اصل تشکیل شورای انقلاب اصلاً از اینجا مایه می گیرد که مرحوم استاد شهید مطهری که از سفر پاریس برگشتند، آقای بهشتی و بعضی دوستان دیگر آمدند و گفتند که امام دستور داده اند این شش نفر با هم بنشینند، مشورت کنند. آن موقع هنوز اسمی از شورای انقلاب یا دولت یا چیز دیگری اصلاً مشخص نبود. این شش نفر افرادی را پیدا کنند به اتفاق نظر این شش نفر برای تشکیل یک کابینه. اول تصمیم این بود که کابینه ای در خارج یا داخل بوجود بیاید که هم انقلاب را اداره بکند و هم بعد از پیروزی انقلاب کشور را. این شش نفر مرحوم آقای مطهری، آقای بهشتی، دکتر باهنر، آقای موسوی اردبیلی، آقای خامنه ای و من فکر می کنم آقای مهدوی هم بودند می شود هفت نفر، (فکر می کنم شش نفر بودیم). به هر حال این افراد بنشینند و نظر بدهند و افرادی را پیدا کنند. ماها مدتی نشستیم تا اشخاصی را به عنوان کابینه که تقریباً همگی آنها غیر معمم بودند توافق کنیم. توافق خیلی مشکل بود ده – پانزده نفر پیدا کردیم با شرایطی که امام گفته بودند، طول کشید. یکبار دیگر امام توسط یکی دیگر از کسانی که از پاریس می آمد نامه ای نوشتند برای آقای منتظری پیغام داده بودند که با کمک ایشان بگردند در سراسر ایران افراد شایسته را پیدا کنند. به هر حال با همکاری و همفکری توانستیم عده ای را پیدا کنیم و برای امام فرستادیم پاریس.
کم کم این قضیه پیشرفت می کرد، اساسنامه نوشتیم، آیین نامه نوشتیم، مسأله شورای انقلاب و دولت در حد جداگانه کم کم پیش آمد. لیست اینجوری بود که ما یکی را انتخاب می کردیم اگر رأی موافق همه را داشتیم او اضافه می شد و به امام اطلاع می دادیم، ایشان تصویب می کردند. همین طور یکی یکی پیش می رفتیم یا دوتا، دوتا. مثلاً آقای مهندس بازرگان را، مرحوم طالقانی را، آقای دکتر شیبانی را و آقای سپهبد قرنی، آن موقع سرلشکر قرنی را چون بنا بود نظامی هم باشد دیگر آقای مهندس کتیرایی و دکتر سحابی را. اینها را رفته رفته پیش رفتیم، دقیقاً یادم نیست. بیش از این بودیم اضافه شدیم. تا کارها را اداره می کردیم. کارهای انقلاب را. آمادگی برای آینده که امام تشریف آوردند. و امام که تشریف آوردند صحبت تعیین کابینه شد. امام به شورای انقلاب دستور دادند که برود کابینه را معین کند و قید هم کردند که کابینه غیر معمم باشد، معلوم بود که مهندس بازرگان در رأس کابینه هست. قید کردند مهندس بازرگان به طور شخصی نه به عنوان نهضت آزادی. هر کس از افراد می آیند به طور منفرد.
منبع: برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج4، به کوشش غلامعلی رجایی، ص240 و 241