زخم های خانهٔ دوست!
در کتاب زکریای نبی آیه بسیار عمیق و حسرتباری وجود دارد. ایه ششم/باب سیزدهم:
و او را خواهند گفت این جراحات که در دست های تو می باشد چیست و او جواب خواهد داد آنهائی ست که در خانه دوستان خویش به آن ها مجروح شده ام.
هاشمی که از میان ما رفت، زخم هایی بر روح خویش داشت. او هر چه بیشتر زخم خورد، آرام تر و شکیباتر بود. به تعبیر آقای ناطق نوری، صبر را هم ذلّه کرده بود. وقتی از او بپرسند که این زخم ها چیست؟ آیا مثل زکریا همان پاسخ را خواهد داد؟
اظهارات یکی از فرماندهان جزئی سپاه در باره هاشمی و نیز تشکیک در اعتبار خاطراتش از سوی مشاور فرمانده سپاه، نشانه هایی ست که یکی از ارکان اصلی هتک و جرح هاشمی همچنان فعال است. سپاه و برخی ائمه جمعه و بعض مقامات قضائی و صدا و سیما، کانون های هتک و جرح بودند. گمان می رفت، بیانیه رهبری و تشییع مردم، مثل دریایی آن زخم ها و هتک ها را زدوده کند. پیداست از قضا سرکنگبین صفرا فزود و دریای تشییع حضور مردم تنها بر عمق کینه های کهنه افزوده است. پرسش این است وقتی تمامی نهاد های منسوب و منصوب به رهبری در هتک و جرح همنوا عمل می کنند. آیا آیه الله خامنه ای با چنین شیوه هایی، آن هم پس از رحلت هاشمی موافق است؟ اگر هست با کدام بصیرت؟ و اگر نیست چرا جلو منسوبان و منصوبان خود را نمی گیرد. چرا اکنون که هاشمی در میان ما نیست، و دست او از این جهان کوتاه، این ازار ها ادامه دارد. مروت که ذکرش به خیر باد، این شیوه ها که قله قساوت است. ایشان سخنان آن فرمانده سابق سپاه را شنیده اند؟ این افراد به عنوان فدائیان رهبری سخن می گویند. اینان به عنوان کسانی که غیرت انقلابی دارند ستوده می شوند.
دریای حضور مردم نشانه ای بود که:إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَـٰنُ وُدًّا
۹۶/ سوره، مریم
این مهر و محبت و عاطفه را خداوند در دلهای مردم قرار داده است. مردمی که در این دهه اخیر فقط ناسزا شنیده بودند و داستان حبس فرزندان هاشمی… آیه الله خامنه ای هم آفتاب لب بام است. آیا نمی خواهد به این ماجرای هتک و ناسزا و ضد فرهنگ اموی پایان دهد؟ ایا آن همه ناسزا و هتک امویان در باره اهل بیت پیامبر و امیرمومنان کارساز بود؟ چرا بایست آیه الله جوادی آملی مجلس بزرگداشت هاشمی را در نیمه راه سخنان آن سخنران ترک کند و بگوید: در زندگی و مرگ مظلوم بود.