بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله و السّلام علی رسول الله و آله برای من هم روز خوبی است. از صبح تا به حال هر چه دیدم، خوشحال کننده بود و جالب هم هست، هم توضیحاتی که در ابتدای ورودمان به اینجا شنیدیم و هم از بخشهایی که بازدید کردیم، از نظر خود من در حدّ مطلوب است. یک کار روبراه و منظمی است که در حدّ امکانات شما انجام میشود. البته امکانات شما در مقایسه با بعضی جاها که اعتبارات خیلی سنگینی دارند، زیاد نیست، اما بازدهیشان به اندازه شما نیست. علاقمند هم بودم که بیایم. اینکه جناب آقای حسینیان میفرمایند منتظر بودند، اگر دعوت میکردند، زودتر هم میآمدیم، تازگیها دعوت کردند و ما هم با خوشحالی آمدیم که استفاده کنیم.
همینطور که ایشان فرمودند، ما به خاطر روحیات طلبگی پیش از پیروزی انقلاب اهمیت تدوین تاریخ را میدانستیم. همیشه رنج میبردیم که تاریخنویسها نوعاً در عصر مالااقل کسانی هستند که تاریخ را به گونه دیگری مینویسند. امانت را در تاریخ مراعات نمیکنند، همین کارهای خطی که شما این روزها میبینید، در زندگی خودمان هم خیلی فراوان است، در تاریخنویسی همیشه اینجوری بود. افرادی کار میکنند، زحمت میکشند، جهاد میکنند، افرادی هم در برج عاج خودشان در کتابخانهها مینشستند و همانطور که میخواستند تاریخ را مینوشتند.
آخرین آن تاریخ مشروطه بود. ما که همه اهل مطالعه بودیم، در تاریخ مشروطه سردرگم بودیم. بالاخره خیلیها حتّی در حوزه نمیدانستند در مشروطه باید از چه کسی دفاع کنند؟ چه کسی را قبول داشته باشند؟ باید با کدام جهت برخورد کنند؟ اینها به خاطر تاریخ بدی بود که برای مشروطه نوشته شده بود. همینطور که از رهبر معظم انقلاب نقل کردند، ما مصمم بودیم این کار را خودمان از بنیان شروع کنیم که بنیاد تاریخ را همان هفتههای اول انقلاب ثبت دادیم و رؤسای کشور در این بنیاد وارد شدیم. بعداً که گرفتار و مشغول شدیم و کسانی هم درصدد برآمدند و نگذاشتند آنجا شکل بگیرد، ناچار شدند که ضعیف عمل کنند. خوشبختانه کاری که جناب آقای حسینیان و دوستانشان انجام دادند، مقداری از آن هدف اولیه ما را تأمین میکند و روبه کمال میرود. من شجاعت آقای حسینیان را ستایش میکنم. ایشان هم در اظهارنظر و هم در اقدام، شجاعانه تصمیم میگیرند و حرف میزنند که این برای انسانها درتاریخ ارزشبالایی است. شما به خوبی ارزش کار خودتان را میدانید. انسان از کارتان میفهمد که احتیاجی به توضیح این مطلب نیست. خوشبختانه منابع و اسناد هم فراوان است که این از مهمترین مسایل است. کار شما همین ساماندهی اسناد است.شاید یکی از افتخارات انقلاب اسلامی در مقابل دهها افتخار بزرگ دیگر همین باشد که با این همه اسنادی که در کشور پخش بود، در سطح مطلوبی این اسناد محفوظ ماند و این در انقلابهای با این شکل که در ایران رخ داد، کم اتفاق میافتد. مسائل عراق را ببینید. موزه مهمی در عراق هست، دلیلش هم این است که اینها وارث چندین تمدن مهم در بینالنهرین هستند. هنوز هم در حفاریهای عراق از زمان حضرت نوح، حضرت ابراهیم و همه انبیاء که در آن منطقه بودند، چیزهایی به دست میآید، لایههای فراوانی هنوز زیرزمین خوابیده است. به تدریج خیلی چیزها را درآوردند. عددهایی که شنیدید که مثلاً صد هزار اشیاء با ارزش از موزه عراق گم شده، تعجب نکنید. خیلی غنی بودند، هنوز هم غنی هست. چطوری اینها را بردند و الان سر از آمریکا، اروپا و همه جا درآورده است. آنهایی که دنبال اینطور تجارتهای پست هستند، در این وادی فعالند. در ایران این مسئله خیلی کم اتفاق افتاد. در هر خانهای از خانههای طاغوتیها هرکس که میرفت، کلّی اسناد بود، در هر اداره و در هر جایی اسناد بود. مردم ما چون انقلاب را خودشان کرده بودند و در هر گوشهای هم بودند، همه جا را میشناختند و خودشان اشیاء گران قیمت را حفظ کردند. کسانی که به ایران میآیند و میخواهند این مسئله را مطالعه کنند، به موزه جواهرات میروند. خیلی عظیم و فوقالعاده ارزشمند و افسانهای است که آنجا حفظ شد. میشد که غارت بشود و بودند کسانی که غارت کنند. اما نظارت کردند و نگذاشتند غارت شود. کار مهمی است. لذا این جزء افتخاراتی است که اگر آدم بخواهد تاریخ انقلاب را بنویسد، یکی از راههایش همین است که در تاریخ تحقیق کنیم، ببینیم در انقلاب فرانسه چه شد؟ در انقلاب روسیه چه شد؟ در انقلابهای دیگر چه شد؟ چقدر تخریب شد؟ این موارد در ایران چطوری باقی ماند؟ نمونههایش را در همین آرشیو میتوانید ببینید. البته شما چیز کمی از مجموعه دارید. یکبار مرکز بنیاد مستضعفان را دیدیم. آنقدر چیزهای ارزشمند - هم ارزش مادی، هم ارزش معنوی- در آنجا جمع شده که از خانههای طاغوتیها و جاهای دیگر آورده بودند. البته بهرهبرداری مهم است. اینکه چقدر بهرهبرداری شده یا میشود، مهم است.به هر حال این یک افتخار برای ماست که میتوانیم بگوییم اسناد ما کم و بیش دست نخورده است. اگر نقصی داریم، در سازماندهی اسناد و ساماندهی و بهرهگیری است که یکی از جاهایی که دارد زحمت میکشد و روی پای خود ایستاده، اینجاست و شما دارید این کار را میکنید. مسئله مهمی که مدّ نظر ما بود و خیلی بیش از آن چیزی که فکر میکردیم، اتفاق افتاده و خیلی بد است، این است که متأسفلانه الان کسانی دارند مینویسند تاریخ ایران و انقلاب را که با امانت انجام نمیدهند. دلیلش این است که عدّه زیادی از کسانی که در زمان رژیم پهلوی اهل قلم و فکر و جزء ایادی رژیم یا آدمهای بیتفاوت بودند، به هر دلیل از انقلاب زده شدند. یا در داخل ماندند و یا به خارج رفتند. عدّهای هم از انقلاب ضرر کردند. آنها هم عمدتاً به خارج رفتند یا در داخل هستند. یک عدّه هم گروههای ضد انقلاب فعلی یعنی مبارزان قبلی بودند که هوسهای بزرگی در سرشان بود و توقعات بیش از اندازهای داشتند. فکر میکردند که دریای ملت که آمد و انقلاب را پیروز کرد، مال آنها بود. همانهایی که میدیدیم در دو سه سال آخر عمر رژیم در زندان اوین و جاهای دیگر چه جوری مستأصل شده و به بنبست رسیده بودند و گروهبانی به آنجا میآمد و اینها از ترس گوشه زندان کز میکردند و دوره محکومیتشان تمام میشد، آزادشان نمیکردند. وقتی اعتراض میکردند، مأمورین زندان میگفتند فضولی به شما نمیرسد. تصمیم اعلیحضرت است. به شما چه؟ اصلاً در زندان چیز دیگری برایشان نمانده بود. از این نوع آزادیهایی که زندانیها دارند، اصلاً بین آنها نبود. مبارزاتشان را ستایش میکنیم. همان موقع هم ستایش میکردیم. گروههای کوچک بودند که وقتی مردم آزادشان کردند، طلبکار شدند و چیزی که غیرخودشان میخواست، قبول نداشتند. 99 درصد مردم به نظام اسلامی رأی میدادند و آنها تحریم میکردند. در انتخابات شرکت میکردند و رأی نمیآوردند. انتخابات را زیر سوال میبردند. اسلحهها را علیه مردم مصادره کرده بودند و علیه نیروهای محبوب مردم گارد میگرفتند. یادتان است که چه کارهایی میکردند. خودشان را مظلوم معرفی میکنند. الان هم نشستهاند و بیکار هم هستند، موقعیت هم دارند. هرچه میخواهند به نام تاریخ و خاطره مینویسند. اینجوری دروغ جمع میکنند. مسائل را یک جور دیگر تنظیم میکنند. خیلی زیاد هستند. الان آقای حسینیان نقل میکردند که وزارت اطلاعات میگوید ماهی هفده کتاب یعنی دو روز حداقل یک کتاب مینویسند. از مدتها قبل هم مینوشتند. یعنی از اول که رفتند، شروع کردند، علاوه بر رادیوها، تلویزیونها، سایتها و انواع روزنامهها و مجلاتی که دارند و تاریخمیشود،کتابمینویسند.بعد ازده، بیست سال دیگر اینهااسنادگذشته میشود. 99 درصد مردم یک طرف بودند و یک درصد طرف دیگر و آن یک درصد میخواهند تاریخ انقلاب را مشوّش کنند و ما هم گرفتار کارهای روزمره انقلاب هستیم، بالاخره جنگ است، محاصره است. عقبماندگی کشور است ، اداره جامعه است، مبارزه با کارشکنیها است، خیلی کار داریم. اوایل انقلاب هم نیروی کافی برای اینگونه چیزها نبود. همه مشغول به کارهای روزمره شدیم. کم کم آدم احساس میکند که کارهای خوبی شروع شده که نمونههایش را همینجا دیدیم. مجموعه شما مجموعه خیلی خوبی است، ولی کافی نیست. بیش از این باید کار کنیم. یکی از جاهایی که تاریخ ما را مینویسند یا یاد میگیرند، دانشگاههاست. بالاخره مورخین و اساتید تاریخ چه کسانی هستند؟ چگونه تاریخ را تحلیل میکنند و به دانشجویان یاد میدهند و رسالهها را مینویسند؟ بعداً اینها سند میشود. این انقلاب بسیار عظیم و از لحاظ شروع مبارزه، تاریخ مبارزه و سطح حضور مردم در مبارزه در دنیا در نوع خود بینظیر بود. واقعاً بدون هیچ کمکی از خارج یا دولتهای مادی دیگر پیروز شد و تمامش متّکی به توده مردم بود. همین مردمی که همه، به ریاکاری و دروغ دم از حق حاکمیت آنها میزنند. چنین انقلابی مظلوم و تنها، ماهها تحت محاصره و درگیری و از روز اول پیروزی با قدرتهای جهنمی دنیا مواجه بود. این مشعشعترین تاریخ واقعی انسانهاست. وقتی که بُعد آسمانی و انقلابیاش را نگاه میکنیم، اساسیترین پیام سعادت بشر در اینجاست. به هرحال بنا داریم و مایلیم که پیام قرآن، آخرین متن معتبر سند بین خدا و مردم در آسمان و زمین را ابلاغ، تفسیر و اجرا کنیم که از لحاظ محتوی، شکل، پایگاه مردمی و شیوه عمل افتخارآمیز است. کار بزرگ ما این است که بتوانیم با زبان روز، اسناد این حرکت را به خوبی جمع و تشریح کنیم، خوب توضیح بدهیم و به صور مختلف اطلاعرسانی کنیم و برای نسلهای آینده نگه داریم. بنده خدمت شما تبریک عرض میکنم، امیدوارم که بتوانید به خوبی کار کنید. البته خدا را هم شکر کنید که با همین مقدار امکاناتی که فعلاً در اختیار دارید، پایه خوبی گذاشتید. انشاءالله با تلاش شما تقویت میشود، شما را به خدا میسپارم و برای توفیقات بیشتر شما دعا میکنم. والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته