پرسش: سردار حسین علائی: آیتالله هاشمیرفسنجانی از انقلابیون مبارز، فقیه، مفسر و سیاستمدارانی است که نقش بسیار موثری در کمک به حل تمامی بحرانهای پدیدآمده علیه انقلاب اسلامی ایران داشته است و انصافاً در هیچ صحنهای از وقایع انقلاب، پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی جای او خالی نیست.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، فرمانده لایق دفاع مقدس
سردار حسین علایی - قسمت اول
آیتالله هاشمیرفسنجانی از انقلابیون مبارز، فقیه، مفسر و سیاستمدارانی است که نقش بسیار موثری در کمک به حل تمامی بحرانهای پدیدآمده علیه انقلاب اسلامی ایران داشته است و انصافاً در هیچ صحنهای از وقایع انقلاب، پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی جای او خالی نیست و همواره برای نیل به اهداف انقلاب اسلامی و رشد و بالندگی ایران عزیز و ملت سرافراز در تمامی دوران حیات جمهوری اسلامی ایران فعالیتهای اثربخش و قابل تحسینی داشته است. از جمله بحرانهای مهمی که آیتالله هاشمی رفسنجانی در آنها نقش درخور، شایسته و بیبدیلی ایفا کرده، دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس است.
آغاز جنگ
وقتی صدام حسین رئیسجمهور حزب بعث عراق جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران را شروع کرد، آیتالله هاشمی رفسنجانی نخستین فرد از مسئولان کشور بود که در ستاد ارتش حاضر شد و به بررسی چگونگی مواجهه با این بحران غیرمنتظره پرداخت. او به چیزی جز "دفع تجاوز دشمن" و "حفظ تمامیت ارضی" ایران فکر نمیکرد و چاره کار را دمیدن روح ایستادگی در ملت ایران و بکارگیری توان نیروهای مسلح علیه قوای ارتش متجاوز بعثی میدانست. این "سیاستمدار روحانی" در تبیین دیدگاه امام خمینی برای سازماندهی یک "دفاع مردمی" تلاش و کوشش بسیاری کرد. او از موفقترین خطیبان نماز جمعه بود که اندیشه دفاعی اسلام را برای مردم در خطبههای تحلیلی نماز جمعه بیان کرد و مردم را تشویق به حضور داوطلبانه در میدانهای دفاع از کشور نمود. خطبههای نماز جمعه او برای "دوست و دشمن"،"موافق و مخالف" و بویژه "رزمندگان" حاضر در جبههها که تجزیه و تحلیل عملیات خود را از زبان "یار معتمد امام" میشنیدند، جذاب، شیرین و قابل اعتماد بود.
نماینده امام در شورای عالی دفاع
با تشکیل شورای عالی دفاع، آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از نمایندگان امام خمینی در این شورا برگزیده شد. حضور او در شورای عالی دفاع موجب شد تا وی با واقعیات مسائل سیاسی و صحنه واقعی جنگ به طور مستمر درگیر باشد و مشکلات رزمندگان و مدافعین جبههها را بهتر درک کند. بر همین اساس هم در مذاکرات با هیئتهای مختلف سیاسی خارجی در باره جنگ حضور فعال داشت و هم برای پیروزی رزمندگان در صحنههای عملیات، پشتیبانیهای لازم قانونی و بودجهای و تدارکاتی را از موضع رئیس مجلس شورای اسلامی انجام میداد، هم روند ادامه دفاع مقدس را پیگیری مینمود.
تداوم جنگ و فرماندهی دفاع مقدس
اما نقش مهمتر آیتالله هاشمی رفسنجانی در دفاع مقدس، از لحظه فتح خرمشهر در سوم خرداد 1361 به بعد و در تداوم جنگ نمایان میشود. در تصمیمگیری برای چگونگی ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، او از کسانی است که معتقد به داشتن دست بالاتر نسبت به عراق برای خاتمه دادن به جنگ از طریق "مذاکره سیاسی" است. گرچه وی معتقد است که نظامیان، بویژه مرحوم تیمسار قاسمعلی ظهیرنژاد رئیس ستاد مشترک ارتش، امام را در دو جلسه شورای عالی دفاع که پس از فتح خرمشهر در محضر امام خمینی منعقد شد، قانع به عبور از مرز تا پدافند در ساحل اروندرود کردند، ولی آیتالله هاشمی رفسنجانی رسیدن به این مانع طبیعی دفاعی را امکانی برای یافتن موقعیت نظامی برتر نسبت به ارتش عراق برای پایان دادن شرافت آمیز به جنگ تحمیلی از طریق"مذاکره" و "مصالحه"و "تحمیل شرایط ایران" بر صدام حسین میدانست.
با ناکامی در عملیات رمضان و بروز اختلاف بین فرماندهان ارتش و سپاه، آیتالله هاشمی رفسنجانی به صحنه عملیات نزدیکتر شد. از آنجا که فرماندهان ارتش و سپاه، بسیاری از مشکلات و معضلات خود را برای آقای هاشمی به عنوان فردی نزدیک به امام خمینی مطرح میکردند، او در پی هماهنگی بیشتر بین این دو نهاد نظامی برآمد. با افزایش ناهماهنگیها بین ارتش و سپاه و تداوم عملیاتهای ناموفقی مثل والفجر مقدماتی، امام خمینی به این نتیجه رسیدند فردی را به عنوان هماهنگ کننده نیروهای مسلح برگزیند تا ظرفیتهای سپاه و ارتش در مکمل و هماهنگی با یکدیگر بهتر علیه قوای دشمن بکار رود. بر همین اساس ایشان طی حکمی در 30 بهمن ماه سال 1362 آیتالله هاشمی رفسنجانی را به سمت فرمانده عملیاتهای موسوم به والفجر و در واقع فرماندهی جنگ منصوب کردند. این درحالی بود که عدم موفقیتهای پی درپی در جبههها هیچ جاذبهای برای بر عهده گرفتن مسئولیت فرماندهی جنگ در آن مقطع زمانی در بر نداشت. با صدور این حکم، آیتالله هاشمی رفسنجانی قرارگاه خاتم الانبیاء را تشکیل داد و حضور بیشتری در مناطق عملیاتی پیدا کرد. قبل از آغاز عملیات خیبر در جلسات فرماندهان ردههای مختلف عملیاتی ارتش و سپاه با آیتالله هاشمی رفسنجانی، مشخص شد که ایشان ذهنی منظم دارد و دارای دقت بالایی در اخذ دیدگاههای نظامی است و در باره طرحهای عملیاتی فقط شنونده نیست بلکه درباره چرایی هر تصمیم بحث میکند و سؤالات دقیقی را مطرح مینماید. او از انجام هر عملیات، به دنبال راهی برای "پایان دادن به جنگ"میگشت. آیتالله هاشمی رفسنجانی "تداوم جنگ" را تنها برای رسیدن به "صلح پایدار"میپسندید و به دنبال راه حلی برای خاتمه دادن به تخاصم بین دو کشور با حفظ حقوق جمهوری اسلامی ایران و ملت بود.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در اثنای جنگ با توجه به "واقعیات صحنه عملیات" و شناختی که از "قابلیتها و توان خودی" و نیز "توان و ظرفیتهای ارتش عراق"بدست آورده بود، و با توجه به "حمایتی" که قدرتهای بزرگ بویژه سران خود فروخته کشورهای پولدار عربی مثل عربستان سعودی از صدام حسین میکردند، یک تعریف عملیاتی از شعار "جنگ جنگ تا پیروزی"که امام خمینی به دنبال آن بود، ارائه داد و به دنبال "کوتاه کردن دوران جنگ" و پایان دادن به مخاصمه بود. آیتالله هاشمی"پیروزی" را در گرو تصرف یک منطقه استراتژیک از خاک عراق مثل بصره یا مناطق نفت خیز جنوب عراق میدانست تا بتوان از موضع قدرت، باقیمانده سرزمینهای ایران را آزاد و جنگ را از طریق "مذاکره سیاسی"به پایان برد و راه را برای پیشرفت و آبادانی دو کشور باز کرد. با همین دیدگاه بود که ایشان از طرح ریزی عملیات خیبر و بدر که براساس آن، قوای ایران به کنار رودخانه دجله میرسیدند و چاههای نفت جزایر مجنون را در اختیار میگرفتند، استقبال کرد. آیتالله هاشمی رفسنجانی قبل از انجام عملیات بدر در سال 1363 در جمع فرماندهان ارتش و سپاه در قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء طی بیانات جامعی در نهایت مطالبی به این مضمون گفت: شما این عملیات را با موفقیت انجام دهید و راه بصره به بغداد را مسدود کنید، ما جنگ را پایان میدهیم. او همین استراتژی را تا آخر جنگ دنبال کرد و به دنبال انجام یک "عملیات سرنوشت ساز" بود تا بتواند جنگ را با دست بالا خاتمه دهد. البته در آن زمان برخی مفهوم این استراتژی را به گونه دیگری درک و مطرح کردند و در بیانات خود میگفتند: امام میگوید "جنگ جنگ تا پیروزی" ولی آقای هاشمی رفسنجانی میگوید: "جنگ جنگ تا یک پیروزی". درحالی که آیتالله هاشمی رفسنجانی آنچه را که "عملی و اجرایی" بود و با "واقعیات میدان نبرد" و"توان پشتیبانی کشور" و "اوضاع سیاسی جهانی"همخوانی داشت و عملاً قابل انجام بود را مطرح میکرد و میخواست نظر امام خمینی را برای نیل به پیروزی، عملیاتی کند و از میزان خسارات جنگ بکاهد و ایران را به هدف ناکام گذاشتن دشمن از تحمیل جنگ بر جمهوری اسلامی برساند. در نهایت هم جمهوری اسلامی ایران، جنگ را پس از 8 سال با توجه به شرایط واقعی صحنه عملیات و منافع کشور خاتمه داد.
تقویت بنیه دفاعی کشور
در تحقق بخشی به شعار "جنگ جنگ تا پیروزی"، آقای هاشمی رفسنجانی به تقویت بنیه دفاعی کشور و قدرت رزمی نیروهای مسلح همت گماشت. در بین سیاستمداران و روحانیان، ایشان مسلطترین فرد به مسائل نظامی و برنامههای عملیاتی در بین مقامات آن روز کشور بود. حضور ایشان به عنوان فرمانده جنگ این فرصت را پدید آورده بود تا آیتالله هاشمی رفسنجانی هم با اصطلاحات نظامی و فرهنگ جبهه و هم با تاکتیکها و تکنیکهای عملیاتی آشنا شود و بهتر از هر کسی نیازهای میدان جنگ را درک کند. به همین دلیل بود که ایشان به تأمین موشکهای زمین به زمین و ساحل به دریا برای نیروهای مسلح روی آورد و موفق از طریق کشورهایی مانند سوریه و لیبی تعداد معدودی موشک دریافت کند.