دیدارها
  • صفحه اصلی
  • دیدارها
  • دیدار کارکنان و مسؤولان رادیو معارف با آیت الله هاشمی رفسنجانی

دیدار کارکنان و مسؤولان رادیو معارف با آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • چهارشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۳

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله خوش‌آمدید و ما را خوشحال کردید. یک بدهکاری به شما داریم و می‌بایست در قم خدمتتان می‌رسیدیم، ولی نشد و مایه‌ی شرمندگی شد که امروز هم شما تشریف آوردید و زحمت حضور را کشیدید. ولی فرصتی است که مطالبی بشنویم که شنیدیم. نکات مهمی را جناب آقای بیات مطرح کردند و من هم نکاتی را عرض کنم. به هر حال جای رادیو معارف در کشور و به خصوص در قم خالی بود، رسانه‌ای منتسب به قم جایش خالی به نظر می‌رسید. می‌شد ساعاتی از رادیوهای دیگر بگیریم و همین مطالب را ارائه دهیم، ولی ایجاد یک ظرف مناسب در قم خودش یک مسأله مهم است و موضوعیت دارد. قم در همه‌ی دنیا به عنوان مرکز انقلاب اسلامی شناخته شده و حوزه‌ی علمیه قم را معادل انقلاب دانسته و آن را خاستگاه انقلاب و پشتیبان اسلامیت انقلاب می‌دانند و هست . حوزه‌های علمیه نقش درجه اول را داشتند و هنوز هم دارند. چون انقلاب ما ماهیت اسلامی و فرهنگی دارد، توقعات جامعه ما هم  به حق این است که از اسلام بیشتر بشنوند. البته همه‌ی رسانه‌های ما همیشه مطالبی را از اسلام و معارف دینی دارند، ولی تخصصی نیست. در مناسبتها مطالبی مطرح می‌شود که خوب هست و ما نیز خوشحالیم و انتقادی نداریم. اما جایی لازم است که به صورت تخصصی به معارف بپردازد و عالمانه مسائل را مطرح کند. این در هر جایی می‌تواند باشد. ولی چون به نام قم قرار می‌گیرد، اعتبار بیشتری پیدا می‌کند. خود این اسم و خود این جایگاه ذهنیت مردم را قدری جدّی می‌کند و با مسائل به دید اعتماد نگاه می‌کنند. از طرفی برای حوزه هم یک مسئولیت جدید بوجود آورده که بالاخره آنها کارشناس اصلی اسلام هستند و باید برای اسلام تلاش کنند و به سؤالات و ذهنیات مردم پاسخ دهند و سؤال خلق کنند. ممکن است چون مردم خیلی چیزها را نمی‌دانند، سؤال هم نداشته باشند. ولی اگر مسائل را مطرح کنیم، پرتوی روی مسائل انداخته‌ایم و خیلی از سوالات از طریق مردم مطرح می‌شود. در طول تاریخ همیشه برای مسائل اسلامی سؤال بود. سوالات الان هم خیلی زیاد است. برخی از دوستان شبهات و سؤالات زیادی را از اینترنت جمع کرده بودند، انبوهی از ابهامات و گاهی هم القاء شبهه به صورت عمدی وجود دارد. نکته‌ای که به آن معتقدیم و زندگی خود را براساس آن را تنظیم و براساس آن انقلاب کردیم و حاضریم برایش بمیریم، این است که معتقدیم راه درست بشریت امروز در مکتب اسلام است. ما این را با ایمان می‌گوییم و یک حرف سرسری نیست. فکر می‌کنیم که اسلام آخرین دین آسمانی است و متناسب با آخرالزمان طراحی شده و فطرت انسان در آن ملحوظ شده و خدای فطرت و خدای دین یکی است و این دین براساس مقتضیات انسان، طبیعت و حرکت تاریخ طراحی شده است. کلیاتی در آن آمده و آن کلیات قابل تطبیق در هر مرحله‌ای از زمان است. اسلام این را ثابت کرد. اینطور نیست که فقط ادعا کند. بالاخره لنگ نمی‌زند. ما الان در عصر مدرن هستیم، عصری که پیشتازی علوم، بشر را جلو برده است، آسمانها، فضا، اعماق زمین و اسرار ذرات کشف شده و ارتباطات به سرعت دارد توسعه پیدا می‌کند. دنیا در حال کوچک شدن است. هر روز انبوهی از علوم مختلف از دل انسانها سر در می‌آورد و دقت دانشمندان به ریزه‌کاریها رسیده است. در یک چنین جهانی هستیم. خودمان در تبیین اسلام و در اجرای آن مشکلی نداریم. البته واقعیتی هست که بالاخره این رادیوی شما باید به آن بپردازد. آن دفعه گفتم که شما معارف سیاسی اسلام را مطرح کنید. می‌دانیم که اولویت در معارف بعد از عقائد که بالاخره اصول اسلام هستند، مثل توحید، نبوت و معاد، بحث امامت است که مقوله‌ی سیاسی است. یعنی حاکمیت که درست محور سیاست است. مطمئنیم و به ما گفته‌اند که هیچ‌یک از مسائل دیگر به اندازه‌ی امامت و ولایت در تفکّر شارع مقدّس اهمیت ندارد. در تحلیل هم همین را می‌فهمیم، یعنی اگر بنا باشد محور حکومت درست نباشد و مدیریت جامعه غلط باشد، همه چیز در آن محور غلط در می‌آید، اگر این محور درست باشد، انحرافات قابل اصلاح هستند. فراز و نشیب دارد و گاهی هم کج و معوج می‌شود، اما می‌شود آن‌ را برگرداند، ولی اگر محور خراب باشد، هر قدر بچرخیم، به دور محور خراب می‌چرخیم و چیزی جواب نمی‌دهد. معارف اسلام هم بر همین اساس تنظیم شده است. بالاخره مواد خام معارفی که باید از دید حوزه مورد بررسی قرار بگیرد، در منابع وجود دارد. خودتان، وقتی که مثلاً  لمعه را می‌خوانید، بیست و هفت، هشت کتاب فقهی را می‌خوانید. ولی وقتی که به درس خارج می‌آیید فقط دو، سه کتاب را می‌خوانید و بقیه‌اش همان‌هاست. یا در رساله‌های آقایان از همه‌ی این کتب چند سطری وجود دارد، اما آنچه که زیاد بزرگ می‌شود، همین چند کتاب طهارت، صلاه، حج، خمس و زکوه است. اینجوری که نیست. به مقررات مجلس و قوانین و آیین‌نامه‌های دولت نگاه کنید، مثل بقیه‌ی احکام است، اینطور نیست که اینها جدای از معارف و دین باشد، دین برای همه چیز حکم دارد، لااقل یک حکم کلّی دارد و قسمتی را به عهده خودمان گذاشته است که قسمت زیادی هم هست و باید اجتهاد کنیم. صاحب‌نظران  همه‌ی علوم باید با هم همکاری کنند و احکام آن مسائل را کشف و عمل و به عقل اتّکا کنند که چقدر با نص صریح سازگاری دارند. آنها خیلی زیاد نیست. اکثریتش این قسمت است و در حوزه فقاهت و تحقیقات باید به آن عمل کنند. اینکه این مطالب را به شما مدیران رادیو عرض می‌کنم، دلیلش این است که می‌توانید سؤالات زیادی مطرح و سؤالات مردم را در بخشهای مختلف دریافت و آنها را عالمانه کنید. یکی از بهترین راههای توسعه‌ی علوم، سؤالات خوب است، اگر سؤالات خوب مطرح کنیم، علما جواب می‌دهند و اگر نمی‌دانند، می‌روند و فکر و تحقیق می‌کنند و حتّی اگر هم بگویند نمی‌دانیم، خودش خوب است. آن وقت معلوم می‌شود که باید برویم و بدانیم، حوزه باید وارد علوم سیاسی و همه نوع مسائل سیاسی شود. نمی‌گویم حوزه حاکم شود، حوزه باید نظر محکم و قابل اعتمادی از اسلام مطرح کند. در رادیو معارف ضمن اینکه خیلی چیزها مطرح می‌شود. همانطور که شما گفتید، در خانه‌ها نفوذ کرد. خودم هم در خانه‌ی خودم و بستگانم می‌بینم که روی برنامه‌های خاصی تأکید دارند و منتظرند وقت آن برنامه برسد و استفاده کنند. بنابراین موقعیت خوبی در اختیار مدیران رادیو معارف است. مسؤولیت هم بسیار بسیار سنگین است، شما هیچ‌وقت قانع نباشید به اینکه این 24 ساعت به هر صورتی پر شود. خیلی جدّی باشید که خیلی خوب پرشود. ضمن اینکه الان هم هر وقت خودم رادیو شما را گوش می‌دهم، می‌بینم که مسائل خوبی مطرح می‌شود و برای بخشهای مختلف مردم هم قابل استفاده است. بعضی چیزها برای طلبه‌ها، مردم عادی و کم سواد و افراد باسواد شنیدنی است. اینکه به مسائلی مثل فلسطین و استعمار و سلطه بپردازید، این متن اسلام است که حوادث مساله فلسطین را به وجود آورد. اما اسلام در این مورد حکم دارد. باید از دیدگاه اسلامی عمق این مساله را بشناسیم و موضوع داشته باشیم. بقیه‌ی رسانه‌ها این کار را می‌کنند، ولی شما می‌توانید تخصصی‌تر برخورد و مسئله را از زاویه مبانی فقهی و اسلامی نگاه کنید. الان حضور استعمار شروع شده، اما آمدن اسراییل حضور آمریکایی‌ها را معنای دیگری داد. اصلا ً شکلش عوض شد. آنها به این فکر افتاده‌اند که چیزی مثل خودشان در منطقه داشته باشند و دست خودشان باشد و آنجا را به همه‌ی امکانات مجهز و به عقیده‌ی خودشان آسیب‌ناپذیر کنند. از اول همه به این فکر بودند  که منطقه‌ی بین مدیترانه و خلیج‌فارس را داشته باشند که بین فرات و نیل را مشخص کرده‌اند که همین منطقه است و می‌خواهند داشته باشند. دائماً در این مسیر متوّقف شدند و پایگاهشان را تقویت کردند. گاهی توسعه دادند، گاهی عقب‌نشینی کردند. این روزهای آخر وقتی حکومتی مثل حکومت آقای بوش در آمریکا آمد، مسیحیهای متصلّب و خیلی تندرو - مثل نیروهای تندرویی که ما در مسائل اسلامی خودمان داریم-‌ به فکر توسعه مسیحیت‌ افتادند. منتها می‌خواهند با پایگاه سیاسی و جغرافیایی حرکت کنند. قضایای عراق و افغانستان و بحث مبارزه با تروریسم همه بهانه بود. واقعاً یک تحوّل عمده‌ در عمل بود که خواستند انجام دهند. اگر اینها موفق شوند و به اهدافشان برسند، برای دنیای اسلام خیلی مشکل درست می‌کنند. اگر تثبیت شوند و مردم هم آنها را بپذیرند و در عراق و افغانستان بمانند، مسئله اسراییل شکل دیگری پیدا می‌کند. عقبه‌ی اسراییل هستند و دور خودشان را حسابی تحت سلطه‌ی عمیق قرار داده‌اند و به خاطر مسائل انرژی حاکمیت واقعی بر دنیا دارند. اگر همراه با انرژی، اسلحه، سیاست و نفوذ جهانی هم باشد، بهترین ابزارشان برای اعمال نفوذ و اعمال قدرت بر دنیا از اینجا شروع می‌شود و روی گنج انرژی نشسته‌اند و به هر اندازه‌ای که بخواهند، تقسیم می‌کنند و هرجایی را که بخواهند، می‌بندند. این حرفهایی را که می‌گویند، مثلاً نفت ابزار سیاسی نیست، دروغ می‌گویند. گاهی با نخریدنشان سیاسی کاری می‌کنند، اگر بخواهند، به یکی فشار می‌آورند. به این طرفها می‌گویند که شما استفاده سیاسی نکنید. خوشبختانه خداوند نگذاشت اینها به اهدافشان نزدیک شوند، بلکه از اهدافشان دور شدند. روزگارشان خیلی سخت شد. این کارهایی که در زندان ابوغریب انجام دادند، همه‌ی ادعاهای این دوره طولانی را باطل کرد. اینها به هرکشوری که می‌خواهند، به عنوان حقوق بشر فشار می‌آورند. حقوق بشر هم همین است که می‌گویند کسی را که زندانی می‌کنند، وکیل ندارد، تحت فشار است و یا در انفرادی و امثال اینهاست. هرچه که گفته بودند، خودشان عمل کردند، اصلاً رسوائیشان از حد گذشت و در همه‌ی ابعاد رسوا شدند. گفته بودند می‌خواهیم بیائیم عراق را بسازیم. چون صدام خرابش کرده است، ولی از روزی که آمده‌اند، حتّی نتوانسته‌اند یک آجر روی آجر بگذارند. نتوانسته‌اند امنیت درست کنند، هرکاری که یک حکومت باید می‌کرد، نتوانستد انجام دهند و هرکاری که مردم طبعاً و با میل خود خواستند، انجام دادند و نشان هم داده شد که سرباز و پادگان الان جواب نمی‌دهد. اصلاً سربازهایشان نمی‌توانند از تانک و نفربر خود بیرون بیایند. چرا که امنیت ندارند. البته مردم هم امنیت ندارند. اهدافشان هم روشن شده است. حتّی همراهانشان هم نمی‌پسندند، مثل اینکه خداوند عقلشان را گرفت و تحلیلهای غلط کردند، همین دیروز آقای بوش در صحبتهایش در دانشگاه جنگ اعلام کرد که بحران سختی در پیش داریم، ولی می‌مانیم و اگر انتقال قدرت هم بشود، باز ارتش و امنیت در دست ماست. اگر این‌گونه شود، دولت چکاره است؟ یک خدمات‌چی که تحت فرمان آنهاست. معلوم است که این شیوه جلو نمی‌آید. هم اینها و هم اسراییلها به زحمت افتاده‌اند. عکس‌العملهایشان هم نشان داده که کنترل عمل ندارند. یعنی رفتاری که آقای بوش امروز در کربلا و نجف می‌کند، دل آدم می‌خواهد فریاد بکشد. قطعاً آنها می‌فهمند که زدن یک گلوله به اماکن مقدّسه و بارگاه کربلا، نجف و مسجد سهله‌فراموش نمی‌شودو این مثل گوهرشاد برای پهلوی و شاید وسیع‌تر از آن‌شود.البته اصل مطلب این است که این‌گونه مسائل از زوایای خاص معارفی و آنهم عالمانه بررسی شود، باید سطح مطالبتان یک مقدار بالاتر از خطبه‌ها و سخنرانی‌ها و نوشته‌های معمولی و متّکی بر مبانی و دارای پایه‌ی علمی باشد که خیلی‌هایش هست. طبعاً کار شما موجی نیست، یعنی نمی‌خواهید موجی ایجاد و بعداً تبلیغات کنید. می‌خواهید آرام آرام در فکر مردم حضور پیدا کنید و مردم مطالبی را که شما می‌گویید، باور کنند. این هم زمان می‌خواهد. البته مردم خودشان خیلی چیزها را می‌دانند و باور دارند، ولی قطعاً به تقویت مبانی فکری‌شان نیاز دارند و این کار را شما می‌توانید انجام دهید، به شرط اینکه حوزه هم با شما همکاری کند. علما را فعال کنید. الان علمای خوبی در حوزه وجود دارند. اشخاصی هستند که جامع‌اند، زبان می‌دانند و تفکر امروزی دارند که خیلی خوب می‌‌تواند با کار شما جمع شود. به شما تبریک می‌گویم که در این عرصه وارد شدید. خدا کند که روز به روز بهتر شوید و جامعه‌ را بیشتر متوجه خودتان کنید. خداوند را هم ازخودتان‌ بیشتر راضی کنید. والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته