سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع ائمه جمعه آزربایجان شرقی و غربی پیرامون حکومت اسلامی و مجلس خبرگان

سخنرانی آقای هاشمی در جمع ائمه جمعه آزربایجان شرقی و غربی پیرامون حکومت اسلامی و مجلس خبرگان

  • سه شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۶۱

سخنرانی در جمع ائمه جمعه آذربایجان شرقی و غربی

 بنده خودم را اصلا نالایق و نه در آن حد می‌دانم که آقایان علما زحمت بکشند و به اسم ملاقات وقتی مصرف کنند، صرفآ به دلیل اینکه مربوط به مجلس می‌شود و من را نمایندگان مردم، مدیر مجلس کردند، به اعتبار سمت مدیریّت مجلسی که یکی از شؤون حکومت اسلامی است، در این حد آدم می‌تواند خودش را قانع کند که این محّبتها را بپذیرد.به هر حال، آقایان علما اکثرآ در حدّ استاد بنده هستند و بسیاری هم از دوستان و هم دوره‌ها و همرزمان ما بودند؛ اینکه در مجلس شورای اسلامی و خانه خود ما و خانه موکّلین ما جمع شدیم و با هم دیدن می‌کنیم و با هم حرفی می‌زنیم، مایه خوشحالی است.چیزی که مهم است و ما هنوز هم به خاطر گرفتاریها درست نرسیدیم توجه کنیم، عمق لطف خداست  و عظمت لطف است. که در این بُرهه از زمان که مادیّان در همه جا حکومت می‌کند و ما هزار و چهارصد سال است که از عصر نبوّت دور شده‌ایم در این گوشه از دنیا خداوند این توفیق را به پیروان علی‌بن‌ابیطالب(ع) داده که اینها موفق شوند چیزی به عنوان حکومت اسلامی عنوان کنندـ کاری که در زمان ائمّه و پیامبران، توفیقی پیش نیامد ـ و با این شرایط، کاری با این عظمت را شروع کنیم که پایانش با خداست که موفق شویم یا نه .آقایان امام جمعه که حالا تشریف دارید، این سمت امام جمعه برای ما در گذشته یک رؤیا بود که آیا اصلا چنین چیزی می‌شود؟ آنچنان پیش نیامد که به عنوان نایب امام و منصوب از طرف
ولی‌فقیه، افرادی را در شهرستانها بگذارند که اینها بتواند در حقیقت سخنگوی قرآن، به طور رسمی باشند.خوب! ما همیشه واعظ بودیم و سخن از قرآن می‌گفتیم، اما با این سمت و با این رسمیت ]نبود[. این گروه آقایان که اینجا جمع هستند، اگر مجموعه ائمه جمعه در یک جا جمع شوند، این قدرت به نمایش گذاشته شود که این همه نیروها را خداوند تحت این عنوان، ]در[ جمهوری اسلامی جور کرده که سراسر کشور را زیر پوشش بگیرند و هفته‌ای یک بار مردم را در جریان مسائل و سیاست کشور و وظایفشان بگذارند. خیلی با عظمت است.امروز ما به یک جای بسیار بزرگ رسیده‌ایم که اگر نتوانیم این قدرت و نعمت خدا را درست حفظ کنیم ]و[ اگر در این شرایط با این مردم نتوانیم این وظیفه را خوب انجام دهیم، آدم خیال می‌کند که حجت، هم بر ما و هم بر خلق خدا تمام شده که دیگر همه چیز در اختیار ما گذاشته شده و در کنار این مسائل، مجلس شورای اسلامی ]است[.ما وقتی هم که مبارزه می‌کردیم، واقعاً تصوّرمان این بود که حالا زمینه‌ساز نسلهای بعد هستیم؛ یک مشعل روشن کردند که ما آن را حفظ کنیم و نسلهای بعد در شرایط دیگر به جایی بتوانند برسانند که با این سرعت کار به اینجا برسد و مجلس تشکیل شود که معیارها و قوانین اسلامی  را برای دنیا وضع می‌کند و مجلس مورد توجه ملتهای زنده مسلمان دنیا و مرجع و امید شود.اینها دور از فکر ما و جزو رؤیاها ]یی[ بود که ما داشتیم. واقعآ بنده یکی از کسانی بودم که در بطن مبارزه بودم، خیلی بعید می‌دانستم. صرفآ برای انجام وظیفه بود که در آینده یک چراغی روشن بماند؛ همان طور که هزار و چهارصد سال شیوه این راه و این آب باریک حفظ شده، نگذاریم خاموش شود، این موضع اعتقادی شیعه و موضع مبارزه و ضّد ظلمتی شیعه محفوظ بماند؛ ولی به این رسیدیم .امروز ما با جهت عمل می‌کنیم و این مهم است؛ یعنی ، قوانینی که مجلس شورای اسلامی می‌گذارد، کاملا با جهت است. اگر نگوییم یک عدّه متخصص اسلام شناس اگر نگوییم اکثّریت مجلس، لااقل عده قابل توجّهی اسلام شناس در مجلس وجود دارد. شواری نگهبان که امام به عنوان فقیه تعیین کردند، نظر نهایی می‌دهد و امام خودش هم مبسوط است، ناظر جریان هستند؛ یعنی اگر یک چیزی از این مجلس عبور کند، اگر انسان در فهم آن اشتباه هم بکند، و تعّمدی در اشتباه نداشته باشد و تغییری نباشد و قصور کند و از مجلس و شورای نگهبان بگذرد و بعد امام  هم ببیند و رد کنند، ما می‌پذیریم؛ یعنی اگر مجلس احتمال دهد که امام راضی نیست، رأی نمی‌دهد؛ چه رسد به اینکه صراحتی از امام باشد.بنابراین، اگر از مجلس و شورای نگهبان و با اطّلاع امام بگذرد و به صورت قانون در بیاید، ملّت ما با خاطر جمع می‌توانند این را به عنوان حکم خدا اجرا کنند و هیچ هم دغدغه نداشته باشند.خوب! البّته ممکن است که فقهای دیگری هم در مجلس باشند که مخالف باشند که این جهت  تازه‌ای نیست. همه تاریخ این طور است که فتواهایی دیگران دادند، فقهای دیگری مخالف بودند؛ آنهایی که عمل کردند، معیب بودند. آنهایی هم که به فتوای آن مجتهد عمل نکردند، آنها را هم ما نفی نمی‌کنیم. اگر در این کشور با قانون اساسی که فقها هم امضاء کردند، قرار براین شد که شورای نگهبان و مجلس و که با این شرایط دیده شده، رسیده باشد، برای جامعه مردم دیگر قاعدتآ وضع عادی نیست، یعنی حالا دیگر مثل فتوای ساده نیست؛ چون این با کار و زندگی مردم و با مسائل روز مّره مردم و جنگ و صلح و ناموس و کسب مردم ارتباط دارد و نمی‌تواند معطّل بماند. فتواهای مدارس قدیم ما یک جور دیگری بود و فتوای امروز مجلس و شورای نگهبان و تأیید امام یک چیز دیگری است.این یک قانون است که مجتهدین دیگر هم ممکن است برای خودشان نظر داشته باشند؛ نظرشان محترم است. امّا این قانون، قانون کشوری است. طبق قانون اساسی که خودشان امضاء می‌کردند و تصدیق می‌کردند.بنابراین، ما به زمانی رسیدیم که با اینکه حضرت امام زمان(عج) وجود ندارند و زمان غیبت است، ما با حجّت و سند و دلیل حرکت می‌کنیم و فکر می‌کنیم برای اجرای مقرراتی  که به این شکل تصویب شده است، مأجوریم کارشکنی‌اش  را صواب نمی‌دانیم؛ و نمی‌تواند درست باشد.بنابراین، اینکه ما به این نقطه رسیده‌ایم، بسیار نقطه بلندیست که اوج امید ماست که تحقّق پیدا کرده و وظایف ماست که خوب کار و فداکاری کنیم و وقت مصرف کنیم؛ به اسم اسلام است؛ به اسم شعیه و مکتب و به اسم خداست. باید در دنیا اعتبار و ارج دستگاه عبودیت را کم نکند؛ لااقل اگر بالا نمی‌برد.خوشبختانه، نقطه دوم ما این است که ما به وضع خوبی رسیدیم؛ یعنی امروز که دارید می‌بینید علمای عراق اینجا جمع هستند، با آنها صحبت کردم و دیدیم که مرکز امید آنها شده است و آنها که حرف می‌زدند، هر جایی انسانی که امید داشته که روزی دین حاکم شود، چشمش را به ایران و به این مجلس و به امام و به این حرکت ما دوخته.چقدر امیدوار بودیم در یک جریانی قرار بگیریم که ما پیشگامان حرکت دعوت به سوی خدا و ولّی حق باشیم، ولایتی که حضرت آقای ملکوتی اینجا صحبت می‌کردند.ما الان حکم نایب را در غیاب آن ولی بزرگ اجرا می‌کنیم. با این حجت و این خصوصیّات، همه آرزوهای ما برآورده شده است. کشته شدن در این راه، با مبانی‌ای که دست ماست، شهادت و رنج دیدن، کار کردن و تأیید کردن عبادت است و عمل کردن برخلافش و رضایت دادن براعمال خلافش، گناه است.همه چیز در روالی افتاده که آرزوهای ما بود. همه اینها امروز تحقّق پیدا کرده ]است[. خوشبختانه، این مردم با نوری که خداوند در دلشان به خاطر اصلاحش انداخته، اگر از ما جلو نباشند، عقب نیستند؛ یعنی آدم خیال می‌کند خیلی‌هایشان جلو هستند.همین بچّه‌های کوچک، اگر قلّکهایی که اینها دادند، برای جنگ جمع کنیم یک موزه عظیمی برای تاریخ می‌شود که بچّه‌های سه سال تا کوچکتر و بزرگتر برای جنگ دادند. ما در بچّگی اگر یک تخم‌مرغ برای عیدی پیدا می‌کردیم، چقدر علاقه داشتیم که نگهداریم، و اینها محصول انتظار یکسال را می‌آورند، و بزرگها هم همین طور بودند. علما و طلبه‌ها  به جبهه می‌رفتند و شهید می‌شدند، چه وضع خوبی بر ما پیش آمده است.من خیال می‌کنم این محبّت عظیم خداوند تکلیف ما را خیلی سنگین می‌کند. ما هیچ وقت این طور احساس سنگینی روی دوشمان نمی‌کردیم. محّبت از بالا و پایین تمام است و مردم همراه هستند، افکار دنیا هم همراه ماست، یعنی ولو اینکه یک مُشت گردن کلفتها با ما جنگ می‌کنند، بالاخره وجدان در انسانها هست و این وجدان در آنها لولو می‌زند. ما باید خیلی کار کنیم، آقایان همین طور که تا به حال بودید، یک مقداری بیشتر مسائل را جدّی بگیرید.انتخابات پس فردا شروع می‌شود. باید مثل مسائل عبادی دیگر حضور داشته باشید.جزء مسائل حاشیه‌ای نیست. مسأله خبرگان مطرح است این شما علما هستید و این کار اختصاصی ماست که باید درست حاضر باشیم و مردم را هدایت کنیم که آن افرادی که صلاحیّت دارند، اینجا بیایند و از اینجا رهبری بیرون بیاید.رهبری همه چیز کشور است، رهبری با یک اشاره می‌تواند کشور را زیر و رو کند و خط را عوض کند و خطا را اصلاح کند یا ادامه دهد. دیگر ]مسأله[ فرماندار و استاندار شهر شما یک مسأله ساده گذشته نیست؛ این مبعوث ولایت‌فقیه است.شما امام جمعه از طرف امام هستید ما همه با هم هستیم؛ یعنی هر مسوولی که در اداره هست و یک سمت دارد، چون سمت یک مقام شرعی است، ما می‌آییم و ما هم یک مقام شرعی داریم. البّته با ارزشهای مختلف، ما باید خیلی مواظب باشیم که مردم واقعآ اسلام را در ما ببینند.چیزی که من برای آینده خطر می‌بینم، این است که مبادا روحانیت به قشر مرفّه تبدیل شود. قشر مرفّه مورد بغض مردم است؛ اگر مردم بعد از هفت، هشت سال دیدند که ما جاه و جبروت حکومت را به خودمان گرفتیم و یک قشر ممتاز شدیم، این همان خطر عظیم است، یعنی  همان فئودالی و آن سرمایه‌داری، در ما صدق می‌کند و ما تبدیل به قشری می‌شود که علما و تاریخ آینده ما را نفرین خواهد کرد، مخصوصآ ما باید خیلی مواظب باشیم که به خاطر احترام اسلام و انقلاب سعی کنیم، همان حدود مردمی زندگی را که داشتیم ]حفظ کنیم. [نمی‌گوییم ریاضت بیش از حدّ، مردم توقّع ریاضت را نداشتند، همان زندگی که داشتیم، مسائل امنیتّی یک قیودی را ایجاد می‌کند که داریم و باید داشته باشیم و مردم آنها را از ما می‌خواهند. از اینکه بگذریم، سعی کنیم که ما مثل مردم و مثل گذشته باشیم، حالت روحانیّت و ارتباط با مردم و حالت صمیمیت با مردم را داشته باشیم.همان طوری که مردم در گذشته می‌توانستند درد دلشان را به شما بگویند، امروز که نماز جمعه هستید و اگر نماینده مردم هستید، مردم بتوانند همان صمیمّیت و صفا را داشته باشند. اگر این حالت را حفظ کنیم، آن روحانیّت قبلی را به این حکومت تبدیل می‌کنیم و حکومت به همان پایگاه معنوی واقعی تبدیل می‌شود.البّته این خیلی دشوار است؛ صراط بسیار واقعی که عبور صحیح از آن مشکل است، ان‌شاءالله ما هم آدم باشیم که بتوانیم از این وظیفه بزرگ سرفراز بیرون بیائیم. خوب این جنبه نصیحت نداشته که آقایان زحمت کشیدند و تشریف آوردند، آقایان ببخشند که وقتشان را گرفتیم. در خاتمه هم باز از زحمات و الطاف شما و آن هم الطافتان نسبت به مجلس تشکّر می‌کنم. خداوند به همه ما توفیق دهد که در خدمت دین باشیم.            والسلام علیکم و رحمه الله