پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، محسن هاشمی بزرگترین پسر آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفتگوی مکتوب با خبر فوری به جای خالی پدرش در عرصه سیاسی اشاره کرد و در نهایت تاکید می کند که اگر رفسنجانی در قید حیات بود در انتخابات 1400 طرف کاندیدایی را می گرفت که عقلانیت داشته باشد. هاشمی همچنین اختلاف نظرهای سیاسی خانوادگی را مشابه رقابت های ورزشی امری طبیعی می داند و بر این باور است که قرار نیست این بحث ها به نتیجه منجر شود تا نظر واحدی از آن خارج شود. سر لیست امید انتخابات دوره پنجم شورای شهر تهران همچنین تاکید دارد هربار که انتخابات مشارکت بالایی داشته است اصلاح طلبان پیروز میدان بوده اند.
در ادامه گفتگوی مکتوب خبر فوری را رئیس شورای شهر تهران را بخوانید:
بیش از چهار سال از درگذشت آیتالله هاشمی می گذرد، مهمترین خلاء ناشی از نبود ایشان در عالم سیاست چیست؟
آیت الله هاشمی رفسنجانی، ابعاد شخصیتی متعدد و متفاوتی داشتند، از یک مبارز و انقلابی، تا یک سیاستمدار، مفسر قرآن، توسعه گرا و مدیر، مصلحتگرا و مجتهدی آگاه به زمان، اما شاید مهمترین ویژگی شخصیت ایشان که بزرگترین نیاز امروز ماست، عقلانیت و واقع گرایی بود، ایشان به تعبیر یکی ازبزرگان، قوه عاقله نظام و نماد عقلانیت در جمهوری اسلامی بودند و از این جهت خسران و فقدان ایشان هنوز جبران نشده است، عقلانیت در فکر به میانه روی در رفتار منجر می شود و اگر امروز شاهد تشدید تندروی و افراط گرایی هم میان جناح سیاسی، هم میان بخشی از مسئولان وهم درجامعه هستیم و دو قطبی ها و شکاف ها تعمیق شده است، بدلیل فاصله گرفتن از عقلانیت و میانه روی و افتادن به ورطه افراط و تفریط است، عقلانیت موجب جلب اعتماد مردم و ایجاد امید در جامعه می شود و اگر می بینیم امروز اعتماد عمومی، مشارکت سیاسی و امید به آینده در جامعه کاهش پیدا کرده یکی از پیامدهای تضعیف عقلانیت و میانه روی در فضای سیاسی و حاکمیتی است.
فرزندان آیتالله جلسات مداومی برای هماهنگی و ادامه راه پدر در سپهر سیاست دارند؟ یعنی میشود گفت فرزندان، عملا یک حزب خانوادگی را طرحریزی کردهاند؟ برخی اختلافات بین فرزندان (مانند نامهنگاری با فائزه هاشمی) چطور مدیریت میشود؟
ما درون خانواده مثل اکثر خانواده ها، سلیقه ها و نظرات سیاسی متنوع ومتفاوتی داریم اما سعی می کنیم ارتباط خانوادگی و رابطه برادری و خواهری را بصورت صمیمانه حفظ کنیم، البته طبیعتا در دیدارهای خانوادگی بحث های سیاسی هم مطرح می شود اما اینطور نیست که طرفین قانع بشوند، بعضا در مسایل سیاسی مانند رقابت های ورزشی، هرکسی سلیقه وموضعی دارد که با بحث اقناع نمی شود و دیدگاه ها یکسان نمی شود.
آیتالله هاشمی را پدر معنوی حزب کارگزاران مینامیدند. شما هم در این حزب حضور دارید. موقعیت اجتماعی و محبوبیت سیاسی حزب را چطور ارزیابی میکنید؟
این مساله بارها در زمان حیات ایشان در مصاحبه ها و جلسات طرح شد و آیت الله هاشمی رفسنجانی، ارتباط با حزبی خاص جز دو حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز که از موسسین آن بودند را نفی کردند، در مورد حزب کارگزاران هم ایشان توضیح دادند که در جریان انتخابات مجلس پنجم در سال 1374، مخالف تشکیل یک حزب یا لیست مستقل بودند و ترجیح می دادند که لیست جامعه روحانیت مبارز تعدیل شود و چند نفر از چهره های مد نظر نیروهای میانه رو در آن قرار بگیرد اما با عدم پذیرش جامعه روحانیت و موافقت رهبرانقلاب، کارگزاران بوجود آمد و بعدها تبدیل به یک حزب شد، البته حزب کارگزاران خود را نزدیک به تفکرات آیت الله هاشمی رفسنجانی می داند، کارگزاران با ثباتی که طی این دو دهه در مواضع و عملکرد داخلی و بیرونی خود داشته است توانسته است جایگاه مناسبی بین احزاب اصلاح طلب ایجاد کند، البته پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان بدلیل عدم برآورده شدن انتظارات در دولت و شهرداری ها، طی چندسال اخیر کاهش یافته که کارگزاران هم از این موضوع مستثنی نیست اما تلاش دارد خود را در صحنه سیاسی فعال و اثرگذار نگه دارد.
آیا کارگزاران به اصلاحطلبان برای معرفی نامزد غیر اصلاحطلب در سال ۱۴۰۰ فشار میآورد؟ آیا تجربه معرفی آقای روحانی با چهرهای مانند علی لاریجانی تکرار خواهد شد؟
معرفی آقای روحانی، به معنای اصلاح طلب بودن ایشان نبود، در سال 1392، آیت الله هاشمی رفسنجانی بعنوان یک چهره مورد وفاق بخش عمده جامعه در انتخابات حضور یافت و رد صلاحیت ایشان، یک غافلگیری و شوک بزرگی را به کشور وارد کرد، در آن شرایط ایشان برای حفظ انقلاب و فضای انتخاباتی از مردم خواستند که با صندوقهای رای قهر نکنند و ازمیان کاندیداهای موجود به آقای روحانی رای بدهند و بزرگان اصلاحات هم به احترام آقای هاشمی از آقای روحانی حمایت کردند، در نتیجه می توان گفت که نتیجه انتخابات سال 1392، در واکنش به عملکرد شورای نگهبان بود یا به مزاح بگوییم، آیت الله جنتی، آقای روحانی را رییس جمهور کرد، نه اصلاح طلبان. اما در این دوره فضا متفاوت است و اصلاح طلبان طبیعتا برای شرایط متفاوت فرضیات وگزینه های مختلف را بررسی می کنند واینگونه نیست که غافلگیر شوند.
شما شخصاً با چهرههای اصولگرا چقدر رفت و آمد دارید. مثلا آقای قالیباف با شما جلسات خصوصی دارند؟ یا آقای ناطق و یا آقای لاریجانی؟ آیا موضوع کاندیداتوری شما با چنین چهره هایی مطرح شده؟
آیت الله هاشمی رفسنجانی، یک شخصیت فراجناحی بود و با همه تفکرات و گرایش های مختلف انقلاب ارتباط داشت وبنده هم تلاش دارم که این مشرب ایشان را حفظ کنم و با اکثر مسئولان وشخصیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ارتباط دارم، طبیعتا در این ارتباطات مسایل سیاسی هم مطرح می شود اما این به معنای رایزنی و توافق نیست، مساله انتخابات یک موضوعی است که به خرد جمعی و مشارکت مردم وافکار عمومی وابسته است نه اینکه در اتاق های بسته تصمیم گیری شود.
فکر میکنید عملکرد شورای شهر بهگونهای بوده که بار دیگر این اعضا در انتخابات ۱۴۰۰ تهران برنده شوند؟ شما کاندیدای شورای شهر خواهید بود؟
معمولا اصلاح طلبان در فضای مشارکتی و انتخابات پرشور، شانس بیشتری برای پیروزی دارند و اگر شرایط مانند انتخابات مجلس گذشته باشد ومشارکت پایین باشد، شانس اصلاح طلبان کمتر است، مشارکت در انتخابات هم ارتباط زیادی به عملکرد دوره گذشته ندارد، مانند مجلس قبل که مشکل خاصی نداشت اما بدلیل ناامیدی حاکم برجامعه ونارضایتی از شرایط نامناسب و فشار اقتصادی، میزان مشارکت افت کرد و باید دید که در انتخابات آینده آیا این امید و احتمال بهبودی شرایط به جامعه تزریق می شود یا نه و آیا بسترسازی لازم برای ایجاد شور انتخاباتی فراهم می شود یا خیر.
از سوی چه طیفهایی دعوت به حضور در انتخابات میشوید که کاندیدا شوید؟ در میان نامزدهای احتمالی فعلی، رای شما به کدام چهره است؟
در ریاست جمهوری مساله کلیت کشور و مصالح ملی است نه مسایل سیاسی و جناحی؛ رییس جمهور، رییس جمهور همه گروه ها واحزاب و طیف هاست، یکی از مشکلات ما در گذشته این بوده است که رقابت ها و منازعات سیاسی پس از انتخابات هم ادامه یافته است وطیف هم برنده و هم بازنده، از شعار و نگاه انتخاباتی به علمگرایی و واقع گرایی لازمه اداره کشور تغییر پارادیم ندادند، به نظرم هرکسی که بخواهد بدرستی و با مطالعه کاندیدا شود باید این احساس و اطمینان را پیدا کند که می تواند با وضعیت و مشکلات موجود، مسایل کشور را به درستی مدیریت کند و صرف نظر از نگاه سیاسی در اجرا وعمل موفق باشد.
فکر میکنید اگر آیتالله هاشمی زنده بود، در انتخابات ۱۴۰۰ چه راهبردی داشت و نظرش بر کدام کاندیدا برای پیروزی در انتخابات بود؟
آیت الله هاشمی رفسنجانی، بیش از آنکه شخص گرا و نام محور باشد، عملگرا وبرنامه محور بود، ایشان به نتیجه و عاقبت کار بیش از اینکه به اسم چه کسی تمام شود، اهمیت می داد و بنابراین همه جناحها را دعوت به میانه روی وعقلانیت در تصمیم گیری می کردند و در دوجناح سیاسی از چهره های میانه رو و بدور از افراط وتفریط حمایت می کردند، بنابراین ایشان به اجماع و وحدت، برنامه محوری و عقلانیت اولویت می دادند واگر در شخصی این سه عنصر جمع بود از ایشان حمایت می کردند.
با توجه به عملکرد دولت، آیا از حمایت از آقای روحانی پشیمان نیستید؟ اشتباهات آقای روحانی بعد از ارتحال آیتالله هاشمی بیشتر نشد؟ آیا فکر میکنید دولت آقای روحانی به اعتبار نام خاندان هاشمی ضربه زد؟
هر تصمیم را باید در زمان وشرایط خود ارزیابی کرد، حمایت از آقای روحانی در سال 1392 و در آن شرایط گزینه ممکن مناسبی بود که به نتیجه می رسید و نمی توانیم بگوییم اشتباه بود و گزینه بهتری داشتیم، پس از رحلت ایشان نیز بیش از آنکه بگوییم اشتباهات آقای روحانی اضافه شد، باید بگوییم مشکلات دولت اضافه شد، خروج ترامپ از برجام ارتباط زیادی به آقای روحانی نداشت وشاید هرکس دیگر هم بود اتفاق می افتاد، البته آقای روحانی یک فرد بدون نقص و اشتباه نیست و نقائص ایشان نیز برآیت الله هاشمی رفسنجانی پوشیده نبود که با حمایت و تقویت آقای روحانی واستفاده ایشان از نیروهای توانمند و تفویض اختیار به مدیران لایق می توان این نواقص را جبران کرد که متاسفانه در سالهای اخیر این اتفاق رخ نداد و بخصوص در حوزه اجرا و پیگیری وانسجام وهماهنگی، دولت دچار مشکلات زیادی شد.
در موضوع مذاکره با آمریکا، با توجه به تجربه پدر، فکر میکنید بهترین راهحل کدام است؟ چگونه از موقعیت رفتن ترامپ باید به سود کشور بهره گرفت؟
مساله بهترین راه حل نیست، مساله گزینه های ممکن است، در موضوع رابطه با آمریکا رهبرانقلاب، تعیین کننده وتصمیم گیر است و ایشان نیز سیاست های را اعلام کرده است، هنر دولت این است که در این چارچوب بتواند بیشترین استفاده را جهت حل مسایل کشور و مردم انجام بدهد و البته سایر قوا و مسئولان نیز باید در این مسیر همراهی کنند، رهبری چندی قبل گفتند که تحریم ها حتی اگر یکساعت هم شده زودتر باید لغو شود و در دیدار با نمایندگان مجلس نیز توافق اخیر با آژانس را منفی اعلام نکردند، این یک چارچوب و بستر را برای دولت و مجلس مشخص می کنند که بجای مجادله با یکدیگر در جهت حل مسایل عمل کنند، مذاکره با آمریکا نیز به همین شکل است، در دولت های آقای خاتمی در مذاکرات بن، دولت آقای احمدی نژاد در وین وعمان و در دولت آقای روحانی در مذاکرات برجام این اجازه از سوی رهبری داده شد و مذکرات صورت گرفت، هنر دستگاه دیپلماسی و دولت باید این باشد که چارچوب وهدف مشخصی را دنبال کنند که این اعتماد در رهبری بوجود بیاید که مذاکره به دستاورد قابل قبولی برای نظام می رسد.
منبع: خبرفوری