مقالات
  • صفحه اصلی
  • مقالات
  • رفع تنش و بازسازی روابط شاه کلید دیپلماسی دولت هاشمی

رفع تنش و بازسازی روابط شاه کلید دیپلماسی دولت هاشمی

  • یکشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۵

ندا آکیش

بدون تردید دوره ۸ ساله ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ که مصادف با پایان جنگ تحمیلی ایران و عراق و آغاز تلاش برای ساختن ویرانه های بجامانده از این جنگ بود و به دوران سازندگی معروف شد، در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، یکی از دوره های مهم به شمار می آید. مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری آن دوران نیز به خاطر اقدامات گسترده ای که در جهت بازسازی چهره ایران پس از جنگ، در دو دوره ریاست جمهوری خود انجام داده بود، لقب سردار سازندگی را گرفت اما اقدامات وی تنها به بحث عمران و آبادانی کشور محدود نمی شد بلکه در دیگر حوزه ها از جمله سیاست خارجی نیز اقدامات متعددی با هدف تنش زدایی در روابط ایران با جهان بویژه کشورهای همسایه انجام شد که در فضای رسانه ای شاید کمتر به این دستاوردها پرداخته شده باشد. سیاست خارجی که استراتژی یک کشور برای کسب موقعیت بهتر برحسب منافع ملی است، دربرگیرنده ابتکار عمل آن کشور یا واکنش به ابتکار عمل دیگر کشورهاست. در این راستا، دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی در مقطع تاریخی پس از جنگ تحمیلی با اتخاذ رویکرد عمل گرایانه و تعامل سازنده با جهان خارج، در عین پایبندی به مبانی اصولی ایران، موجبات شکل گیری دوران تنش زدایی را فراهم آورد.همچنین ضرورت های ناشی از جنگ و به طور کلی اوضاع داخلی آن زمان ایران و جهان، سیاست خارجی ایران در دوران سازندگی را به سمت استراتژی چندجانبه گرایی سوق می داد تا به این طریق با دشمنی امریکا مقابله کرده و بر محدودیت ها و موانع ناشی از آن غلبه کند و از عمده ترین ویژگی های نظام بین الملل که یارگیری و منطقه گرایی بود، در جهت تقویت استراتژی چندجانبه گرایی بهره بگیرد.

صعود ایران پس از جنگ، در سایه سیاست خارجی دوران سازندگی

سید حسین موسویان، دیپلمات با سابقه وزارت خارجه و پژوهشگر دانشگاه پرینستون امریکا در مصاحبه ای که در اردیبهشت ماه سال جاری با ماهنامه «تربیت» داشت، درباره سیاست خارجی دوران سازندگی گفت: «این دوران بعد از رحلت امام خمینی(ره) و آغاز دوران رهبری حضرت آیت الله خامنه ای و با ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی آغاز شد و استراتژی ایران در این دوره رفع تنش در روابط خارجی و احیای حداکثری روابط با کشورها بود. ایران در این دوره توانست روابط با بلوک شرق را احیا و سنگ بنای محکمی در روابط با بلوک غرب منهای امریکا ایجاد کند. کشور بعد از جنگ با صدها شهر و روستای تخریب شده، حدود دومیلیون آواره داخلی، بیش از ۵/۱ میلیون آواره خارجی و بدتر از همه خزانه خالی مواجه بود. منهای حب و بغض های سیاسی داخلی، تاریخ ایران از رهبری معظم انقلاب و آقای هاشمی در این دوران به نیکی یاد خواهد کرد که ایران را از زیر آواری از خاکستر جنگ نجات دادند. استراتژی سیاست خارجی دوران سازندگی هم موفق و عامل مهمی در صعود مجدد ایران شد. من معتقدم که سیاست خارجی سال های ۱۳۸۴ – ۱۳۷۶ نیز ادامه همان سیاست خارجی دوران سازندگی بود، منتهی اقبال جهانی نسبت به ایران در این دوره در مجموع مثبت تر شده بود و پیشرفت در تشنج زدایی و تکثیر کشورهای دوست و کاهش کشورهای دشمن نیز آسان تر بود.»

دکتر امیرهوشنگ میرکوشش، کارشناس روابط بین الملل نیز در یادداشتی که اخیرا برای سایت «امید هسته ای» نوشت، گفتمان سیاست خارجی مرحوم هاشمی رفسنجانی در دوران سازندگی را بر مبنای واقعگرایی آرمانی ارزیابی کرد و ادامه داد: «سیاست تنش زدایی از طریق گفت و گو و مفاهمه که برخاسته از نوع نگاه هاشمی رفسنجانی به اصول قانون اساسی و دیدگاهی واقعگرایانه بود، می توانست پاسخگوی ارزش ها نیز باشد و با تمرکز در سطوح مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تامین کننده منافع ملی باشد. این رویکرد، با فاصله گرفتن از اولویت های امنیتی و ایدئولوژیکی، به سمت همگرایی و همکاری همه جانبه پیش رفت و در نتیجه زمینه های بیشتری را برای گفت و گوی میان دولت ها و همگرایی چندجانبه بین حکومتی فراهم آورد. در مجموع می توان گفت، سیاست تنش زدایی هاشمی رفسنجانی بر اساس ۵ اصل اولویت دادن به امور اقتصادی و پرهیز از درگیری ایدئولوژیک، همکاری متقابل اقتصادی و سیاسی با سایر کشورها، مشارکت فعال در سازمان ها و مجامع بین المللی برای تحکیم روابط منطقه ای و بین المللی، گفت و گو میان ایران و کشورهای منطقه و جهان در جهت تحکیم روابط و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و نظام بین الملل در راستای تامین نیازهای اقتصادی و همچنین تامین امنیت اقتصادی استوار بود. سیاست خارجی هاشمی رفسنجانی از مبنایی دو وجهی برخوردار بود. هاشمی رفسنجانی با تفسیر جدیدی از اصل نه شرقی نه غربی از داشتن رابطه با تمام کشور های جهان به غیر از معدودی از کشور ها حمایت کرد.»

روابط ایران با اعراب

همچنین هاشمی در دوران ریاست جمهوری خود توانست «ذهنیت ایران هراسی» در منطقه را از بین برده و چهره مداراگر و مسالمت آمیزی را از ایران ارائه کند. او روابط ایران و عربستان سعودی را که پس از کشتار حجاج ایرانی در عربستان در تابستان ۱۳۶۶، قطع شده بود، بازسازی کرد و با بقیه کشورهای عرب نیز توانست داد و ستد خوبی داشته باشد.

در اجلاس سران کنفرانس اسلامی که در سال ۱۳۶۹ در سنگال برگزار شد، مرحوم هاشمی رفسنجانی و امیر عبدالله که در آن زمان ولیعهد عربستان بود، حضور داشتند. مرحوم هاشمی در این باره در خاطراتش گفته است: «آقای امیرعبدالله هم از طرف عربستان به آنجا آمده بود. من رئیس جمهوری بودم و ایشان ولیعهد بود. طبیعتش این بود که اگر ملاقاتی می شود، ایشان پیش من بیاید. کشور ما بزرگ تر بود. وقتی بحث ملاقات شد، ایشان گفته بود که فلانی بیاید، گفتم: چه عیبی دارد؟ ما می رویم. دو کشور مسلمان که باهم این حرف ها را ندارند. این کار نخستین تاثیرش را در نفس آنها گذاشت که ما آن گونه که فکر می کنند، مغرور نیستیم.»

دومین دیدار مرحوم هاشمی و امیر عبدالله به اواخر دوران ریاست جمهوری وی بازمی گردد. مرحوم هاشمی به همراه هیات همراه راهی سفر به پاکستان برای شرکت در اجلاس سران کشورهای اسلامی شده بود. در این سفر، او با امیر عبدالله دیدار کرد و قرار شد که این بار امیر عبدالله به ملاقات مرحوم هاشمی برود. در خاطرات وی درباره این دیدار نیز آمده است: «در اجلاس سران در پاکستان، قرارمان این شد که ایشان به اتاق ما بیاید. من در مجلس نشسته بودم که دیدم یک دفعه آمدند و گفتند: امیر منتظر شماست. آقای ولایتی گفتند: قرارمان این بود که ایشان بیاید، الان چه کار کنیم؟ گفتم: برویم، ما نباید تکبر کنیم و اصل بر حرف زدن است. بلند شدیم و به طرف اتاقشان رفتیم، یکدفعه دیدیم که ملک عبدالله و همراهانش از اتاق به بیرون برای استقبال ما آمدند و گفتند: آماده ایم که به اتاق شما برویم. اصلا یکدفعه زیرورو شدند. یعنی همان حالت تواضعی که نشان دادیم، ایشان را به آنجا آورد.»

همچنین مرحوم هاشمی سفرهای متعددی به عربستان انجام داد و جایگاه خاصی نزد مقامات عربستانی پیدا کرده بود. این جایگاه به حدی بود که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری وی و در ۲۰خرداد ۱۳۸۷، از او که رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، به عنوان میهمان ویژه کنفرانس بین المللی گفت و گوی اسلامی دعوت شد و در این سفر ۱۰روزه به او اجازه داده شد از منطقه فدک بازدید کند.

اگرچه پس از حمله عراق به کویت و حمایت ایران از کویت روابط تهران با کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان بهبود یافته بود اما تحلیلگران سیاسی بر این عقیده اند که ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی تاثیر قابل توجهی بر بهبود روابط ایران و عربستان داشت و روابط روز به روز گسترش یافت تا اینکه در سال ۲۰۰۱ یک توافقنامه امنیتی میان تهران - ریاض به امضا رسید.

امیر موسوی، رایزن فرهنگی سفارت ایران در الجزایر نیز در مصاحبه ای که در اردیبهشت ۹۳ با سایت «فرارو» داشت، درباره روابط ایران – عربستان گفت: «ایران و عربستان همواره روابط پر فراز و نشیبی داشته اند که پس از انقلاب اسلامی این فراز و نشیب شدت بیشتری هم گرفت. عربستان همواره به ایران به چشم یک رقیب جدی در منطقه نگاه کرده و برای این رقابت ابزارهای بسیاری را به کار گرفته است تا رقیب را کنار بزند اما هاشمی رفسنجانی ثابت کرد، تسلط خوبی بر پرونده روابط ایران و عربستان دارد. در دوران ریاست جمهوری او دو کشور پس از سال ها تیرگی در روابط، توانستند آشتی موقتی برقرار کنند که این نشان می دهد، هاشمی کلید باز کردن قفل روابط ایران و عربستان را در اختیار دارد.»

موسوی با بیان اینکه استفاده از ظرفیت هاشمی می تواند بهبود روابط ایران و عربستان را تسریع کند، گفت: فکر می کنم که با پشتیبانی نظام و نقش آفرینی آقای هاشمی در روابط دو کشور، می توان به آشتی دوباره تهران – ریاض و برقراری صلح و ثبات در منطقه امیدوار بود.

روابط بحرین و ایران نیز شاهد فراز و نشیب هایی بود و بویژه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تاثیر بسیاری بر این رابطه گذاشت. بحرین نیز مانند بسیاری از کشورهای عربی از شعار صدور انقلاب اسلامی بیم داشت بویژه اینکه جمعیت این کشور مانند ایران اکثریتی شیعه مذهب بود. البته ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، بحرین این انقلاب را تایید کرد و یک گروه رسمی را برای عرض تبریک به ایران فرستاد اما این روابط حسنه عمر طولانی نداشت و تنها سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بحرین ایران را به کمک و حمایت از گروه های شیعه که سعی در کودتا در بحرین داشتند، متهم کرد و پس از آن نیز بحرین در صف حامیان عراق در جنگ با ایران قرار گرفت و روابط دو کشور رو به تیرگی رفت.

پس از پایان جنگ ایران و عراق در دیداری که میان شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه، پادشاه بحرین با آیت الله هاشمی رفسنجانی در حاشیه کنفرانس عدم تعهد در سنگال صورت گرفت، قرار شد دو کشور با یکدیگر تبادل سفیر داشته باشند.

محمد سعید النعمانی، مشاور و معاون ویژه مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی نیز پس از درگذشت رفسنجانی در مصاحبه با ایرنا درباره وی گفت: فقدان آیت الله رفسنجانی نه تنها برای ملت و رهبران ایران بلکه برای تمام جهان اسلام مصیبت بزرگی است. او بر تمام مسائل جهان اسلام اشراف داشت. عامل بازداشت وی در دوران شاه نوشتن کتابی در حمایت از فلسطین بود. این موضوع حکایت از آن دارد که وی درد امت مسلمان و فلسطین را در سینه داشت. ما یک مرد دانشمند و مجاهد و مبارز و قهرمان تمامی صحنه ها را از دست دادیم.

حمید شیاد الابیض، رئیس انجمن دوستی ایران و عراق نیز درباره وی به ایرنا گفت، آیت الله هاشمی در جهان سیاست شخصیت برجسته ای است و باعث تقویت مناسبات میان ایران و همسایگانش بویژه عراق شد. او نماد یکی از مهم ترین مکتب ها در دوران معاصر است. ما در مکتب او نحوه زندگی با دیگران را می آموزیم. یاد می گیریم که چگونه با گفت و گو به همزیستی مسالمت آمیز دست یابیم. او به همین دلیل با اعراب و مسلمانان و حتی بیگانگان روابط خوبی داشت.

علی محمد بشارتی که از سال ۶۳ تا ۷۲ قائم مقام وزارت امور خارجه و از سال ۷۲ تا ۷۶ وزیر کشور دولت هاشمی بود در شهریور سال ۹۱ در مصاحبه ای که با خبر آنلاین داشت، درباره راز موفقیت دیپلماسی هاشمی در رابطه با اعراب و کشورهای جهان گفت، موثرترین حربه در سیاست خارجی «دیپلماسی» است و هر کشوری که برخوردار از دیپلماسی قوی و دیپلمات های ورزیده باشد، برنده می شد. در جنگ هشت ساله، دیپلماسی فعالی در وزارت خارجه برای کاهش و خنثی کردن فشارهای وارده وجود داشت. تلاش وزارت خارجه «اتحاد نامقدس شکل گرفته علیه ایران» را از بین برد. در دوره ریاست جمهوی آقای هاشمی نیز این تلاش ها ادامه یافت و ایران توانست در عرصه سیاست خارجی موفق شود.

وی ادامه داد: آقای هاشمی در روابط دیپلماتیک به ارزش ها و باورهای کشورهای دیگر بسیار احترام می گذاشت. توجه به همین اصول موجب شد که رابطه وی مثلا با پادشاه عربستان دوستانه شد. البته این رابطه دوستانه اختصاص به عربستان نداشت، کما اینکه با کویت، امارات و سایر کشورها نیز ارتباط خوبی برقرار شده بود.

روابط ایران با روسیه

اگرچه اولویت سیاست خارجی دوره سازندگی، تنش زدایی از روابط تهران بویژه با کشورهای همسایه و منطقه ای بود، دولت وقت هاشمی رفسنجانی به برقراری ارتباط با دیگر نقاط جهان از جمله روسیه، هند، چین و... نیز توجه داشت. آندری دنیسوف، سفیر روسیه در چین که اخیرا برای امضای دفتر یادبود آیت الله هاشمی رفسنجانی در محل سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن حضور یافته بود، از آیت الله رفسنجانی به عنوان فردی که نقشی محوری و مهم در ایجاد روابط و توسعه مناسبات دوستانه تهران - مسکو داشته است، نام برد و گفت، به خاطر چنین خدماتی، مردم دو کشور او را همواره به یاد خواهند داشت.

مهدی سنایی، سفیر ایران در روسیه نیز در پیامی که به مناسبت درگذشت آیت الله رفسنجانی ارسال کرده بود، نوشت: روابط نوین ایران و روسیه تا اندازه زیادی مدیون آیت الله فقید و پیمان هایی است که در سفر سال ۱۳۶۸ ایشان به مسکو که سال های پایانی عمر شوروی بود، امضا شد.

مرکز مطالعات ایران و اوراسیا نیز در بهمن ۱۳۹۰ در گزارشی تحت عنوان «تحلیل هاشمی رفسنجانی از روابط ایران و روسیه» به بیان دیدگاه های آن مرحوم درباره رفتار روس ها با ایران پرداخت. در این گزارش آیت الله رفسنجانی گفته است: «در زمان آقای گورباچف، سفری به روسیه داشتم و مذاکرات خیلی طولانی و وسیع داشتیم و در بسیاری زمینه ها تفاهمنامه هایی بین ما منعقد شد که بعضی از آنها تاکنون نیز در حال اجراست که از جمله آنها نیروگاه بوشهر است. روس ها تحت فشار امریکا هستند. منافعی در روابط با امریکا دارند. گاهی فشار امریکا حرکت روسیه را کند می کند. اما هیچ وقت این حرکت قطع نشده و برنامه هایمان ادامه دارد. به نظر من این یک واقعیت است که هم طرف روس و هم طرف ایرانی به آینده روابط امیدوار شده و در این مسیر گام برداشته اند. موضوعات جدیدی برای رایزنی و گفت و گو بین دو کشور وجود دارد که از این جمله می توان به موضوع سوریه و فشارهای داخلی و خارجی بر این کشور اشاره کرد. این روندها نشان می دهد که باید تحولی در روابط تهران- مسکو شروع شود و این تحولات صرفا به حرف و اندیشه محدود نشود.»

آیت الله رفسنجانی در این گزارش، یکی از آسیب های سیاست خارجی ایران در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد را گرایش به سیاه و سفید دیدن کشورها دانست و گفت: در مورد روسیه نیز به نظر می رسد که تحلیل ها به سمت این موضوع سوق پیدا کرده که روس ها از سمت سفیدی به سمت سیاهی رفته اند. در حالی که باید پذیرفت که بسیاری از کشورها می توانند در فضای خاکستری قرار داشته باشند و این نوع رفتار ما است که می تواند آنها را به سمت سفیدی یا سیاهی سوق دهد. روسیه را می توان به عنوان یکی از کشورهای تاثیر گذار در جهان و منطقه به شمار آورد. شناخت نوع رابطه این کشور با ایران، همواره از اهمیت بسزایی برخوردار است.

جایگاه آفریقا در سیاست خارجی دوران سازندگی

در قاره آفریقا نیز پس از پایان جنگ تحمیلی، همکاری سیاسی ایران با کشورهای آفریقایی اهمیت بیشتری برای تهران پیدا کرد زیرا پس از جنگ، ایران به حمایت جامعه بین المللی نیاز داشت تا بتواند در مقابل اتهاماتی که زده می شد و ایران را آغازگر جنگ، ناقض مقررات بین الملل و... معرفی می کرد، بایستد. از طرف دیگر، به منظور پیشبرد برنامه های دوران سازندگی در ابعاد خارجی، ایران نیازمند توجیه و جلب نظر سران کشورهای آفریقایی بود. بنا بر گزارشی که در سال ۱۳۸۸ در پژوهشنامه آفریقا منتشر شد، از لحاظ فرهنگی در دوره سازندگی، سازمان های مسئول به منظور اجرایی شدن سیاست های دولت هاشمی رفسنجانی، به فعالیت های عمرانی در داخل و در خارج کشور پرداختند، از این رو، معرفی توانمندی های فنی و عمرانی ایران در این دوره جزو اولویت های سیاست خارجی ایران در آفریقا بود و تلاش شد ضمن انسجام و پرهیز از اقدامات حساسیت برانگیز، تحولی همه جانبه در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی در آفریقا به وجود آید. در کنار این رویکرد، سازمان های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز حضور فیزیکی در کشورهای آفریقایی پیدا کردند. از جهت اقتصادی نیز توسعه ظرفیت های اقتصادی بلندمدت ایران در آفریقا از برنامه های اصلی دولت در آن مقطع زمانی بود. آمارهای مبادلات بازرگانی آن دوره نشان دهنده رشد و ارتقای کمی و کیفی همکاری های اقتصادی و بازرگانی با آفریقاست.