دیدارها
  • صفحه اصلی
  • دیدارها
  • دیدار خانواده‌های شهدا و جانبازان شهرستان بهار و کبودرآهنگ با آیت الله هاشمی رفسنجانی

دیدار خانواده‌های شهدا و جانبازان شهرستان بهار و کبودرآهنگ با آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • سه شنبه ۵ خرداد ۱۳۸۳

بسم‌الله الرحمن الرحیم الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله برای بنده سوغاتی بهتر از این نیست که ببینیم خانواده‌های شهدا و ایثارگران نسبت به من محبت می‌کنند و تشریف می‌آورند. مشاهده چهره‌های این خانواده‌ها برای انسانی راهنماست. همه ارزش‌‌های اسلامی به ایثار برمی‌گردد. اگر انسان بتواند کمی از خود جدا شود و به خدا و مردم و حق توجه کند و از چیزهایی که خدا به او داده، برای خواست و جلب رضای خداوند مصرف کند، همه پیام دین همین است. این‌گونه انسان‌ها محصول مجموعه معارف اسلامی هستند و همه هدف عبادات این است که انسانی این‌گونه بسازد. هر مقدار روحیه ایثار و گذشت در جامعه کم شود، جامعه از خدا دور می‌شود و هر مقدار سطح ایثار، فداکاری و جهاد در راه خدا تقویت شود، چه از نظر تعداد و چه از نظر عمق و اخلاص، جامعه به خدا نزدیکتر می‌شود و نزدیک شدن جامعه به خدا هماهنگ و توأم با حقّ است. چون حق مطلق خداست. از خدا که بگذریم، همه چیز در سایه است. وقتی به خدا وابسته باشیم، می‌توانیم حکم حق، را بیان کنیم. حق پایه آفرینش و آفرینش، براساس حق آفریده شده است.

خانواده‌های ایثارگر و بالاتر از آنها خود ایثارگران برنده و صاحب امتیاز دوران مبارزات انقلابی هستند. در ظاهر ممکن است فکر کنیم رنج بردند و یا عزیزی از دست دادند و یا جانبازان سلامتی‌شان را از دست دادند و خانواده‌‌ها در غیاب عزیزانشان رنج می‌برند، اما اینها  مقدمه سعادتی است که ما برای آن خلق شدیم. ما برای  این دوره خلق نشدیم. خداوند بشر را با این همه پیچیدگی خلق نکرده که چند سال زندگی کند و همه چیز تمام شود، بلکه اهداف الهی آفرینش برای آینده او ترسیم شده است.

کسانی که خدا به آنها توفیق داده و در این راه وارد شدند، خیلی باید خداوند را شاکر باشند. شما خانواده‌های شهدا احساس غبن نکنید. البته مطمئن هستم، احساس غبن نمی‌کنید. نمی‌گویم از فراق آنها متأثر نباشید، چون این یک واقعیت است. پیغمبر اکرم (ص) وقتی یکی از فرزاندشان فوت کرده بود، گریه می‌کردند و اشک می‌ریختند. اصحاب که همواره می‌خواستند دلیل و تفسیر کارهای ایشان را بفهمند، از ایشان پرسیدند: شما ما را در مقابل مصائب امر به صبر می‌کنید، اما چرا خودتان گریه می‌کنید؟ پیغمبر(ص)فرمودند: نمی‌گویم گریه نکنید، گریه امری طبیعی است. وقتی قلب انسان شکست، اشک از چشم جاری می‌شود. می‌گویم به رضای خداوند راضی باشید و از آنچه که در راه خدا بر شما آمده، در قلبتان رضایت داشته باشید و این صبر است. انصافاً خانواده‌های شهدا، ایثارگران و جانبازان ما هم این‌گونه هستند. خیلی رنج می‌برند، ولی ستون فقرات‌ انقلاب هستند. تاریخ ما دوره عجیبی است. تقریباً از شروع مبارزات خودمان از سال 41 تا امروز همواره شهید دادیم. هر وقت انقلاب به شهدا احتیاج پیدا کرده، برای اینکه تحرّکی بوجود بیاید، مردم در صحنه بودند. هنوز هم همینطور است. این، دوره بسیار جالبی در تاریخ ایران است. نتیجه‌اش هم این شد که ایران علیرغم این همه دشمن و تحت فشار بودن، اذیت و آزار، محدودیت، محاصره و ارعاب، مثل قلّه الوند ایستاده و روز به روز استوارتر می‌شود. خداوند هم جزای ما و کیفر دشمنان را می‌دهد. شما خانواده‌های شهدا می‌بینید که صدام و بزرگان ارتش عراق که فرزندان ما را شهید و جانباز کردند، الان چه وضعی دارند! همینطور می‌بینید که پشتیبان آنها که آمریکایی‌ها بودند، وضعشان از صدام هم بدتر است. در ظاهر پیروز هستند، اما فی‌‌الواقع اسیر شدند و الان بدترین روزهای کاخ سفید است. به اسم حقوق بشر آمدند، اما شکنجه‌هایی که در زندان‌ها کردند، لو رفته و آبرویی برای آنها در دنیا نمانده است. دیشب آقای بوش در دانشگاه جنگ برای دفاع از سیاست‌هایش سخنرانی داشته و برای توجیه کارهای خود گفته که زندان ابوغریب را خراب می‌کند. زندان که تقصیری ندارد، شما و صدام در آن زندان‌ها ظلم کردید. به بسیاری از اسیران ما را در همان زندان شکنجه کردید. مثلاً فلان دانشمندان معروف عراق با میله آهنی یا قنداق تفنگ که به پشت سر او زدند، در زندان مرده است. یا فرمانده سابق نیروی هوایی عراق را در کیسه کردند و یکی از جاسوسان سازمان سیا روی او نشست تا به او فشار بیاورند و از او اقرار بگیرند، اما فرمانده خفه شده است. خودشان به جان هم افتادند. ما راضی به این حوادث نیستیم، ولی این عدل خداوند است. سنت خداوند چنین است که بشر را آزاد آفریده است. بشر می‌تواند خوب عمل نماید یا بدرفتار کند و جزا و پاداش عمل خودش را ببیند. من می‌خواهم عرض کنم که خوشحال و راضی باشید و خدا را شکر کنید که به این تبار از جمعیت روی زمین یعنی به ایثارگران و شهدا وابسته‌اید. خوشبختانه منطقه شما هم سابقه خوبی در تاریخ ایران دارد و هم در انقلاب خوب جواب داد. همانگونه که آقای طلایی‌نیک فرمود شما پیشتاز بودید. بخش‌هایی از کشور ما که قبل از انقلاب شهید دادند، زیاد نیستند. البته منظورم این نیست که مبارزه نکردند، بلکه شهید داده‌ها کم هستند که شما در این زمینه جلو هستید. در تأسیس سپاه و پیشتاز شدن جوان‌ها برای دفاع از انقلاب در آن روزی که انقلاب خیلی نیازمند بود، خوب عمل کردید. روزی بود که در مملکت ما هیچ جا امن نبود و نیروهای تروریست و ساواکی‌های گذشته وافراد ضدانقلاب خیلی فعالیت می‌کردند، بچه‌ها فهمیدند و اول کمیته و بعد سپاه را تشکیل دادند و شما در این زمینه هم پیشتاز بودید. در سپاه غرب مردم لالجین و بهار می‌توانند به عنوان سابقون و نیروهای مقدم ثبت شوند. 272 شهید برای یک منطقه کوچک مثل لالجین افتخار بزرگی است. این مهمترین صفحه تاریخ لالجین و بهار است. در آینده وقتی تاریخ پشت سرمان را نگاه می‌کنیم، یاد این 272 شهید عظمتی را نشان می‌دهد. همین حالا که تاریخ گذشته را مطالعه می‌کنیم، از 1400 سال پیش تا حالا هرجا چند شهید می‌بینم، می‌خواهیم ببینیم چه شد که آنها شهید شدند و در نهایت به منابع مهمی از پرورش انسان‌ها برمی‌خوریم که قلّه آن یک شهید است. شاید بهترین صفحه تاریخی که می‌نویسد، همین باشد. سعی کنید در این یادواره آثار ماندگار شهدا زیاد باشد. سخنرانی‌ها و صحبت‌ها تأثیر روزانه، ماهانه و سالانه دارد، اما چیزهایی باید بماند تا نسل‌هایی بعدی آنها را بخوانند. اگر آثاری، وصیت‌نامه‌ پرمحتوایی یا نکات برجسته دارند، باید کشف کرد و در محیط مدرسه، زندگی، جبهه و ... به عنوان یادگاری ماندنی برای قرن‌های بعد گذاشت. خیلی کارها می‌توان انجام داد. مثل سرودها، شعرها، خاطره‌ها و کارهای تصویری، فیلم‌ها، عکس‌ها و ... من با منطقه لالجین، بهار و استان همدان خوب آشنا هستم. خود همدان استان با ارزشی است. وقتی همدان در جنگ‌های اسلامی فتح شد، کمر رژیم شاهنشاهی ایران شکست و موقعیت اسلام را تثبیت کرد. خداوند هم به اندازه کافی نعمت‌هایش را به آنجا عطا کرده است. توجه به صنایع دستی به خاطر عشقی است که به این نقطه برجسته منطقه خودتان دارید. سرمایه زیادی برای شما ندارد. چه خوب است که در این هنری که دارید، شهدای شما هم منعکس شوند. چون هنر شما در چهل و چند کشور عرضه می‌گردد، پس خوب است که پیامی از شهدا و ایثارگران داشته باشد. نکته‌ای را هم که آقای طلایی‌نیک گفتند که باید برای صنعت سفال شما پایه‌های علمی گذاشته شود، کاملاً قبول دارم. والّا عقب می‌مانیم و دیگرانی که این صنعت را به روز کردند، دنیا را فتح می‌کنند. لذا قطعاً باید در این زمینه کارهای زیربنایی انجام بدهیم تا این صنعت  تقویت و به روز شود. البته به نحوی که افتخارات گذشته فراموش نشود. امیدواریم این کارها انجام بگیرد. به هرحال نقطه برجسته شما ایثارگری‌ها، فداکاری‌ها و انقلابی بودن شماست. بازهم از شما تشکر و قدردانی می‌کنم و امیدواریم یادواره شما به خوبی انجام شود. والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته