سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع اعضای حزب جمهوری اسلامی واحد کرمان پیرامون رابطه اعضای حزب و رابطه حزب و انقلاب

سخنرانی آقای هاشمی در جمع اعضای حزب جمهوری اسلامی واحد کرمان پیرامون رابطه اعضای حزب و رابطه حزب و انقلاب

  • دوشنبه ۱۱ مهر ۱۳۶۲

 سخنرانی در جمع اعضای حزب جمهوری اسلامی واحد کرمان

 من از زیارت همفکران و دوستان واقعی در اینجا خوشحالم. جزو خاطرات خوب و جلسات مأنوس و مفید من در این مسافرت همه جا ملاقات با دوستان حزب بود که هر جا با یکدیگر برخورد می‏کردیم، وقتی که با آنها کمی آشنا می‏شدیم خوب درک می‏شد که اینها جزو افراد سالم، صالح، بی‏توقع و دلسوز به انقلاب و اسلامند و هیچ ایده‏ای غیر از اسلام آنها را راه نمی‏اندازد و به هیچ چیز جز اسلام و انقلاب اسلامی اهمیت نمی‏دهند و حزب را نیز برای همین می‏خواهند. این را من در ملاقات‏های همیشگی با اعضای حزب به خصوص در این سفر به استان‏های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان مشاهده کرده‏ام و امروز که شما را زیارت می‏کنم، افرادی از آقایان را از قبل می‏شناسم و با آنان سابقه دوستی دارم و اسم بعضی‏ها را هم شنیده‏ام و چهره‏ها هم نشان می‏دهد که مردم بسیار صالحی هستند و مایه امید همه ما و انقلاب هست که چنین تشکیلاتی رفته رفته با اتکا به افرادی چون شما پایه‏هایش را محکم کند.

 در مورد این سه مسأله مشخص که مطرح کردید، صحبت می‏کنم. به نظر من این طور می‏آید که ما و دوستان حزبی چه در تهران و چه در شهرستان‏ها مسأله حزب را هنوز جدی نگرفته‏ایم، یعنی آن را در حاشیه زندگی و وقتمان گذاشته‏ایم. البته این یک علت درست و یک علت نادرست دارد. علت درست آن این است که ما به انقلاب اهمیت بیشتری می‏دهیم و آنجایی که ضرورت‏های انقلاب ایجاب کند وقتمان را در کل انقلاب مصرف می‏کنیم نه در خصوص حزب. گرچه حزب نیز جزو انقلاب است ولی کارهای روزمره برای انقلاب را نمی‏توان رها کرد. خود من ضمن این که حزب را خیلی جدی گرفته‏ام ولی عمده وقت فعالم صرف کارهایی غیر از حزب می‏شود؛ یعنی من به اندازه مجلس وقت صرف حزب نمی‏کنم، برای این که می‏بینیم اگر الان مجلس خوب نداشته باشیم، حزب هم نمی‏تواند بماند. این است که برای ما انقلاب مهم‏تر است ولی شاید همگی مثل ما نباشید و این وضع همه جا یکنواخت نیست. من در عین این که خیلی کار دارم و آقای خامنه‏ای نیز بیش از من کار دارند، باز هم وقتمان را خیلی صرف حزب می‏کنیم. در هفته یک جلسه شورای مرکزی داریم که سه یا چهار ساعت طول می‏کشد و یک جلسه کمیسیون مواضع حزب داریم که چند ساعت طول می‏کشد، ملاقات‏هایی با دوستان حزبی - چه واحدها، چه افراد داریم که آن هم وقت زیادی می‏گیرد، به خصوص در مسائل حزب یک مقدار وقت صرف می‏کنیم، مصاحبه‏ها و نوشته‏هایی و کارهای تحقیقی لازم است که انجام می‏دهیم و رویهم رفته خیلی وقت صرف می‏شود.

 برای بودجه حزب ما زیاد تلاش می‏کنیم ولی دیگران به اندازه ما شاید امکاناتشان را در این راه به کار نمی‏گیرند. این که گفتم حزب را خیلی جدی نمی‏گیریم، از حرف‏های خودتان خواستم استفاده کنم که بخشی از افراد حزب هستید - چه خانم‏ها و چه آقایان - و این معنا ندارد که امکانات نداشته باشید، مگر این که آدم از امکاناتش برای حزب مصرف نکند. اگر جدی گرفته بودیم، همه ما بخشی از درآمد و وقتمان را به حزب می‏دادیم و اگر حزب را یک کار ضروری تشخیص بدهیم، باید این کار را بکنیم. عیب اساسی این بوده که امکانات در این مدت از مرکز داده شده است و این درست برعکس کارهای حزبی است؛ یعنی الان خدماتی که حزب مرکزی به شما می‏دهد، باید مخارجش را و بخشی از آن به مرکز منتقل شود چون آنجاست که کارهای عمومی حزب را انجام می‏دهند و تا به حال عکس این بوده و ما دیدیم ضرورت پیش آمده، پیش امام رفته‏ایم و از سهم امام و پولی که دستمان بوده و یا از دوستانی که حاضر شده‏اند امکانات در اختیار ما بگذارند، استفاده کرده‏ایم که این حقیقتاً کار خوبی برای حزب نیست؛ یعنی بهتر این بود که ما می‏گفتیم نه، ما به شهرستان‏ها نمی‏دهیم، حزب لازم است خودش سرمایه‏گذاری کند. اگر این کار را بکنید در اینجا حزبتان پایدار و محکم می‏شود و به مرکز متکی نمی‏شود و کارهایتان خیلی پیش می‏رود، این یک مسأله، بنابراین کمبود امکانات را خودتان باید تلاش کنید و برطرف کنید. شما ببینید در این گروه‏های کوچک، بچه‏های خردسال می‏روند یک مقدار از پولی را که برای مدرسه از پدرشان گرفته‏اند، به گروهشان می‏دهند و وقتشان را جوری تنظیم می‏کنند که هر کس مدعی طرفداری حزب است یکی دو ساعت کار کند شعاری روی دیوار بنویسد و جزوه‏ای پخش کند. ما این کار را نکردیم و خیالمان جمع بوده که به هر حال این حزب متکی به اکثریت است.

 مسأله بعدی، مسأله انتخابات است. انتخابات یکی از حرکت‏های جدی انقلاب است و حزب باید در آن بسیار فعال باشد. الان همه به اهمیت مجلس و قدرت سیاسی آن واقف شده‏اند. آنهایی که ذائقه سیاسی دارند و در جریان امور سیاسی هستند، الان برای کسب رأی تلاش می‏کنند. این چیزی است که خواهد بود، افراد مستقل نیز که نمی‏خواهند منزوی باشند برای آن مسأله تلاش خواهند کرد و حزب کوچکترین غفلتی نباید بکند. ولی این که چه خطی برما حاکم است، جای بحث دارد که خوشبختانه ما در این چهار یا پنج سال افراد را شناخته‏ایم و مواضع آنها را می‏دانیم و آنها که می‏توانند رأی بیاورند، مشهورند و گمنام نیستند و معروفیت خود را دارند و شیوه ما در مرکز این جوری است که الان یک کمیسیون مرکب از بعضی افراد هیأت‏های اجرایی، و دو نماینده مجلس کار خود را شروع کرده و مشغول بررسی نمایندگان خود مجلس هستند تا آنهایی که باید بمانند، بمانند. با دفاتر حزب در شهرستان‏ها نیز مشورت می‏شود، نظر آنها نیز گرفته می‏شود، افرادی که مشخص شده‏اند به شورای مرکزی می‏آیند و آنجا روی آنها رأی گیری می‏شود و به عنوان کاندیدا معرفی می‏شوند. در اینجا نظر دفاتر حزب اهمیت دارد و یکی از کارهای مهم شما این است که افراد صالح را در آن محلی که هستید اگر بیش از مقدار مورد نیاز بود شناسایی کنید و اگر خودشان نیز آمادگی همکاری با حزب را دارند و نمی‏خواهند از حزب دوری کنند و مستقل باشند، اسامی اینها را به مرکز بدهید. آنجا ما رسیدگی کرده و سعی می‏کنیم در موقع معرفی کاندیدا ترکیب خوبی از مجلس ارائه بدهیم و معیارهای ما این است که متقی، مؤمن، متعهد و پیرو خط امام باشند، سوابق بد سیاسی نداشته باشند، خوشنام باشند و فکر می‏کنیم در انتخابات اگر حداقل نصف مجلس روحانی باشند، بهتر است. البته در مورد این نصف در جامعه روحانیت مبارز تهران تصمیم گرفته شده است، موضع حزب را نمی‏دانم، ولی فکر نمی‏کنم مخالفت کنیم. آن دوره جدید دوره بسیار سرنوشت سازی است، در دوره گذشته ما اصلاً از این اواسط با قانونگذاری آشنا شدیم، مجلس از لحاظ افراد با تجربه کمبود داشته و به خاطر ضرورت‏های انقلاب اصلاحات تحقیقاتی نیز زیاد داشتیم. در دوره دوم فرصت تدوین قوانین بنیادی را بیشتر خواهیم داشت و دوره حساسی خواهد بود و باید همه چیز در آن روشن شود و شما یک مقدار از شهرستانها در مورد اشخاص صالح اطلاعات بدهید تا شناسایی افراد حاصل شود و مشترکاً تصمیم‏گیری کنیم.

 من امیدوارم با مسئولان اجرایی شهر همکاری کنید و انقلاب را به خصوص حزب را تقویت کنید و حزب کارهای عام‏المنفعه داشته باشد، در کارهایی که توقع می‏رود دخالت کند و فقط یک جریان سیاسی فعال در انتخابات و مراسم مخصوص نباشد؛ مثلاً در کمک به جبهه‏ها، مبارزه با گرانفروشی و غیره حزب پیشتاز باشد و بسیج و مراکز امداد داشته باشد و در حل مسائل اجرایی، حزب برای مردم یک مرجع باشد و به درد دل مردم برسد و در دل مردم باشد. فقط در مراسم عیش و عزا نباشد.

 برنامه آموزشی قرار است تقویت شود و پیش از تمام شدن کار مواضع حزب، من روی آن نیز کار می‏کنم. حوزه‏ها سلول‏های حزبی هستند که تصمیم‏گیری‏های بالای حزب را اجرا می‏کنند و صدای مردم را می‏رسانند، حوزه‏ها محل تصمیم‏گیری‏های جدی هستند که حزب بدون این سلول‏ها معنی ندارد، ما به حوزه‏ها بسیار اهمیت می‏دهیم و باید مرکز آموزش‏ها و مشورت‏ها و یادگیری‏ها بشوند.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته