سخنرانی آقای هاشمی در جمع خانواده شهدای روحانیت و مفقودین و اسرای سپاه تهران پیرامون خانوده شهدا صاحبان اصلی این انقلاب
سخنرانی در جمع خانواده شهدای روحانیت و مفقودین و اسرای سپاه تهران
بسماللهالرحمنالرحیم
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ و آلِهِ اَجْمعین«
شما خانوادههای محترم شهدا مورد لطف و عنایت خاص خدا هستید. شما به ما عنایت میکنید و گاهی این توفیق برای ما پیش میآید که اینجا شما را زیارت کنیم و با شما صحبت کنیم. من صمیمانه تشکر میکنم از محبتی که شما کردید و به مجلس که منزل خود شما است و ما هم از طرف شما اینجا هستیم به ملاقات بنده تشریف آوردهاید.
من بدون اغراق و خالی از هرگونه تعارف و شعار عرض میکنم که صاحبان اصلی انقلاب، وارثان این انقلاب عظیم، کسانی هستند که به نحوی در این انقلاب سرمایهگذاری جدی کردند؛ یعنی، حق واقعی مال آنهایی است که سرمایه گذاشتند و این انقلاب را به اینجا رساندند. این سهم در پیشگاه خدای عادل به اندازه تحمل مشکلاتی که برای هر کس پیش آمده، تقسیم میشود. دستگاه الهی آنچنان دقیق و ظریف است که مثقال ذرهای هم تخلف ندارد. آن کسی که چند عزیز را از خانوادهاش داده، آن کسی که یک عزیز داده و آن کسی که وقت و نیرو گذاشته و آن کسی که از امکانات و اموالش صرف کرده، کسی که از زبانش استفاده کرده، به اندازه ارزش آن چیزی که در این راه گذاشته در دستگاه خداوند سهم دارد. این انقلاب هر مقدار آثاری که در تاریخ داشته باشد، هر تعداد از مردمی که بوسیله این انقلاب هدایت شوند تا جلو هر انحراف و ظلم و گناهی در دنیا گرفته شود، هر مبارزهای که توسط این در کل جهان، و هر خدمتی که در نسلهای آینده از ناحیه این انقلاب و با الهام از این انقلاب، انجام شود، اینها در نامه عمل کسانی که به یک نحو شریک بودهاند، قرار میگیرد.
در درجه اول خود شهداء و خود کسانی که آسیب این جنگ را دیدند، چه آنهایی که امروز اسیر هستند و در دست صدامیها چه آنهایی که صدمه دیدند و در بیمارستانها هستند و چه آنهایی که معلول شدند و بخشی از سلامتی شان را از دست دادند و چه مردمی که آواره جنگند و از خانهها و شهرها و روستاها و محل کار خودشان آواره شدند و امروز آوارگی را تحمل میکنند و چه خانوادهها و بستگان اینها که شما باشید که به داغ عزیزانتان نشستهاید، همه در حد مشکلی که برایشان پیش آمده، در این انقلاب شریک هستند.
صبر جمیل داشته باشید؛ چون، یک صبری است که آدم به هر حال چارهای ندارد صبر میکند و این صبر، صبر جمیل است؛ یعنی، صبر میکند و با قیافه باز و متبسم و با رضایت خاطر در پیشگاه خداوند با مصیبت برخورد میکند و میگویند چون این مصیبت از طرف خداست، این را به جان میخریم صبر جمیل، آن شهامتی است که فرد شخصیت و نشاطش را نشکند، اگر هم اندوه دارد بالاخره هر کس برای شخصیت شهیدش و در فراق شهیدش ناراحت است، نمیشود بگویم کسی که بچهاش را از او گرفتهاند، غصه نمیخورد، هر مادری ولو حضرت زهرا(س) هم باشد، وقتی که بچهاش را از دست داده و او را نمیبیند، قلباًاین فراق برای او سنگین است، منتها تحملش مهم است تا چگونه تحمل کند. در پیشگاه خدا تسلیم است، غصه هم دارد و راه بچهاش را هم ادامه میدهد، این صبر، صبر جمیل است. به هر اندازهای که این صبر و تحمل قویتر باشد و جمیلتر باشد و زیباتر برخورد کند با این مصیبت، کیفیت استفاده از این نعمت الهی و از این آثار انقلاب برایش بیشتر میشود. برای خودم به عنوان یک ناظر در امور کشور، این برخوردی که خانوادههای شهدای ما، با این مصیبتها کردند بسیار جالب است.
نمیدانم چقدر اهل تاریخ هستید و تاریخ میخوانید، بین شما ممکن است کسانی باشند که تاریخ انقلابها و جنگها را خوانده باشند، شاید هم نباشند، ولی این را بدانید، ما که تاریخ را مطالعه کردیم، هیچ انقلابی را و هیچ تاریخ جنگی را ندیدیم که بازماندگان جنگ و خانوادههای شهدا، مثل خانوادههای شهدای این انقلاب، این گونه حامی انقلاب باشند! یکی از مهمترین اهرمهای بسیج مردم و حفظ روحیه مردم، خانوادههای شهدا هستند، این عجیب است. شهدای شما هر جا که هستند، یک چراغی است برای راهنمایی و خانوادههای شهدا در هر محلهای و کوچهای، در هر شهری، ادارهای و هر کارخانهای که هستند، حضور همین خانوادهها و این صبر و متانت و آقایی که اینها دارند در میان مردم، باعث میشود که دیگران به عواقب انقلاب فکر کنند.
این وارثان شهدا، به عنوان یک حرکت فرهنگی در انقلاب حضور دارند و وقتی که میبینیم؛ مثلاً میبینیم این خانواده آشنای من با دادن یک شهید، چگونه به انقلاب وفادار است، شرمم میآید از این که من هیچ چیز در راه این انقلاب ندادم و یا حرف نزدم و یا کم کار کردم - حالا من نوعی را میگویم. هر کس به عنوان یک مسلمان، شرمش میآید از این که او چه هست و ما چه هستیم و دلش میخواهد که خودش را به او برساند. این حالتی که امروز در خانوادههای شهدای ما وجود دارد و این الهام بخشی که در مزار شهدای ما وجود دارد و این اثری که امروز جامعه ما و جوانهای نسل نوی ما دارند، از خاطرههای شهدای شما دریافت میکنند و این خیلی مهم است.
در فلسطین این طور نیست، در لبنان این طوری نبوده و در الجزایر این طوری نبوده، در ویتنام، آنجا که مردمش مسلمان هم نبودند و با عقاید خودشان جنگیدند هم، این طوری نبوده است،و کشتههای جنگ جهانی اول و دوم هم این طوری نبوده و الان هم این طوری نیست؛ اما اینجا به خاطر نورانیتی که در این انقلاب است و به خاطر هدفی که در این انقلاب وجود دارد و به خاطر خلوص نیتی که در بچههای خود شما بوده که رفتند و شهید شدند، این حالت پیش آمد.
یکی از کارهایی که شما باید حتماً انجام دهید - بعضیها شاید ابا داشته باشند - این است که خاطرات بچههای خودتان را و چیزهای مثبتی که از اینها سراغ دارید را نگذارید گم شود، اگر این طور شود، خسارت است. شما ببینید ما زندگی حبیب بن مظاهر را یا حضرت علی اکبر را یا حضرت قاسم را یا افراد دیگر را؛ مثلاً، منزلت قصیدالملائک در اُحد را میخواهیم مطالعه کنیم، در کتابها اگر یک کلمه راجع به اینها پیدا کنیم که فلان جمله را گفتند، یا فلان کار را کردند، یا با پدرشان این جور رفتار کردند، یا با مادرشان این طور حرف زدند و با برادرشان این چنین حرف زدند، با همکلاسیشان این جور رفتار کردند، با همسایهشان چه کردند، اگر اینها را پیدا کنیم، برای ما چقدر خوب است.
شما خودتان در جلسات روضه رفتید، وقتی که از زندگی یکی از شهیدان صدر اسلام برای شما میگویند و این نکات را میآورند، چقدر برای ما سازنده است. این بچههای شما در تاریخ باید این چنین باشند؛ یعنی باید هر چه خاطره از اینها دارید بگویید، در دوران تحصیلشان چطور درس میخواندند و آن نکات مهمش را بگویید، در رابطه با خواهر و برادرشان، همسایهشان، همسرانشان، پدرشان، مادرشان چه میکردند، اینها را بگویید، حرفهایی که در جبهه زدند - بچههای رزمنده باید نقل کنند که در سنگرها چه خبر بوده - باید اینها را بگویند. کاغذهایی که از جبهه نوشتند، باید اینها را حفظ کنید و نگهدارید و اگر این آثار ما از تعداد شهیدانمان کم بود؛ مثلاً اگر 10، 20 تا شهید داشتیم و وقت میگذاشتید روی آثار شهدا، میدیدید که چقدر درباره هر شهید میشود مطلب نوشت.
هر خانوادهای باید اینطوری کند؛ یعنی، هر خانواده باید تلاش کند که آثار فرهنگی و معنوی شهید خودش را هر چه بیشتر میتواند جمع کند. کمتر شهیدی است که با توجه به دوران زندگیاش، نشود یک جزوه یا کتابچهای برای او نوشت. بنیاد شهید یا جاهای دیگر نمیتواند این همه کار را سامان دهند، خود خانوادهها باید سعی کنند و کمک کنند که برای هر شهیدی ما یک کتاب داشته باشیم تا یک روزی یک کتابخانه عظیم از آثار شهدا داشته باشیم و این کار را انشاءالله خواهید کرد.
مخصوصاً شهدای روحانیت ما، وقتی که میفهمیم در میان شهدایمان تعداد شهدای روحانیت اینقدر زیاد است؛ یعنی به نسبت روحانی در میان مردم، شهید بیشتر داریم، این برای ما خیلی افتخار است - ما خودمان هم آرزو داریم جزو اینها باشیم که هنوز این توفیق برایمان پیش نیامده - اما لااقل این افتخار را داریم تا دشمنان ما نگویند و یا تاریخ قضاوت نکند؛ روحانیت که پیشتاز انقلاب بود، خودشان در خانهها نشستند و بچههای مردم رفتند و شهید شدند. زیبایی کار این است که روحانیون که مردم را به شهادت دعوت میکردند، به فداکاری دعوت میکردند، خودشان هم در میان مردم باشند.
امام حسین(ع) که در میان اصحابش شهید شده است و اصحاب کربلا آن اجر عظیم را پیدا میکنند، واقعیتهای ایمان به هدف، اینجا روشن میشود که الحمدلله تا حالا روحانیت همراه مردم و پیشتاز مردم بوده و در جامعه جلو آمده است و امیدواریم که در آینده هم مثل گذشته پیشتاز باشد و همراه مردم در خوبیها و مشکلات و در همه مظاهر زندگی شریک باشد که این را شما خانوادههای روحانی که بچههایی دارید، از این جهت خوشحال باشید که این افتخار دوم را هم دارید؛ یعنی شما یک چیز اضافه دارید و آن این است که ضمن اینکه شهید دادید، ضمن اینکه افتخار پیوستن به کاروان شهدا را دارید، معنویت و اصالت انقلاب را هم شما، حفظ کردید و این اعتبار دوم است. کسانی که به نحوی از این انقلاب آسیب دیدند یا داغ دیدند یا خودشان صدمه دیدند یا ضرر مالی دیدند، آنها وارث واقعی انقلابند و نسلهای آینده باید اینها را بشناسند.
هر جا که زندگی میکنید و در هر روستایی که هستید، در هر کوچهای که هستید، در هر شهری که هستید، هر جا که هستید؛ یک وقت مبادا فکر کنید که ما اگر شهیدمان را زیاد بخواهیم معرفی بکنیم؛ مثلاً، از خلوص و ثواب واقعیاش کم میشود! این طور نیست؛ این که میبینید میگویند اینقدر برای اباعبداللَّه(ع) گریه کنید و خودشان میخواستند ما اینقدر گریه کنیم؟ میخواستند نام شهید زنده بماند، آن که دیگر برای شهید نبود. این برای الهام بخشی کار است، به خاطر اثری است که شهادت روی مردم دارد.
شما به همان دلیل که شهید دادید، به همان دلیل باید نام شهیدتان را زنده نگه دارید و به همان دلیلی که امروز ما استحکام جامعه را از ایثارگریهای شهدایمان داریم، فردا باید استحکام تداوم جامعه را از یاد شهیدان و زنده بودن این حماسه شهادت، داشته باشیم و این افتخار چیزی نیست که مال شخصی باشد، این مالِ کل جامعه است، مال اسلام است. شهدای شما هم برای یک خانواده محدود و یا برای یک وجب خاک، شهید نشدند، آنها برای یک جریان عظیم اسلامی که رهبری او با پیغمبراکرم(ص)، علیبن ابیطالب(ع) و اباعبداللَّه(ع) است، شهید شدهاند. اینها دنبال آن راه بودند و به همان اندازهای که ما ارزش قائلیم برای شهدای بدر، برای شهدای اُحد، برای شهدای کربلا و برای شهدای دیگرمان، امروز در این مقطع تاریخ نیز ارزش قائلیم، در این دنیای وانفسا و این دنیای آلوده، ما ارزش قائلیم برای شهدای این جنگ و برای شهدای انقلاب و برای کسانی که در راه خدا، تو کوچهها به دست منافقین و به دست ضد انقلاب شهید شدند.
بنابراین یاد آنها باید به عنوان یک وظیفه، زنده بماند و خاطرات اینها باید نوشته شود. به عنوان یک وظیفه، آثار اینها، کتابهای اینها، نوشتههای مدرسه اینها، جزوههای درسی اینها و لباسهای اینها و هر چه اینها دارند، باید شما آنها را در خانه حفظ کنید و اینها را نگهدارید، برای افتخار خانوادهتان و افتخار شهر و محل زندگیتان. با صبر جلیل، همین گونه که حالا کردهاید، با ادامه راه شهید را حفظ کنید.
هیچ وقت حاضر نشوید که مبادا طوری حرکت کنید که آن سطح بالای آرمان خواهی شهدا، یک وقت تنزل کند؛ مثلاً، با مزدخواهی، اما این هم وظیفه جامعه هست و هم وظیفه تاریخ است که در مقابل شما خضوع کند و حقتان را ادا کند، نه به خاطر اشخاص شما، بلکه به خاطر انقلاب و به خاطر جریان شهادت که اگر این آلوده شود و بیاعتنایی شود به این حقوق در حقیقت به کل انقلاب بی اعتنایی شده. ما امیدواریم که کمافی السابق، خانوادههای شهدا را در میدان ببینیم و در صحنه ببینیم و امیدواریم که پیروزیهای رزمندگان ما در جنگ به جایی برسد که شما راضی شوید. آن روزی که از خانوادههای شهدا کاروانی تشکیل دهیم و به کربلا، نجف و بیتالمقدس برویم و مسجدالاقصی را زیارت کنیم و آن روز شما پیروزی را احساس میکنید و حلاوت این ایثاری که در راه خدا کردهاید را خواهید فهمید.
سلام من را به همه بستگانتان و همه بستگان سایرین برسانید، این سکههایی که از طرف امام تبرک شده، برای نمایندگان خانوادههای شهدا در نظر گرفتهاند، تشریف بیاورند تا ما خدمتشان بدهیم .
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته