سخنرانی در جمع فرماندهان عملیاتی و تدارکاتی سپاه
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ آلِهِ اَجْمعین«
از گزارشات بسیار خوشحال کننده جناب آقای [رحیم]صفوی که نشان قدرت رزمی قابل توجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ماست، بسیار خوشحال شدم. اگر چه اطلاعات زیادی داشتم، اما آنها به این وسعت و دامنه نبوده است.
از حضور شما برادران مجاهد و جان برکف و تلاشگر که اکنون مایه اطمینان خاطر مردم و رهبری انقلاب شدهاید، در مجلس شورای اسلامی تشکر میکنم و برای موفقیت شما دعا میکنم، همانطور که همه مردم ما این دعا را دارند و مستضعفان دنیای اسلام، چشم به راه شما هستند. این مسأله جنگ که حالا با جمع شما بیشتر تناسب دارد، درباره آن صحبت میکنم؛ گر چه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فقط در بعد جنگ نبوده است که تلاش کرده و در ابعاد فرهنگی و ابعاد داخلی و تحکیم موقعیت انقلاب و روحیه دادن به مردم و خیلی چیزهای دیگر هم حضور فعال داشته است.
اما ارتباط این جلسه با جنگ بیشتر است و من در این باره، چند کلمهای میگویم. موضوع جنگ، چه گذشته جنگ و آینده آن برای ما، هم قابل توجه است و هم عبرت انگیر. خیلی چیزها را برای آینده، میشود فهمید.
اساس مطلبی که باید در رابطه با این جنگ و وضعی که در آن هستیم، توجه کنیم، این است که دشمنان ما که بیشتر مستکبرین و دشمنان خدا و ادیان آسمانی و معنوی بشر هستند، به هیچ قیمت حاضر نبودند و نیستند که جمهوری اسلامی با آن محتوا و هدفها و شعارهایش و راه خاصی که دارد، پایدار بماند.
این مسأله خیلی برایشان دشوار است. مدتهاست که اینها خوب گوش به زنگ هستند تا نهضتهایی که منافع آنها را تهدید میکند، سرکوب کنند و اینها در مقابل این نهضت اسلامی در ایران غافلگیر شدند.
محاسبات و اطلاعاتشان به اینها نشان نمیداد که نهضت اسلامی از این عمق و دامنه و پشتوانه عظیم روحی و انسانی برخوردار باشد. از دستشان در رفت و این نهضت راه افتاده؛ وقتی که راه افتاد و دیدند حالا دیگر شده، تازه در سالهای اول که هنوز ما اوج نگرفته بودیم، شصتشان خبردار نشده بود. این جنگ را راه انداختند و میدانید که خیلی شیطنت کردند و این جنگ را به این منظور راه انداختند و این جنگ، خیلی ریشهدار و حساب شده بود.
این دیگر سادهاندیشی است که ما فکر کنیم آنهایی که این جنگ را راه انداختند و هنوز هم هستند و در جنگ هم، قدرت جمهوری اسلامی را قویتر دیدند، آنچه را که قبلاً دیده بودند، رها کردهاند و اینکه حالا اسم صلح میبرند و دم از آتشبس میزنند و قیافه حقوق بشری گرفتهاند، راست میگویند و میخواهند صلح شود و جمهوری اسلامی همین طور بماند.
این سادهاندیشی است که دشمن همه ادراکهایش را ندیده بگیرد و بگوید که ما اشتباه کردیم، همینطور به وجود آمده و صدام، جنونی مرتکب شده باشد.
ما، هم پیش از جنگ و هم همین حالا، در این سه سال جنگ میبینیم که واقعاً، جنگافروز واقعی صدام نیست. او واقعاً احمقی کرد و به میدان آمد و در یک جریانی افتاد که نمیگذارند بیرون بیاید و همین الان هستی خودش و حزب و جمعیت و باندش به این جنگ بستگی پیدا کرده که او هم در جریان نیست. اگر هم بخواهد ول کند، آنها نمیگذارند؛ برای اینکه پشت او ایستادهاند و او را نگه میدارند.
اما مسأله همین است که جمهوری اسلامی نباید قدرت بگیرد و راهش برای حرکتها ادامه پیدا کند. به همین دلیل آینده ما نسبت به گذشته، اگر مهمتر و خطیرتر نباشد، سادهتر نیستو ما که از شعارمان دست برنداشتیم، ما که از اهدافمان دست برنداشتیم، دشمن هم که ماهیت خود را عوض نکرده و شما اثری از عوض شدن دشمن که نمیبینید. در دنیا هم چیزی فرق نکرده؛ آنها همچنان میخواهند مستکبر و متجاوز باشند و ما همچنان میخواهیم جلوی استکبار را بگیریم، و به همین ادلّه، اگر فکر کنیم اوضاع جوری است که میتواند جنگ را تحمیل کند، باید آینده را خطرناکتر ببینیم.
ما باید برای آینده آماده باشیم و این تنها راه است. این را باید ملت ما بداند و قاعدتاً باید شما که جلو افتادید، بتوانید برای مردم بگویید که تنها راه جلوگیری از جنگ جدید و آرام نگهداشتن منطقه، این است که ما نیرومند باشیم تا دشمن فکر جنگیدن با ما را از سرش بیرون کند.
اگر ما چنین چیزی را تأمین کردیم. خودمان را میتوانیم بیمه کنیم. آن آیه قرآن: »وَ اَعَدّوا لَهَم مَاسْتَطَعْعتُم مِنْ قُوَة« که شما برای این طرح بزرگی که اخیراً مطرح کردید، (طرح لبیک یا خمینی) آغاز کردهاید، میخواهد همین مطلب را بگوید.
یعنی اسلام طرفدار جنگ این جوری نیست که ما میخواهیم جنگ افروز باشیم و آماده باشیم دل دشمن را بلرزانیم و دشمن خودش وحشت کند و آرام بگیرد. ما احتیاج به جنگ نداریم.
اگر دیگران جنگ درست نکنند، ما احتیاجی به جنگ نداریم، به خوب عمل کردن داریم، یعنی اگر ما در جامعهمان درست عمل کنیم و بچهها و مردممان را خوب تربیت کنیم و آن طوری که اسلام میخواهد، اخلاق، علم، حیثیت، فضیلت، عدالت و انسانیت را پیاده کنیم، خودش جنگ واقعی با استکبار و تجاوز است. که شما باید انجام دهید و کاری که سپاه شروع کرده این است که الان قدرت رزمی و دفاعی خودش را آن چنان به رخ دشمنان بکشد که آنها با همه وجودشان باور کنند که این دژ، فتح نشدنی و حرکت نهضت، شکست نخوردنی است.
خوشبختانه، گذشته شما این مطلب را خوب ثابت میکند و آن روزی که ما هیچ نداشتیم و ارتش ما هنوز جان نگرفته بود از زیر بار ستمهای طاغوت و آن نظام شوم پهلوی و نظام آمریکایی آنها بیرون آمده بود و حالت جدیدش را به دست نیاورده بود و سپاه هم در آغاز پیدایش بود، اصلاً برای ما جنگ مطرح نبود، هجوم آورد و در این سه، چهار سال فهمیدند و در بدو امر، خودمان هر روز معتقدتر شدیم، هم جنگیدیم و هم خودمان را ساختیم و هم کشورمان را اداره کردیم.
این گزارش که شما دادید، همه در حال جنگ به دست آمده است؛ یعنی در موقعی که شما شهید میدادید، معلول میدادید، میجنگید و تدارکاتتان را با زحمت درست میکردید و کارها را خودتان میکردید، دائماً این امکاناتی را که از این دست میگرفتید، از آن دست میدادید، این جور قدرت را کسب کردید.
مخصوصاً کارشناسان نظامی دنیا این چپزها را سخت تحت نظر دارند و این حرکتها و رشد نیروها را مطالعه میکنند.
اما هیچ وقت نباید به این چیزها مطمئن شویم. دشمن به محض اینکه در ما یک ضعف ببیند، دوباره هوسش گل میکند. خود جنگ الان در یک شرایطی است که شما باید به شدت پشت کار را بگیرید، موقع آن رسیده که ما هر چه این جنگ را زودتر به نفع جمهوری اسلامی و به قیمت نابودی بعثیهای عراق بتوانیم پایان بدهیم، به نفع ماست.
یعنی امتداد و طولانی شدن جنگ، الان در جهت منافع ما نیست. الان بعد از پنج سال و با شناخت کامل از امکانات با شدت نیازهایشان و با وعدهای که انقلاب به آنها داده و با رو شدن کمبودهای جنگ، مردم با اینکه به لزوم پیروزی جنگ ایمان دارند، برای انسجام و دلگرمیشان به انقلاب و برای اینکه آن بعد سازندگی انقلاب را فراموش نشده باشد، به حرکتهای وسیع و در ابعاد دیگر نیاز دارند.
بنابراین، روزی که ما جنگ نداشته باشیم، این نیروهای فداکاری که شما در جبههها دارید، امکانات مالی فراوانی را که صرف جبهه میکنند و حتی وقتی را مسؤولان و مدیران، صرف جنگ میکنند، اینها را یک مقدار متوجه به سازندگی کشور کنند، که به روی عمران و آبادی و نظم دادن به زندگی مردم و در تحکیم موقعیت انقلاب میتواند مؤثر باشد. شرایط دشمن هم شرایطی است که دیگر به اندازه کافی لطمه خورده و نیروهای انسانی دشمن واقعاً به نفس افتادهاند.
واقعاً امکانات اقتصادی دشمن ما به نفس افتاده و کمکهای مالی دیگران برایشان رسوایی دارد و خودشان را بیشتر در معرض خطر قرار میدهند.
همه شرایط مساعد است، استکبار جهانی، امیدش برای بقای صدام بسیار ضعیف شده است. اگر در گوشهای از جهان، حادثه دیگری به وجود نیاید و وضع موجود در دنیا به هم نخورده با این انسان نیمهجانی که مانده، این مجموعه باعث میشود که ما از این موقعیت استفاده کنیم و شما یک فشاری به گلوی صدام که در دست شماست، بیاورید و این مسأله را تمام کنید.
چیزی که مخصوصاً برای برادران تدارکاتی عرض میکنم، این است که ما آیندهمان نسبت به گذشتهمان حساستر است. این تدارکات و امکاناتی را که به دست آوردیم، خوب حفظ کنید. شما برای حفظ یک گلوله تفنگ و خودرو و امکانات مهندسی و کارهایی که دارید، مثل چیزهایی که برای نان شب این جامعه مؤثر است، توجه داشته باشید.
اینها چیزهایی است که اولاً، گرانقیمت است و پولهای مردم را خرج اینها کردهاند. ثانیاً خود روحیه تحفظ اموال عمومی و نگهداشتن اموال مردم که به دست ما دادهاند، یک کمال است.
یعنی یک ارگانی که امانت دار این مردم است، گر چه جان بچههایشان هزاربار عزیزتر است، هر چیزی وقتی که رنگ امانت پیدا کرد و ما امانت کار شدیم، باید آن را به خاطر ارزش امانت و ارزش امانتداری مثل عزیزترین چیزمان حفظ کنیم و سپاه باید مظهر این امانتداری شود و بهترین نوع تدارکات باید در سپاه باشد.
یعنی اگر خدای ناکرده، در ادارات دیگر ما حیف و میل هست، اسراف و افراط هست و اتلاف در اموال وجود دارد، در سپاه نباید باشد.
تحقیقاً باید در سپاه یک فرهنگی به وجود بیاورید که بچههای سپاه از حفظ کردن پوتینها، اورکتها و دکمههای لباسشان گرفته تا چادرهای بزرگ صحرایی و هواپیماهایی که در اختیار دارند، بکوشند.
اینها را مثل اموال بسیار مقدس جامعه مقدس خودشان حفظ کنند و چیزی که باز برای برادران تدارکاتی عرض میکنم، این است که الان نمیشود در همه جبههها تدارکات را به اندازه لازم داشته باشیم. این قدرت را ما نداریم. ما را عملاً در محاصره قرار دادهاند و اگر هم قرار نداده بودند، ما امکانات مادی برای تأمین هزار کیلومتر جبهه نداشتیم که بتوانیم آن را، آن طور غنی نگه داریم.
نقل و انتقالات و سرعت تدارکات رسانی و این تسریع در انتقال امکانات از این جبهه به آن جبهه و از این منطقه به آن منطقه، باید جزو کارهای درجه اول و مهم شما باشد.
یعنی شما خودتان را آماده کنید که اگر روزی لازم شد، دویست کیلومتر آن طرفتر بیست و چهار ساعت عمل کنید و بتوانید مثل برق خودتان را به آنجا برسانید. این سرعت حرکت و سرعت انتقال به خصوص در وضعی که ما الان داریم، از مهمترین چیزهایی است که در این جنگ برای شما مهم است.
این آمادگی پیدا شود در همین موقعی که در جنگ هستیم، بتوانیم طرح محافظت از نقاط حساسمان را آماده داشته باشیم. اگر یک چنین چیزی را در روزهای اول جنگ داشتیم، این جنگ را نداشتیم، یعنی سه سال و نیم جنگ را به خاطر عدم آمادگی روزهای اول جنگ داریم. اگر داشتیم، دشمن حمله نمیکرد و اگر حمله میکرد جلو نمیآمد و اگر جلو میآمد، همان روزهای اول منهدم کرده بودیم.
شما با این آمادگی که دارید، برای آینده هر قدر حمله وسیع باشد، میتوانید خودتان را آماده کنید. به علاوه مسأله فلسطین را هم فراموش نکنید که نمیکنید و خوشبختانه، اسم این مانور را مانور قدس گذاشتید.
ببینید فلسطین گر چه از کشور ما خیلی دور است چند مملکت بین ما و آنجا فاصله است اما با این حال، فلسطین مسأله کشور ماست. مطمئناً تا فلسطین عزیز در اشغال صهیونیستها باشد و تا مستکبران زورگو در فلسطین باشند و تا چهار میلیون مردم فلسطین آواره باشند، ملت ما و هیچ مسلمان دیگری، آرام نخواهند گرفت.
والسلام علیکم و رحمة اللّه برکاته