وقتی به برخی گفتم که عنوان مقالهام دربارۀ مرحوم آیتالله علیاکبر هاشمی رفسنجانی «رئیسجمهور مؤلف» است، فکر کردند این عنوان را بهخاطر تألیفات ایشان دربارۀ امیرکبیر، تفسیر قرآن، خاطرات و جز اینها انتخاب کردهام. هرچند چندان نادرست نیندیشیده بودند، بههرحال با منظور من تفاوت بسیار داشت. من از عبارت رئیسجمهور مؤلف «نوعی اخلاقیات و شیوۀ مدیریت» را درک میکنم؛ زیرا بهرغم قانون اساسی که علیالقاعده پابرجاست و قوانین دیگر که بهسختی تغییرپذیر است، در چهارچوب همین قوانینِ ثابت، شیوۀ مدیریت و اخلاقیات رئیسجمهور تأثیر بسیار زیادی در سرنوشت کشور میگذارد. این تأثیرات بهحدی است که گاه کشور را با چالشهای مختلفی روبهرو میکند. در این میان، من «رئیس جمهور مؤلف» را میپسندم.
اگر بخواهم موضوع را بشکافم کافیست برخی اخلاقیات نخستوزیران و رؤسای جمهور کشور را مرور کنم تا تفاوتها معلوم شود. این تفاوتها درحدیست که گاه کشور را با نوسانات زیادی مواجه کرده است. البته یکی از آفتهای دمکراسی همین نوسانات است و بههمیندلیل میگویند دمکراسی پدیدۀخوبی نیست؛ اما از آن چارهای نیست.
مرحوم هاشمی رفسنجانی چه هنگامیکه ریاست مجلس را بهعهده داشتند و چه دورۀ ریاست جمهوری همواره در پی کشف راه جدید و حرف جدید بودند و با نگاه مثبت، مسائل را دنبال میکردند؛ دورهای که ایشان رئیس مجلس بودند، بنده وزیر صنایع بودم؛ گاه که بهناچار لوایحی را به مجلس ارائه میکردم، با ایشان نیز مشورت میکردم. در یکی از همین موارد، بنابر اوضاع روز و اجبار دولت در آن زمان به تصدی صنایع، ایشان موضوع تشکیل وزارت معادن و فلزات و صنایع سنگین را تحلیل و بررسی کردند و از آن حمایت کردند. همچنین، موضوع ضرورت تشکیل شرکت شهرکهای صنعتی کلاً به توصیۀ ایشان بود و خود آن را پیگیری میکردند.
در موضوع تشکیل ستاد طرحهای مهم انقلاب در زمان نخستوزیری آقای مهندس موسوی در مشورت با ایشان از موضوع حمایت شد و با آنکه در آن زمان، دفاع مقدس و هزینههای مترتب بر آن در اولویت تام بود با حمایت ایشان در قانون بودجۀ همان سال مبلغ ۵/۱ میلیارد دلار به این طرحها اختصاص داده شد. در زمانیکه در مرکز توسعۀ صادرات مسئولیت داشتم، در موضوع افزایش صادرات، ایشان جلسات متعددی از شورای اقتصاد را به این امر اختصاص دادند و دربارۀ بازسازی محوطۀ نمایشگاه بدون بودجه دولتی راهحل نشان دادند و با قبول مسئولیت موجبات تشویق ما را در کار فراهم آوردند. اینها البته مثالهایی از دیدگاه مثبت ایشان و تشویق و پیگیری امور بود؛ اما آنچه باعث شد ایشان را رئیسجمهور مؤلف بخوانم دردستگرفتن ابتکار عمل در موضوعاتی خاص است و البته این امر درآغاز با مشورت و مصلحتبینی با متخصصان بود و وقتی تصمیم به نتیجه میرسید آنگاه شخصاً پیگیری میکردند و ابتکار عمل را به دست میگرفتند.
گاه، رؤسای جمهور یا وزیران وظیفه را صرفاً در فرایند تهیۀ مصوبه میدانند و نسبت به آنچه پس از مصوبه پیش میآید بیاعتنایند. شنیدهام آقای پارک، رئیسجمهور دهۀ ۱۹۶۰م کرۀ جنوبی، هرروز صبح با دونفر از مدیران طرحهایی که در دست اجرا بود ملاقات میکرد و از آنها میخواست تا امور را پیگیری کنند و خود گرههای کار را میگشود.
تصور کنید رئیسجمهوری داشتهایم که در طول چهارسال هیچیک از مدیران صنعتی را ملاقات نکرده است یا رئیسجمهوری داشتهایم که آب کشور را حراج کرده یا به سرنوشت بینالمللی کشور بیاعتنا بوده یا به بزرگان سخن سخیف میگفته یا اصولاً در ملاقات با دیگران فقط خود حرف میزده و گوش شنیدن نداشته است؛ اینها را با آقای پارک مقایسه کنید.
آقای هاشمی رفسنجانی در دولت و در شورای اقتصاد علاوهبر آنکه موارد را بهطور دقیق پیگیری، و گزارشها را تحلیل میکردند در برخی موارد، بهطور خاص، ضمن آنکه مطرحکنندۀ طرح یا موضوع بودند پیگیر اجرای آن طرح نیز بودند. در زمان ایشان مسائل آب و زیستمحیطی مانند اکنون به مرحلۀ حادی نرسیده بود؛ اما در زمینۀ تغییر سیستم آبیاری و مدرنکردن آن ایشان جلسات متعددی تشکیل دادند و ازاینرو، تعداد زیادی واحدهای تولیدی قطعات آبیاری مدرن ایجاد و فعال شد. همه میدانند اگر ایشان تسامح میکردند، هرگز مترو تهران ساخته نمیشد؛ زیرا مخالفان فراوانی داشت و پایداری و پیگیری ایشان موجب شد که علاوهبر تهران شهرهای بزرگ دیگر نیز به مترو مجهز شوند. ایشان به مخابرات توجه ویژهای میکردند و بر ورود تجهیزات تلفن همراه اصرار فراوانی داشتند؛ یک بار در جلسات دولت، بهنحوۀ ارتباطات اشاره کردند و گفتند: «مثلاً یک کشاورز پستهکار از نوق در سر مزرعه با فامیلشان در واشنگتن صحبت میکند.»
وقتی در سال ۱۳۷۴ برنامههای توسعۀ تربیتبدنی کشور و ضرورت آن را برای تربیت نیروی جوان تشریح کردم و طرح ایجاد ۱۳۷۷ مکان ورزشی در سراسر کشور به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی را تشریح کردم، گفتم درحالحاضر فقط چهل طرح در دست اجرا داریم و باید تأمین اعتبار خاص شود و موضوعِ یک در هزارِ درآمدهای شرکتهای تولیدی را مطرح کردم. ایشان آنقدر موضوع را پیگیری کردند تا سرانجام در مجلس رأی آورد. بههمین طریق، ایشان از شورای همبستگی ورزش کشورهای اسلامی که به ابتکار خانم فائزه هاشمی تشکیل شده بود، استقبال کردند و گفتند برای رشد خانمها در کشور هر کاری که میتوانید بکنید؛ همچنین، پیگیر رشد جامعه بودند و دانشگاه آزاد اسلامی را به همین منظور تأسیس کردند. دربرابرِ مخالفان بارها گفتند تشکیل دانشگاه برای رشد دانش و تربیت است و نباید انتظار داشت که بدون تحصیلات عالیه جامعه پیشرفت کند، هرچند دانشآموختگان نتوانند از مدرکشان برای شغل متناظر با آن مدرک استفاده کنند. ایشان مؤلف دانشگاه آزاد اسلامی بودند همچنانکه مؤلف کارهای بسیار دیگری برای کشور نیز بودند.
افکار و گفتههای واقعبینانه از ویژگیهای مهم ایشان است. به خاطر دارم پس از آنکه سپاه پاسداران در بخشی از مجموعۀ ورزشی انقلاب مستقر شد و اینجانب در احیای آن به ایشان متوسل شدم، قول دادند که مشکلات را رفع کنند، ولی چون عملی نشد اینجانب از سمت خود استعفا دادم. بعداً ایشان خیلی صریح گفتند که «نتوانستم» ولی شما به کار ادامه دهید. این صراحتْ خود بهوجودآورندۀ اعتماد است و طبعاً به توصیۀ ایشان عمل کردم.
در بحثهای تخصصی بسیار آزاداندیش بودند و بحثهای دولت و شورای اقتصاد در کمال آزادی و بدون هیچ محدودیتی صورت میگرفت. به خاطر دارم در همۀ مسائل قائل به هیچ مرزی در بحث نبودند، در بحثهای هیئت وزیران اگر نظریهای از مقام معظم رهبری در موردی بود، اجازۀ بحث فراتر از نظریۀ مقام معظم رهبری را نمیدادند و میگفتند نظر ایشان فصلالخطاب است. بهطور کلی هرچند ایشان مشورت با دیگران را سرلوحۀ کار خود قرار داده بودند، بهمعنی تسلیمشدن در برابرِ نظرات دیگران نبود و به خاطر دارم که در دوران وزارت صنایع بهطور خصوصی با ایشان ملاقات کردم و موضوعی را که مربوط به وزارت صنایع نبود و تصمیمگیری دربارۀ آن به مراجع دیگر مربوط بود با ایشان مطرح کردم و با آن موضوع، بهدلایلی که میدانستم، مخالفت کردم. ایشان با صبر و حوصله آن را شنیدند، ولی رأیشان برنگشت هرچند امروز من همچنان بر رأی خود استوارم.
من به رئیسجمهوری «مولف» میگویم که با احساس مسئولیت، اولویتهای اصلی کشور را تشخیص دهد و وقت خود را بهدقت صرف اولویتها کند وگرنه اوقات گرانبهای او، که متعلق به هشتاد میلیون نفر است، هدر میرود.
برای مثال، در اوضاع کنونی که قانون پنجسالۀ ششم تصویب و ابلاغ شده است و رقمی درحدود یکهزار میلیارد تومان برای اجرای آن نیاز است و دولت حداکثر سیهزار میلیارد تومان میتواند تخصیص دهد، دولت و رئیس آن باید تشخیص دهد که کدام کار را به انجام برساند و اولویت را بهدرستی تشخیص دهد. آنگاه اولویتها را به دستگاه مربوطه یا کارگروه تخصصی بسپارد و شخصاً آن را پیگیری کند و بر آن نظارت داشته باشد وگرنه رئیس دولت در میان انبوه درخواستها، نیازها، امکانات و فضاسازیها درمانده میشود و چهارسال ریاست جمهوری به پایان میرسد.
پرواضح است که انسان بری از خطا نیست و نیز تصمیمات گرفتهشده ممکن است با گذشت زمان بهدلیل تجربۀ بیشتر انسان یا تغییر اوضاع چندان مناسب به نظر نرسد؛ اما مهم آن است که در هر برهۀ زمانی انسان بکوشد اولویتها را تشخیص دهد، آنها را اجرا و اجرای آنها را پیگیری کند.
منِ نگارنده که بهعنوان نمایندۀ جهاد در ستاد بسیج اقتصادی، وزارت صنایع، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، ستاد طرحهای مهم انقلاب، معاونت ریاستجمهوری و رئیس سازمان تربیت بدنی همواره در تماس با آیتالله هاشمی رفسنجانی بودهام میتوانم اقرار کنم که ایشان رئیسجمهوری مؤلف و دلسوز و خدمتگزار برای اعتلای ایران بودهاند.
[۱]. مشاور وزیر ورزش و جوانان در امور زیربنایی، سرمایهگذاری و توسعۀ زیرساختهای ورزش کشور؛ معاون پیشین رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی در دورۀ سازندگی و اصلاحات؛ وزیر پیشین صنایع و معادن (۱۳۶۰-۱۳۶۴).