سخنرانی در جمع اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان
اظهارات صمیمانه و صادقانه برادرمان با اطلاعات دیگری هم که ما از منطقه داشتیم، مطالب خوبی را مطرح میکند که آدم وظایف سنگینتری را احساس میکند. ما قبل از پیروزی انقلاب هم حدس میزدیم و هنوز هم همین طور معتقدیم یکی از جاهایی که برای دشمنان اسلام وانقلاب کانون خطر بود، همین سیستان و بلوچستان است و اینجا تازگی هم ندارد؛ یعنی اگر تاریخ 150 سال پیش را هم بخوانیم، انگلیسها از قدیم روی اینجا نظر داشتند و خواستهاند اینجا را از ایران جدا کنند. خیلی حساب روی آنجا دارند. روسها هم که میدانید، جزو استراتژی ایشان است و از زمان رهبر قدیمشان بوده تا حالا هم هنوز فراموش نکردهاند. محلی است که برای آنها اهمیت دارد؛ به خاطر اینکه بتوانند بین ایران مرکزی، به طور کلی خاورمیانه مرکزی و شرق دنیای اسلام فاصله بیاندازند واهداف دیگری که حالا جای توضیحش نیست. از لحاظ اینکه آنجا اهل سنت و شیعه با هم هستند، آنها فکر میکنند که زمینه افتراق خوبی است. چپیها به پشتوانه روسها، راستیها به پشتوانه غربیها آنجا سرمایهگذاری کردهاند. ما هم میدانستیم، امروز هم همه میدانند آنجا یکی از جاهایی است که میخواستند خطر بیافرینند، نتوانستند و ماها که دستاندرکاریم، میدانیم که این شکست ضد انقلابی دشمنان اسلام در سیستان و بلوچستان تا حدود زیادی در سایه زحماتی است که شما کشیدهاید؛ یعنی اگر سپاه به سرعت آنجا حاضر نشده بود، اگر نیروهای حزباللهی به سرعت حاضر نشده بودند، اگر کارهای فرهنگی به قدر نسبی همین مقدار که شده، نشده بود، آنجا وضع دیگر]ی[داشت. خوشبختانه، بیداری شما جوانها با سرمایهگذاری کمی یکی از کانونهای مهم خطر را حفظ کرده است. همین برای شما کافیست که بدانید کار بزرگی کردهاید؛ یعنی سنگر بسیار عظیمی را حفظ کردهاید. الان شاید احساسات در جبهههای جنوب و اخیرآ در غرب باشد، اما ما میدانیم بچههایی که مثلا در کردستان دارند میجنگند، کمتر از آنها که در جبهه میجنگند، نیستند، بلکه بدتر از آنها، از لحاظ روحی کار بسیا دشوارتر و خطرناکتری است و از لحاظ اصولی هم پاک سازی کردستان کار بسیار عظیمی است. سیستان و بلوچستان شما اسمش جبهه نیست، همین طور که در ذهن ایشان هم بود، گفتند. اسمش جبهه نیست، جبهه عمیقی است. خدای ناکرده اگر مسألهای در آنجا باشد یا پیش بیاید، دردسر حسابی برای جمهوری اسلامی و انقلاب دارد. بنابراین، حضور شماها به عنوان انسانهایی که در آنجا حضور دارید، هر کس آنجاشما را ببیند، میفهمد که برای مال و منال نرفتید، برای ریاست و حکومت نرفتید، برای قدرت نمایی نرفتید، فقط برای اینکه وظیفه وجدانی انقلابیتان را انجام بدهید، آنجا ماندهاید و زود میفهمید این حضور شماها آنجا ارزش زیاد دارد.اینکه گفتید، مسؤولان نمیآیند، اخیرآ جزو برنامه دولت میبینیم که آقایان زیاد مسافرت میکردند. اوایل انقلاب هم تا مدتها باز زیاد میآمدند این طور نبود. حالا شاید در ایرانشهر به خصوص قدری کمتر باشد. چابهار هم که اخیرآ زیاد رفتند و ضمنآ وقتی که لب دریای آزاد آن اسکلههایمان نصب بشود و جاده وصل بشود، مقدار زیادی از این دغدغههای شما حل میشود و آنجا هم میشود یکی از مراکز مهم رفت و آمد و حرکت آنجا زیاد خواهد شد. یک مقدار هم گرفتاریهای جنگ توجه بیشتر ما را به آن منطقه کم کرده است. روی هم رفته ما کاملا معتقدیم که سیستان و بلوچستان از لحاظ انسانی یک جایی است که باید به آن برسیم، چون اینها یک تاریخ طولانی محرومیت پشت سرشان دارند. نمونههایش را شما گفتید، مظلوم تاریخند و اگر ما انسان باشیم، وظیفهمان است که به آنجا برسیم، چون مسلمانهایی هستند که به آن محرومیت گرفتارند و انسانهایی هستند که به آن محرومیت گرفتارند. اگر سیاست مدار هم باشیم، باید به آنجا برسیم؛ برای اینکه آن منطقه حساس است. باید آنجا را داشت و به هر دلیلی که فرض کنید، جمهوری اسلامی در آینده باید روی آن منطقه سرمایهگذاری زیادتری کند. امسال هم در بودجه سهم بیشتری برایش در نظر گرفتهاند، در برنامه بیست سالهای که ریختهاند ـ انشاءاللّه اگر آن برنامه بدون مشکل ایجاد بشود ـ سیستان و بلوچستان به سایر نقاط میرسد و معنایش این است که باید تا چند برابر آنجا کار کنید تا اینکه به سایر نقاط ایران برسد و ماها چه میتوانیم برای شما بکنیم! شما خدا را دارید. شما اگر مؤمن به خدا و اسلام باشید ـ در دنیا باشیم یا نباشیم ـ برای شما فرق نباید بکند. بنده مثلا کی هستم که شما من را ببینید تا اینکه روحیه پیدا بکنید؟ شما برای خداوند و برای اسلام و امام زمان(عج) و امام عزیز خودمان که مورد اطاعت ما است و از ایشان اطاعت میکنیم، انجام وظیفه میکنید. ما هم این جا کارهایی میکنیم و - انشاءاللّه - این زحماتی که کشیدهاید در پرونده زندگی و نامه عملتان جای برجستهای خواهد داشت.شما کمتر از کسانی که در جبههها و در سنگرها بودند، نیستید، قضیه احد را نشنیدهاید؟ پیغمبر(ص) وقتی که میخواستند در احد بجنگند، یک عدهای را در گردنه گذاشتند و گفتند، ما چه پیروز شدیم، چه پیروز نشدیم، شما حق ندارید از گردنه بیرون بیائید. یعنی آنجا باید محفوظ بماند .مسأله شما همین است ما در جبهه هر کاری میخواهیم بکنیم، این جبهه دیگری است. آنجا باید محفوظ بماند و ضدانقلاب میدان پیدا نکند. آنجا شرق و غرب طمع دارند، آنها نباید آنجا بتوانند کار بکنند آنجا میدان قاچاقچیها و این دزدهای خطرناک است که شما تا حدی قضیه را کنترل کردهاید ولی باید ]با[ نیروی بیشتری بیایید و بیشتر کنترل بکنید. خلاصه شما خودتان را در جبهه بدانید، هر چه هم از مرکز یا جبهه رسمی دورید، کارتان واقعآ مثل آنهایی که در خط مقدمند ارزش دارد.از طرفی، شما هم میتوانید وعده بدهید به آنهایی که آنجا هستند که ما سیستان و بلوچستان را فراموش نخواهیم کرد و همین دو، سه سال هم آن مقداری که امکانات به ما اجازه داده، به آنجا رسیدیم ولی آینده بیشتر خواهد شد. از لحاظ روحانیت کاملا درست است، ما باید آنجا آدمهای ثابت را نگه داریم، موقتیها خیلی نمیتوانند کار بکنند و من نمیدانستم در ایرانشهر کسی الان نیست که بتواند به طور ثابت مسائل آنجا را بداند و رسیدگی بکند. البته در بین ماها بیشتر آقای خامنهای ـ رئیس جمهور ـ مسائل سیستان و بلوچستان را میدانند و ایشان به آنجا میرسند، از اول هم همین طور بود. ما کاملا کارهای آنجا را به ایشان محول میکنیم، حالا هم من حرفهای شما را به ایشان خواهم زد، شما هم خودتان اگر بتوانید، با ایشان صحبت کنید، بهتر است. اگر وقتی داشته باشند، استقبال کنند، چون ایشان علاقمند به مسائل آنجا هستند. خودشان هم آنجا بودند. من هم میگویم از دفتر من هم بگویند که به شما وقت بدهند، شما به آنجا تشریف ببرید به هر حال، سلام ما را به دوستان دیگر هم برسانید. انشاءاللّه کمی که فرصتمان بیشتر شد، ما هم میآئیم آنجا و شما را زیارت میکنیم. خیلی خوش آمدید.