سخنرانی در جمع اعضای واحد تحقیقات و اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی تهران
»اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ آلِهِ اَجْمعین«
من هر وقت با برادران اعضای کمیته انقلاب اسلامی رابطه دارم، به یاد روزهای غربت تشکیلات جمهوری اسلامی میافتم که آن روزها چقدر کارساز بودند. فکر میکنم که خدمات برادران کمیته انقلاب اسلامی در تاریخ انقلاب به عنوان پیشتاز انقلاب، همیشه جای بزرگ خود را حفظ میکند.
هر کس کمی انصاف بدهد، مردم قبل از هر اقدام و قبل از هر دستوری و راهنماییای جاهای خالی را پر کردند و اولین جای خالی که پر شد، جای امنیت کشور بود که آن روزها کاملاً بدون متصدی بود، [با] وضعی که برای شهربانی و کلانتریها پیش آمده بود، نظام پهلوی به هم ریخته بود، اما تمام عناصرش که نرفته بودند؛ عناصر اصلیاش همه بودند. در 22 بهمن، مردم موفق شدند که حکومت را ساقط کنند.
اما همه آن نیروهای امنیتی وفادار به نظام شاه، سرمایهدارها به اضافه دزدها و چاقوکشهایی که آزاد شدند و به خیابانها ریختند و به شرارتهایی که گروهکها آن روزها برای دزدی و غارت اموال دولت میکردند (که کاملاً بیحساب بود) اقشاری بودند که وقتی آن وضع را میدیدند، به فکر استفاده از آب گل آلوده، افتاده بودند. اگر نبود این کمیتهها و اگر در خیابانها به راه نمیافتادند و امنیت را حفظ نمیکردند، خدا میداند که چه میشد.
کافی بود که یکی دو تا هرج و مرج بشود و ذهن مردم از انقلاب، خاطره بدی پیدا کند و از کارشان پشیمان بشوند. همه پادگانها یک دفعه سقوط کرد، اسلحهها یکدفعه دست مردم افتاد، کلانتریها سقوط کرد و این همه اسلحه با آن همه آدم شرور، ما هم یک نفر پلیس دوره دیده آن روز در اختیار نداشتیم. اگر در شهربانی و جاهای دیگر، افرادی بودند که مایل بودند با ما کار بکنند، ما هنوز آنها را شناسایی نکرده بودیم.
لذا، احتمالاً امید دستگاه پهلوی و عمّال و دوستانشان این بود که همان دو، سه ماه هرج و مرج اول انقلاب، مردم را بیزار میکند و دوباره دستشان را به آسمان [دراز] میکنند و رضاخان را طلب میکنند که بیاید و هرج و مرج را مهار کند!
بنابراین، خیلی آسان میتوانیم بفهمیم که خدمات کمیتههای انقلاب در روزهای اول، واقعاً سرنوشت ساز بوده است؛ یعنی چیزی بود که هیچ چیز و هیچ کس دیگری نمیتوانست جای آن را بگیرد. شما هم جزو مردم هستید، مجموعه مردم مواظب جریانات بودند، اما یک کسانی لازم بود که در خیابانها و میدانها مواظب جریانات باشند.
شما و دوستان شما که الان در میان شما نیستند و شهید شدهاند، و دوستانتان که کمکم جذب نهادهای دیگر شدهاند و در آنجا خدمت میکنند، این مجموعه این جوری کشور را حفظ کرد.
آن روز اگر در تهران امنیت نبود به هیچ کاری نمیتوانستیم بپردازیم و با خیال راحت دنبال شورای انقلاب و دولت تشکیل دادن و آدم پیدا کردن برای کارها و راه انداختن کارخانهها و راهها و قراردادها و روابط خارجی و ... برویم.
خیالمان راحت بود، وگرنه نمیتوانستیم دنبال این طور چیزها برویم. اصلاً احساس ناامنی نمیکردیم. با یک ماشین غیرمسلّح عادی در خیابانها خودمان رانندگی میکردیم. اکثریت شورای نگهبان و هیأت دولت آن موقع، خودشان همه راننده بودند و پشت ماشین مینشستند، با وضع عادی که شما تأمین کرده بودید، میرفتند و میآمدند و ما ارزش این خدمت را هنوز هم داریم حس میکنیم.
من همان موقع که به صدا و سیما رفتم، میدیدم که این بچهها پشت سنگرها نشستهاند و مواظب هستند و خیلیها هم اصلاً تفنگ نمیشناختند. فقط تفنگ در دستشان بود؛ برای اینکه سابقهای نداشتند.
خودشان یک امنیت نسبی درست کرده بودند و خیابانها را امن کرده بودند. خیلی احساس راحتی میکردند. البته باز یک مسأله هم برای ما طبیعی بود، کمیتههایی که آن طور به وجود بیاید، هر فرصت طلبی به فکر میافتاد که خودش را در کمیته جا بزند و یک جای پایی داشته باشد. بچهای را میفرستاد، خویشانش را میفرستاد، دوستانش را میفرستاد که آنجا کسی را داشته باشد و معلوم است که دنبال این میآیند و چه خوب بود که رفته رفته آن عوامل ناپاکی که کم و بیش نفوذ کرده بودند، از محیط کمیتهها کنار زده شدند و ما میبینیم جمعیت خودجوشی که هیچ فیلتری برای انتخاب افرادشان نبود، این گونه توانستند در این سه، چهار، پنج سال کار کنند. حالا من در تیپ شما قیافههای بسیار دوست داشتنی اطلاعات کمیتهها را میبینم و آمار بسیار دلگرم کنندهای برادرمان اینجا خواندند که این بخش مربوط به شما این همه کار کرده و این همه موجود شرور را از سر راه جامعه برداشته است.
اگر این همه آدم شرور در جامعه مانده بودند، با این مردم نجیب چه میکردند؟ خدمات دیگری که در امنیت بخشهای دیگر داشتهاید، جلوی دزدها، کثافتکاریها و بیعفتیها و خدمات دیگری در جبههها و کارهای فراوانی که شما کردهاید.
واقعاً کسی که روزی از شما قدردانی نکند، خیلی بیانصافی میکند و این ملت شما را فراموش نخواهد کرد و شما هم برای فداکاری این کارها را انجام دادهاید.
به هر حال نیروی عظیم اطلاعاتی که به این خوبی کار کرده، جامعه در آینده هم مثل گذشته به آن نیازمند است. بالاخره، بیجهت نبود که ما با این سرعت و به این خوبی توانستیم بر بدترین موج تروریسم دنیا در تاریخ، این جوری پیروز بشویم. جوانهایی مثل شما، چه در سپاه، چه در بسیج، چه در دادستانی انقلاب و چه خود شما، به کمک اطلاعات ارتش، شهربانی، ژاندارمری و مردم کار کرده است که شما توانستهاید یک موج خطرناک شکننده، که میتوانست دهها سال این مملکت را آلوده نگه دارد، این گونه از سر بگذرانید و آرام کنید و امروز سراسر کشور را آن چنان نجات دادهاید که ما از بسیاری از کشورهای مدعی ثبات، با ثباتتر هستیم و امنیت، نسبتاً تأمین شده و این ارزش کار شما پیش خداوند، حتماً محفوظ است.
در مورد اساسنامه، من میدانم که مجلس شورای اسلامی مثل همه مردم نمیتواند شما را نادیده بگیرد. علت اینکه این اساسنامه آمد و برگشت، این بود که کمیسیون دفاع، حرفها و پیشنهادهایی داشت.
ما فکر کردیم اگر در مجلس، پخته مطرح بشود، به خاطر نواقصی که وجود دارد، ممکن است نمایندگان بتوانند که اگر نواقصی دارد، اصلاح شود که البته هنوز هم این مسأله حل نشده است، چون یک اختلاف نظر در کمیسیون وجود دارد.
خود به خود ما اگر طبق آئیننامه خودمان موفق نشدیم، بیاوریم، ناچاریم در هفتههای آینده که مجلس برقرار است، در دستور کارمان، بیاوریم.
به هر حال، این طور نیست که سرنوشت شما متکی به اساسنامه باشد و همه مسائل بخواهد اینجا حل بشود. کمیته انقلاب اسلامی جزو نهادهای ذیحق انقلاب است و شما فرد فردتان صاحب حق هستید و انقلاب و مجلس هم مال خود شماست و قانون هم برای جهت دادن به زحمات خود شما در حال تنظیم است.
همه ما در این مسأله شریک هستیم و انشاءاللّه آنچه که مصلحت است و آنچه که در مورد عنایت همه ما و شما خواهند بود، پیش میآید و تکلیف همه مسائل روشن میشود.
شما به هیچ وجه لازم نیست که از آینده کمیتهها نگران باشید، همه ما مثل خود شما در خدمت انقلاب [هستیم] و برای این انقلاب خدمت میکنیم و قدر زحمات شما را - همان طور که عرض کردم - بیش از دیگران میدانیم.
انشاءاللّه که موفق باشید، سلام بنده را هم به دوستان و همکارانتان ابلاغ بفرمائید.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته