درباره این جرم بزرگ ساکت است. حالا اگر یک جایی مثلاً در گوشه دنیا به یک باغ وحشی حمله کنند، چند تا حیوان را بکشند، ما می‏بینیم سازمان حمایت از حیوانات در دنیا سر و صدا راه می‏اندازند که چرا آنجا ظلم شده. ببینید دنیا چقدر بد برخورد می‏کند، چقدر زشت است و چطور مثل کبک سرش را زیر برف کرده و خیال می‏کند ماها هم او را نمی‏بینیم، خیال می‏کند مردم دنیا هم نگاه نمی‏کنند، چشم خودش را بسته، خیال می‏کند مردم چشم‏هایشان را بسته‏اند که آن مسمومیت هشتصد نفر را ندیده بگیرند، اما مثلاً یک گوشه‏ای از دنیا یک خبری شده، فوری سر و صدا بلند بکنند، حقوق بشر اعلامیه بدهد، تخطئه بکند، فلان بکند.

 مثلاً در کشور ما، ما تروریست و بمب‏گذار را می‏گیریم، آنها آنجا اعلامیه می‏دهند که در ایران دارد خشونت می‏کند، اما هشتصد تا دختر مسلمان که به خاطر اظهار حقی که کردند مسموم شدند، چیزی نیست در دنیا! در این خلیج فارس، عراق خونخوار، صدام بی‏مسئوولیت چاههای نفت را منفجر کردند، نفتها دارد می‏رود و این همه ماهی کشته می‏شود، این همه محیط زیست آلوده می‏شود، این همه کارخانه‏های آب شیرین کن در خطر افتاده، اینها حاضر نیستند سروصدا بلند بکنند که صدام این جنایت را کرده، حالا اگر ما کرده بودیم، اگر ما یک چاه نفت یکی از کشورهای عربی را در این منطقه زده بودیم و نفت راه افتاده بود، می‏دیدید که چه می‏کردند.

 مطلب این است که اینها از اسلام ترسیدند و جمهوری اسلامی ایران را به عنوان سخنگو و محور این حرکت تشخیص دادند، هر جا بتوانند با اسلام مبارزه می‏کنند و هر جا بتوانند ضداسلام را تقویت می‏کنند و ماها که سخنگوی این جریان هستیم و سمبل این حرکت حق هستیم، مورد بغض اینها هستیم و به ما فشار می‏آورند. ولی خوشبختانه حمایت خداوند، حمایت محرومان و خود قدرت حق و نفرتی که دنیا از دشمنان اسلام دارد و از این مستکبران دارد، این مجموعه باعث می‏شود که ما راهمان را به خوبی بتوانیم ادامه بدهیم و ان‏شاءالله موفق خواهیم بود و اسلام را روز به روز در دنیا عزیزتر و عظیم‏تر خواهیم دید. باز از حضورتان در مجلس تشکر می‏کنیم و شما را به خداوند می‏سپاریم.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته