سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع اعضای واحد پزشکی حزب جمهوری اسلامی پیرامون مشکلات بخش بهداشت و درمان

سخنرانی آقای هاشمی در جمع اعضای واحد پزشکی حزب جمهوری اسلامی پیرامون مشکلات بخش بهداشت و درمان

  • پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۶۲

 

 سخنرانی در جمع اعضای واحد پزشکی حزب جمهوری اسلامی

 از زیارت همراهان پزشک در حزب جمهوری اسلامی خوشحالیم و امیدواریم که این برخورد امروز، منشأ حرکت جدیدی در آینده شاخه پزشکان حزب باشد. ما از روهای اول به خاطر چند چهره آشنا که در حزب جمهوری اسلامی در پزشکان داشتیم، امید زیادی به شاخه پزشکان داشتیم، که حرکت مشهودی در بخش پزشکی انقلاب بکنند. علمای اهل فکر، اهل نظر کم نبودند؛ کسانی بودند که در دوران مبارزه و انقلاب هم با هم همکاری می‏کردیم و این امید ما هم امید واهی‏ای نبود؛ یعنی، براساس شناختی که از جمعی از آقایان داشتیم البته خدماتی شاخه پزشکی کرد که آقای دکتر ولایتی اشاره کردند. چیزهای دیگری هم بود. خوب، ما از آنها صحبتی نداریم، این که خدماتی شده، حتماً شده و نمی‏شد که شماها همه دور همه جمع باشید و بی‏خدمت بشود. اما آنهایی که نشده بیشتر است و توقعاتی که ما داریم، ما که می‏گوییم یعنی به هر حال به عنوان مسئوول یک قسمتی از کارهای مملکت، و به عنوان یک نفر علاقمند به آینده انقلاب و جمهوری اسلامی عرض می‏کنم و همه مردم، اکثریت مردم، مسلمانها این توقعات را از شماها دارند که عرض می‏کنم بایستی، ما یک تحول چشمگیری در مسأله طبابت، بهداشت و کل امور مربوط به پزشکی از آموزشش تا خدمتش می‏کردیم و این تحول هم از شماها انتظار می‏رفت، یعنی بایست منشأ آن شماها باشید.

 اولاً یک عده همفکر بودید، ثانیاً یک عنوانی بود، شماها دور هم جمع می‏شدید به عنوان حزب جمهوری اسلامی، ثالثاً یک پشتوانه سیاسی داشتید، پشتوانه مردمی داشتید، در مجلس شورای اسلامی به خاطر اینکه حزب جمهوری اسلامی نفوذ دارد و قدرتی است، پشتوانه‏ای داشتید، در کابینه همیشه افرادی را داشتید غیر از خود مسئوولان بهداری دیگرانی هم بوده‏اند که با شما در این جهات همفکر بودند و تحولی انتظار می‏رفت.

 ما در مورد طرحهایی که اشاره شد، برخورد دوستان را خیلی برخورد جدی و پیگیرانه‏ای ندیدیم، شاید از بدترین نوع طرحهایی که به مجلس آمد - از لحاظ سرنوشت - طرحهایی بود که مربوط به کمیسیون بهداری بود؛ حالا اینکه در مجلس یک عده‏ای از اطباء هستند که با شما نیستند آن بحث دیگری است ولی نماینده‏ها آمادگی همکاری دارند. شما در بیرون نمی‏توانستید اتحاد ایجاد کنید، این کار حزب بود، کار شاخه پزشکی حزب بود که وقت می‏گذاشتید طرفین را جمع می‏کردید، سمینار می‏گذاشتید، حرکت می‏کردید؛ این کارها نمی‏شد. و حالا تازه شنیدم که دارد می‏شود، ولی از اینها قوی‏تر باید باشد.

 کار مهمی که ما الان داریم، آموزش پزشکی است. خوب! ما، هم استعداد در مملکت داریم هم امکانات داریم. منتها، امکانات متفرقه است، پخش شده در بهداری، در بیمارستانها، در گوشه و کنار. اینها را یک جوری باید سر جمع کرد، امکانات آموزشی را قوی کرد، این بغرنج را حل کرد. این جور نباشد که یک عده پول پرست بتوانند در روابط ما مشکل ایجاد کنند که آن هم یک چیز چشمگیری است در انقلاب و در دستاوردهای انقلاب اثر محسوس دارد. شماها باید یک حرکت قوی آموزشی، سیاسی، پزشکی و خدماتی به وجود می‏آوردید که این مسائل کمتر پیش بیاید و می‏توانید. البته شرطش این است که با هم متحد باشید، همفکر باشید، یار پیدا بکنید، دیگران را در عمل با خودتان هماهنگ بکنید و این کار مرکزی دارد، مرکزش هم می‏تواند همین شاخه پزشکی حزب جمهوری اسلامی باشد.

 در طرح مربوط به داروسازها، ما دیدیم پشتوانه قضیه از دو طرف می‏آمد، یک هماهنگی از طرف حزب لااقل ما نمی‏دیدیم، این جور بود در بهداشت و درمان، وزارتخانه همچنین، در این روستا پزشک همچنین، در جاهای دیگر همچنین، نبایست این جوری بشود و در آینده نباید بگذاریم این جوری بشود.

 سیاست پزشکی مملکت را تحقیقاً شاخه پزشکی حزب جمهوری اسلامی، اگر فعال برخورد بکند می‏تواند هدایت کند، در همه ابعادش می‏تواند؛ این جمعی که حالا اینجا هستید قابل توجه است و تحقیقاً در سراسر کشور دوستان دیگری هم دارید که با آنها می‏توانید یک قدرت عظیمی باشید، به خصوص که پشتوانه سیاسی و قانونگذاری و اینها هم دارید. حتی در مسایل تبلیغی هم ما به هر جهت نتوانستیم کار عظیمی بکنیم.

 خوب! بعضی از دوستان مطرح می‏کنند، می‏گویند همین پزشکهای موجود که حالا باقی ماندند، اگر درست برنامه‏هایشان تنظیم بشود می‏توانند کافی باشند و آن معیار برای هر هزار نفر یک پزشک، معمولاً آن جاهایی است که مردم با پزشکی، یا طبابت به صورت یک کار لوکس برخورد می‏کنند، که یک خانواده می‏خواهد وقت زیادی از یک پزشک را بگیرد، تا یک ذره بد خوابیده می‏خواهد نیم ساعت وقت پزشک را بگیرد. خوب! این در جامعه ما، اکثریت جامعه ما این جوری نیست، جامعه ما تا درد شدید سراغش نیاید، وقت پزشک را نمی‏گیرد. قاعدتاً شما روی همین‏ها هم می‏توانستید یک حرکتی بکنید و اصلاً در ذهن پزشکهای دیگر این مسأله نیاید که کمبود پزشک است و این جور ناز کنند، یعنی اگر تبلیغ درستی می‏شد برنامه‏ریزی می‏شد، مجله‏ای درست می‏کردید، برنامه‏ای در تلویزیون اجرا می‏کردید و ثابت می‏کردید که نه این جوری هم نیست، ما کم هم نداریم. واقعاً هم شاید نداشته باشید.

 خوب! ما در مناطق خودمان اگر یک پزشک برای دو هزار نفر باشد، کافی است. آمار بالا برای جاهایی است که مردم می‏خواهند، خیلی زیاد به پزشک مراجعه کنند؛ همه جا که این طوری نیست. حالا این به شما مربوط می‏شود. من نمی‏خواهم اظهار نظر بکنم، بعضی از رفقای شما این را می‏گویند. تا آن جایی که ما می‏فهمیم برای ما این مسایل قابل قبول است. در سیاست آموزشی همین حالا ما می‏بینیم که باز در دانشگاه کارها یکنواخت نیست، مخالف و موافق صف‏کشی می‏کنند، روی معیارها، روی اساتید، روی خیلی چیزهای دیگر. یک چیز که برای ما مهم است به عنوان حزب، تحول روحی در جامعه پزشکان است. این کار، کار سیاسی خاصی است که از شماها ساخته است.

 از قدیم در مبارزه و برخوردها این جور نشان می‏داد که تیپ تحصیل کرده‏های پزشکی، تیپ خوش استعداد و نیرومند انسانی بودند، از این جهت که نمره‏های بالا می‏گرفتند و می‏توانستند خودشان را به پزشکی برسانند. همین بود، همه‏شان از نخبه‏های با استعداد بودند. در عمل توقعات زیاد و رفاه‏طلبی بیشتر باز آنجا بود، به خاطر همان غروری که این استعدادها به انسان می‏دهد و به خاطر آن شغل که براثر نیاز شدید مردم، دیگر وقتی که درد فشار آورد، حتماً مراجعه می‏کند و به هر قیمت هم دکتر را پیدا می‏کند. برای یک پزشک ممر درآمد خیلی باز است، مشخصاً می‏تواند نظرش را تحمیل بکند، چون کار خیلی تخصصی است و طرف هم خیلی محتاج است.

 اینکه حالا توقعات بیشتر، زندگی بهتر؛ روحیه رفاه‏طلبی هم مشهود است، در صورتی که باز خود شماها و از بنیانگذاران حتی این پزشکی جدید، توجه داشته‏اند که حالت انسانی و احساس رنج مریض و توجه به آن ضعف مریض، اینها جزو شرایط اولیه یک پزشک خوب است؛ یعنی، این هم جزو اساس کار بوده. ولی خوب! در عمل این جور نیست، ما می‏بینیم اکثریت پزشکها این طور نبودند.

 یک جاهایی ممکن است حس ترحم غالب می‏آمده، اما در خیلی جاها هم نمی‏آمده. پس در دوران مبارزه می‏دیدیم که این گروه، گروه مبارزی نبودند، در آنها نخبه‏هایی بودند، اما سطح کل جامعه پزشکی را نگاه می‏کردیم، اکثریت محافظه‏کار بودند. امروز هم که ما می‏بینیم باز استثناها را حساب نکنید.

 خوشبختانه انقلاب یک جمع زیادی را به یک جاهای خوبی کشاند اما باز هم از شرایط انقلاب سطح بالاهایشان خیلی‏ها از کشور رفتند و باز هم خودشان را منطبق نکردند. این نشان می‏دهد که شما به یک تحول فکری عمیقی در جامعه پزشکی نیاز دارید. این خدمت را شماها باید بکنید. حالا چه جور باید بکنید، این کار شماست که باید بروید جواب پیدا کنید.

 ماها نمی‏توانیم نظر بدهیم؛ ما ممکن است مواد خام تبلیغ را بتوانیم به شما بدهیم، اما آنچه که شما باید بکنید این است که بنشینید با رفقایتان فکر کنید، یک حرکت قوی پیدا بکنید. حالا که انقلاب اسلامی همه جانبه می‏خواهد در مملکت ما باشد و ما می‏خواهیم انسان را منقلب بکنیم، این جامعه را شما باید متحولش کنید و تأثیر زیادی بگذارید، اما این جور نباشد که مرتب با فشار و قانون و تبصره و ماده واحده پزشکها را بکشانیم به سیستان و بلوچستان و به روستاها؛ این درست نیست.

 خوب! افراد تحصیلکرده‏ای که گرانترین خرج را ملت برای تحصیلشان می‏کند، هر یک از شماها و افراد مثل شماها چه خرج عظیمی از جیب همین مردم برایشان می‏شود تا اینکه به این موقعیت می‏رسند. حالا خودشان هم مستعد بودند، اما خیلی از این استعدادها به گور رفته به خاطر اینکه امکانات نبوده. به هر حال بخشی از امکانات مهم این کشور را گرفته‏اند، باید اینها قانع باشند، اصلاً خودشان فکر بکنند بخشی از هستی‏شان و امکاناتی که به دست آورده‏اند، مال این مردم محروم است. خودشان داوطلب بروند، قبلاً اسم بنویسند. قبلاً ادعا داشته باشند که می‏رویم، آنجا که رفتند عجله نکنند زود برمی‏گردیم، باید بمانند، بیشتر بمانند، اگر ما بتوانیم این حالت پزشکی را به این جامعه بدهیم، روحیه خدمتگذاری را بتوانیم این جور احیاء بکنیم، این تحول است. البته، با حضور دانشجوهای حزب‏اللهی در دانشگاه ما می‏توانیم به آینده امیدوار باشیم، به شرط اینکه محیط دانشگاه آنها را باز خودخواه نکند، دیدن در آمدهای زیاد و آن تیتر تخصص بزرگ - از این حرفها - اینها را به طرف منفی متحول نکند، شما باید مواظب این کارها باشید. در تحصیل، در کلاس، در سمینارها، در جزوه‏ها اینها همه کار شماست، این کارها را باید انجام بدهید.

 بنابراین من توقعم و انتظارم به عنوان یکی از اعضای حزب، یکی از افراد این جامعه و دوست خود شماها از واحد پزشکی حزب این است که بیایید با هم بخشی از عمرتان را صرف این کار بکنید و طرحهای خوب پیدا کنید و روی این طرحها هم کار بکنید، بلکه مستجمع وارد مجلس بشود، دفاع جدی باشد، یک کار چشمگیری ما بتوانیم در آینده بکنیم و این را هم حس کرده باشیم. البته در صورتی که حزب هم امکاناتش را در اختیار شما بگذارد، که می‏گذارد، چون وظیفه ماست که بگذاریم.

 خوب! اینها این قسمت عرایضم بود. آن قسمتی که آقای دکتر ولایتی گفتند چه خدماتی شده، بله، من هم معتقدم که شده و مخصوصاً در دوران جنگ، پزشکان متعهد، پرستارهای متعهد نشان دادند که واقعاً خود اینها قدرت عظیمی هستند. ما می‏دانیم همه نیامدند، اما این بخشی که آمدند، واقعاً کار بزرگی کردند. این همه مجروح را ما در این دو سه سال، خوب توانستیم اداره بکنیم، راضی نگه داریم، جراحی‏های خوبی بشود، از مرگ‏ومیر زیادی جلوگیری بکنیم، مدیریت این جور باشد، تختهای بیمارستان هیچ وقت کسی را رد نکند، مجروحی را رد نکند، در جبهه پرستارها حضور داشته باشند، پزشکان در آنجا حضور داشته باشند. جایی که اصلاً جای شکایت بیمار است، بیمار دنبال بهانه می‏گردد که شکایت بکند، مخصوصاً بیمار مجروح دردمند، ما کمتر از جاهای دیگر شکایت داریم. اینها نقاط مثبتی است که قسمت عمده‏اش را هم می‏شود پای شماها نوشت و مدیریت مجموعه شماها بودکه کار را به اینجا رسانده است.

 خوب! این بخشی از خدمات انجام شده است و چیزهای دیگر هم هست، از آنها هم باید ملت ممنون باشد و واقعاً هم هست، ملت شاکر است. ولی این کارهای بعدی و آن تحول آن جوری ممکن است؛ مثلاً، همین کار بازگرداندن اطباء به کشور و یا در صورت لزوم، آوردن اطباء دیگر از بیرون؛ باز این حزب جمهوری اسلامی بیشتر از دیگران می‏تواند این کار را بکند. به عنوان حزب، شما اگر حرکت کنید، گروهی تشکیل بدهید، دعوت کنید چون می‏دانند شما پشتوانه سیاسی دارید، وزارت بهداری هستید، وزارت خارجه هستید، اصلاً در کابینه قدرت دارید، در مجلس قدرت دارید، می‏دانند می‏توانید مشکلات آنها را حل بکنید، اقدام بکنید اگر بناست آنها عده‏ای برگردند، شماها برگردانید و اگر هم لازم نیست برگردند، به اینها احتیاجی نیست، این را هم باز شما یک حرکت سیاسی بکنید، بگویید چه اصراری است، اینها که ماندند، یا هر جور خودتان می‏دانید.

 به هر حال این گونه مسایل سیاسی، اجتماعی، پزشکی، مربوط به پزشکی را ما توقع داریم که دوستان انجام بدهند. ان‏شاءالله این روزها ما کنگره حزب را برقرار داریم می‏کنیم، و حزب هم یک تحولی پیدا می‏کند و هماهنگی ماها بیشتر می‏شود و دوره جدیدی در فعالیت همه‏مان آغاز می‏شود. باز متشکریم از محبت همه شماها. با اجازه آقایان من مرخص می‏شوم.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته