بسمالله الرحمن الرحیم الحمدلله و السّلام علی رسولالله و آله برای من لحظات خوبی است. توفیقی مجّسم را میبینم که نشان از همّت بسیار عالی است. اوایل کار از این مرکز بازدید داشتم و تعجب کرده بودم که آقای بجنوردی چطور با دست خالی کار به این بزرگی را طراحی کرده است! همواره درجریان کار شما بودم. در دوران شهرداری آقای کرباسچی ایشان با من مطرح کردند و به ایشان گفتم: اگر از طرف مسئولین نظام کمک اساسی نشود، این طرح با مشکل روبرو خواهد شد. آقای کرباسچی هم کمک کرد و کمی از مشکلات حل شد. به نظر میرسد سازمان شما در مسیر خوبی پیش میرود و به سرمایه ارزشمندی برای انقلاب و کشور ما تبدیل شده است. مطالبی که آقای بجنوردی توضیح دادند، مایه امیدواری است. چهرههای خوبی هم همکاری میکنند. در مجموع ظرف بسیار خوبی از لحاظ فضا، جذب نیروهای ارزشمند علمی و تأمین سطح نازلی از نیازهای مالی است و مجموعهای ارزشمند بوجود آمده است. ارتباطاتی که برقرار کردید و من نمونههای آن را در مسیر دیدم، خودش سرمایه دیگری است. موقعی که این کار را شروع کردید، بحث اینترنت و شارع اطلاعاتی در کشور مطرح نبود و اگر بود، در محدودههای خیلی کمی بود. ولی امروز با همه دنیا میتوان تماس داشت و بهرهمند شد و شما میتوانید به این ترتیب سطح کار را عمق دهید و کار را روانتر و سریعتر ادامه بدهید. مطمئناً آثار ماندگاری از اینجا بیرون میآید که همین دایرهالمعارف نمونه خوبی است. هر وقت آقای بجنوردی را میدیدم، یک تأکید اصلی به ایشان داشتم و الان هم به شما عرض میکنم و آن تأکید این است که سعی کنید متقن بنویسید. اگر میخواهید در آینده و بین اهل نظر حضورجدّی و تاثیرگذار داشته باشید، باید خیلی متقن بنویسید. اگر مطالب ضعیف را در بین مطالب اصلی بنویسید، ارزش زحمات به هدر میرود. متقننویسی و جلب اعتماد خواننده و محققین بهترین راه برای نفوذ، تاثیرگذاری و ماندگاری است. من با شیوه کار جاهایی مثل آمریکا و مراکز مهمی که دایرهالمعارف مینویسند، خیلی آشنا نیستم. ولی بالاخره آنها امکانات وسیعتری دارند. همیشه آرزو میکنم کسانی در کشور باشند که شیوه کار آنها را بررسی و از تجربه آنها استفاده کنند. چون خیلی موفق بودند و اکثر دانشمندان دنیا برای تحقیق به منابع تحقیقات آنها نیازمندند و کتابخانههای معتبر نمیتوانند از تحقیقات و یافتههای آنها خالی باشند. نمیدانم شما ارتباطی با آن مراکز دارید یا خیر؟ خوشبختانه اتفاق خوبی که افتاد، این بود که مسئولیت کتابخانه ملی را آقای بجنوردی پذیرفتند. آنجا در خیلی از ابعاد، مرکزی غنیتر و دستشان بازتر و متّکی به قوانین خاصی است. گرچه دولتی است و محدودیتهای خاصی دارد، اما اگر این دو جریان به همدیگر بپیوندند و همدیگر را تکمیل کنند، خیلی بیشتر میتوان استفاده کرد. ارزش علم، دانش واطلاعات به غیر انحصاری بودن آنهاست و هدف باید اطلاعرسانی و رشد آگاهی مردم باشد و در این بحث بخل نباید جایی داشته باشد.بعد از اینجا قصد دارم که از کتابخانه ملی بازدید کنم تأخیر آنها برای ما غیرقابل قبول است. طراحی بزرگی برای آنجا کردیم که فرهنگستانها، کتابخانه ملی و اسناد ملی همه دریک مجموعه باشند و یکی از بهترین نقاط تهران را انتخاب کردیم و فکر کردیم میتواند در آینده پیشانی ایران انقلابی و اسلامی باشد. اصل آن هدف آسیب ندید، ولی کمی کُند پیش رفته است. در دو سه سال گذشته باید به بهرهبرداری میرسید، کمی فرصت را از دست دادند. تأخیر در این مواقع کمی خطر میآورد. در چنین کارهایی مسامحه خیلی درست نیست و اگر عجله تعبیر نکنیم، سرعت حتماً لازم است. فکر می کنم باید آقای بجنوردی بررسی کنند و این مسئله زودتر راه بیفتد. اگر فرهنگستانها، کتابخانه ملی و مرکز اسنادتان یک مجموعه به هم پیوسته و دارای تعامل باشد، میتوانند پایگاه بسیار نیرومندی برای افکاری که دانشمندان ما دارند، درست کنند. به هر حال برای بنده روز خوبی بود. صمیمانه از جناب آقای بجنوردی و همه شما که همکاری میکنید، تشکر میکنم و امیدوارم خداوند هم توفیق عنایت کند. والسّلام علکیم و رحمهالله و برکاته