دیدارها
  • صفحه اصلی
  • دیدارها
  • دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی با جمعی از اساتید حوزه علمیه قم

دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی با جمعی از اساتید حوزه علمیه قم

  • تهران - مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • سه شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۰
مباحثات طلبگی در دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام/ بحث حلال و حرام کوسه ماهی/ اهمیت نگاه‌های تخصصی به موضوعات فقهی/ اهمیت تعریف درست موضوعات برای تحقیقات فقهی/ نقش اینترنت در گسترش تحقیقات/ لزوم آشنایی مردم و طلبه‌ها با مسائل فقهی/ ضرورت توجه به تخصص در فقه/ تفاوت‌های فقه حکومتی با احکام شخصی/ اهمیت تربیت متخصصین حوزوی برای مسائل کشوری/ تکرار نگاه‌ها در رساله‌های علمیه/ ضرورت موضوع‌شناسی برای فقها/ سردرگمی جامعه در موضوع رؤیت هلال/ رشد طلبه‌های جوان در حوزه علمیه/ جمع‌آوری احادیث علی‌ابن‌ابراهیم/ سوابق علمی و دینی علی‌ابن‌ابراهیم/ تحقیقات آقای صالحی درباره امام حسین (ع)/ سوابق علمی آقای صالحی/ عدم فرصت هاشمی رفسنجانی برای کارهای تحقیقاتی

جمعی از اساتید حوزه علمیه قم، با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دیدار و گفتگو کردند که شرح کامل آن در ذیل می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم، اولاً ایام درگذشت امام حسین (ع) و همچنین درگذشت حاج آقا هاشمیان را به حضرت‌عالی تسلیت عرض می‌کنیم و انشاءالله خداوند ایشان را با شهدای کربلا محشور گرداند. غرض این بود که مدتی خدمت شما نرسیده بودیم، مخصوصاً اینکه اخوی هم مصر بودند که خدمت حضرت‌عالی برسیم و خوب شد که با جمعی از دوستان محقق و اساتید حوزه که اکثراً معرف حضور هستند، خدمت شما رسیدیم.

قبل از هر چیز جمع حاضر را خدمت شما معرفی می‌کنم. جناب آقای دکتر احمد عابدی از اساتید مبرز و محقق حوزه هستند و درس خارج دارند و الحمدلله موفق هستند.

- آقای رحمانی نیشابوری از دوستان فاضل و از اساتید حوزه و از نویسندگان موفق حوزه می‌باشند.

- جناب آقای شیخ محمدمهدی معراجی، مسئولیت‌های متعددی دارند و مسئولیت رسمی ایشان کتابخانه حدیث است و از نوادر کتاب‌شناسان حوزه هستند.

- آقای موسوی شاهرودی مؤلف هستند و کتابی در زمینه مسائل حج به نام جامع‌الاحکام نوشتند که خیلی برای روحانیت راه‌گشا بود.

- آقای رضا مختاری از اساتید و محققین مبرّز حوزه هستند و مؤسسه کتاب‌شناسی شیعه را دارند که کارهای خوبی تا حالا انجام شده است.

- آقای غفوری پسر آقای غفوری امام جمعه مرودشت و داماد ما که در مؤسسه خیلی به ما کمک می‌کنند.

(خیلی خوش آمدید. از آشنایی بیشتر شما خوشحالیم.

زیاد وقت شما را نمی‌گیریم. شاید دوستان توضیحاتی راجع به کارشان داشته باشند. در بیان مسائل شرعی و پاسخگویی به مردم، هم در سطح مراجع و هم در سطح ما که سؤال مردم را جواب می‌دادیم، معمولاً یک کاستی در شناخت موضوعات وجود داشته و هنوز دارد.

مثلاً از ما پرسیدند که کوسه ماهی حلال است یا نه؟ می‌گفتیم اگر فلس دارد، حلال است و اگر ندارد، حرام است. یا مهر السنه چند است؟ می‌گوییم پانصد درهم شرعی. می‌گویند قیمت آن چند است؟ می‌گوییم: از بازار سؤال کنید. بازار هم جواب نمی‌دهد. از این دست نمونه‌ها بسیار بسیار گسترده است. چه مسائل جغرافیایی، چه مسائل خوراکی‌ها، نوشیدنی‌ها و غذاهای صنعتی و غیره که موضوعات خیلی‌ها نامشخص است. یک تعامل جدی بین حوزه، دانشگاه و متخصصین لازم است که موضوعات را مشخص کنند و تکلیف مردم معین شود. ضمن اینکه من در پیش‌نویس مفصل این طرح نوشته بودم که آب یکی از موضوعات فقه است. در کشور چندین موزه آب داریم. در حالی که برای کل موضوعات فقه یک اتاق 2´2 نداریم. بسیاری از این اسناد و موضوعات در حال از بین رفتن است و جایی نگهداری نمی‌شود. ما مدت‌ها و سالها در فقه بودیم. حاج آقا مختاری مقاله‌ای در این موضوع نوشتند و به این مسئله اشاره کردند. یادداشت‌های گذشته تحت عنوان طرح تأسیس مؤسسه موضوع‌شناسی احکام فقهی جمع‌آوری شد که الحمدلله الان راه افتاده است. قبلاً هم خدمت شما فرستاده بودیم. نمی‌دانم ملاحظه فرمودید یا نه؟

(یادم نیست. شاید دیده باشم.

تقریباً همه جوانب این مسئله مدنظر قرار داده شده که در آینده، هم یک بخش تحقیقاتی داشته باشد و روی موضوعات کار تخصصی شود و هم بخش موزه و نمایشگاه داشته باشد که نگهداری این موضوعات است. اگر اجازه بفرمایید اجمالاً اشاره می‌کنم. ما دوست داریم در آینده، چنان که در بعضی جاها آکواریوم‌های بزرگی است که افراد در آن آبزیان را می‌بینند، چنین جایی باشد که مردم مثلاً در دست راست آبزیان حلال و در دست چپ آبزیان حرام را ببینند و سایر موضوعات.

بر فرض اگر درهم از آغاز فقه کتاب الطهارة تا دیات در موارد مختلف موضوع فقه قرار گرفته است، در جایی انواع و اقسام درهم از عصر معصومین تا حالا، تطوّر و تغییر آن تاکنون نگهداری شود و موارد فقهی در کنار آن تابلو باشد.

موضوعات نوپیدا مثل بحث شبیه‌سازی و پیوند مصنوعی و مرگ مغزی و ناباروری و پیشگیری و امثال اینها بررسی شود و در آنجا به طلاب آموزش مختصری در این موضوعات داده شود.

بحث بورس و بانکداری و امثال اینها خیلی گسترده است. غالباً طلاّب حوزه در این موضوعات اطلاعات کمی دارند. اگر افرادی خودشان به فکر بیفتند و کاری بکنند، فرق می‌کند. در غیر این صورت آشنایی کم است. در این وادی دوستانی که در محضرشان هستیم، از ابتدای کار کمک کردند و جلسات متعددی برگزار شده است و تقریباً راه‌اندازی شده است و خواستیم از نظرات حضرت‌عالی هم که انشاءالله مطالعه می‌فرمایید، استفاده کنیم و اگر هم مکتوب زحمت بکشید، برای ما مغتنم است.

(در اینجا باید برای شما مکتوب بفرستم. من هم این را قبول دارم. ما هم با موارد زیادی برخورد می‌کنیم که با تردید موضوعات تعریف می‌شود. اگر بتوانیم موضوعات را درست تعریف کنیم، کار خوبی برای تحقیقات فقهی انجام داده‌ایم. من کاملاً قبول دارم.

یکی از آقایان معمولاً می‌گویند، تعیین موضوع در شأن فقیه نیست. ولی اگر فقیه موضوع را نداند، نمی‌تواند جواب بدهد. لذا باید کلی بگوید. مثلاً همین ماهی که پیش از انقلاب هم ما در این مورد، مسئله داشتیم و آقای دکتر سحابی که در مسئله زیست‌شناسی تخصص داشتند، می‌گفتند که ماهی بدون فلس نمی‌شود. فلس جزو ماهیت ماهی است. ممکن است قابل رؤیت برای ما نباشد، اما حتماً فلس دارد.

به هر حال من حالا یک نمونه را می‌گویم و این را انسان می‌تواند با متخصصین اقدام کند و در دو، سه مورد این‌گونه تحقیق کند. یا در کتاب‌های خاص هست که لابد شما دنبال این کتاب‌ها می‌روید. الان اینترنت هیچ چیز را از قلم نمی‌اندازد. اگر شما بخواهید، همه اینها را می‌توانید در اینترنت پیدا کنید. مقالات، تحقیقات، عکس و موارد دیگری هم هست. یک جایی می‌خواهد که برنامه‌ریزی کند و تحقیقاتش را توسعه بدهد. جاهایی را هم که نتوانست از اینترنت استفاده کند، می‌تواند از جای دیگر دربیاورد. متخصصین همه رشته‌ها در ایران هستند. فکر می‌کنم راه سختی نیست، خدمت بزرگی است.

اینکه نمایشگاهی درست کنید، بحث جداگانه‌ای است. اگر امکاناتی تهیه شود که یک نمایشگاه برای مردم یا طلبه‌هایی که می‌خواهند تشخیص بدهند، درست شود که بیایند و ببینند، کار خیلی خوبی است. بالاخره دنیا از این چیزها استفاده می‌کند. چرا ما استفاده نکنیم؟ من خیلی متشکرم از اینکه این فکر به ذهن شما رسیده و دنبال آن هستید و در تعجب هستم که چرا این را که می‌گویید فرستادیم، نخواندم؟

بله فرستادیم.

(چه زمانی فرستاده بودید؟

چند ماهی است که فرستادیم. با یک نامه که اخوی فرستادند.

(کدام یک از اخوی‌ها؟

اخوی تهران

(من ایشان را خیلی وقت است که ندیدم. ممکن است ایشان هنوز نیاورده باشد.

به هر حال الان تنظیم کردیم و امیدواریم از نظرات حضرت‌عالی بهره‌مند شویم.

خیلی مورد استقبال مراجع قرار گرفته است.

(قطعاً این‌گونه است. هیچ مرجعی بی‌نیاز نیست.

به نحوی دنباله مباحث حضرت‌عالی است که کار را باید تخصصی انجام داد. الان در جواب استفتائات در سازمان حج برای خیلی از سؤالات حتی از دفتر رهبری جواب می‌آید، مثلاً برای همین فیش حج که آیا این فیش خمس دارد یا نه؟ می‌گویند که اگر سرمایه‌گذاری است، خمس دارد. این‌گونه موارد واقعاً بین مردم جایگاه ندارد.

من یک بار به دفتر آقا رفتم و عرض کردم که اینها را این امکاناتی که آقایان دارند، باید با بانک‌ها بنشینند و ببینند که موضوع چیست و به مردم بگویند که خمس دارد یا ندارد، می‌شود یا نمی‌شود. این‌گونه با تردید صحبت کردن، جایگاه خوبی ندارد. مطالبی را حضرت‌عالی در آن کنگره فرمودید که حوزه هم باید تخصصی باشد، این کار می‌تواند قدم خوبی در همان راستا باشد.

(بله؛ یعنی ما فکر نمی‌کنیم یک نفر مرجع بتواند همه مسائل فقه را در همه ابواب «عن عِلْمٍ» بیان کند. در آخر به تقلید می‌افتد و باید از دیگران فتوایی را نقل کند و فعلاً جواب مردم را بدهد.

به هر حال اگر فقه تخصصی شود و اگر در زمان ما این اتفاق بیفتد، فقه بعد از این یک پیشرفت سریع خواهد کرد. حالا مثلاً یک دوره اصول و یک دورة فقه را مثل الان عمومی بخوانند و بعد به سراغ یک بخش بروند و در آن بخش می‌توان خیلی تخصصی عمل کرد. تازه در آنجا هم باید شورا باشد. قبلاً مباحثه کمپانی و اینها بوده است، گویا حالا در حوزه نیست. آیا مباحثه دست‌جمعی در طلبه‌ها هست؟

در سطح پایین هست. ولی نه خیلی زیاد.

(در سطح علما هم همین‌طوری است. اگر تخصصی شود، عمیق می‌شود. تخصصی هم معمولاً یک گروه دارد و هر گروه، یک سرگروه دارد. بالاخره ما باید جوابگو باشیم. تا به حال در حوزه‌ها در حدود مسائل شخصی مردم، بین خودمان و خدا و حداکثر خانوادگی کار می‌کردند، اما الان می‌خواهیم به همه چیز جواب بدهیم؛ یعنی توقع داریم دولت همه کارهایش را با تطبیق با دین انجام دهد.

وقتی به دولت نگاه می‌کنیم، چند قفسه قانون می‌بینیم که در همه جزئیات قانون گذراندند. شاید هم شرعی باشد و شاید هم نباشد. به هر حال همه معتبر است. دستگاه قضاوت هم حکم می‌کند. در همه این آیین‌نامه‌ها و تصویب‌نامه‌ها یک حکم شرعی است. بالاخره یا واجب یا حرام و یا مستحب است. حوزه به موازات این مسائل باید برای حکومت دینی صاحب‌نظر باشد.

این‌گونه که ما پیش می‌رویم، خیلی در حال خراب شدن است. ممکن است روزی پیش بیاید که مردم اصلاً نخواهند و بگویند که ما حکومت دینی نمی‌خواهیم. فشار بدی به انقلاب و روحانیت و همه می‌آورد. ما باید وظیفه خودمان را در هر شرایطی انجام دهیم. فکر می‌کنم کار شما خلأیی را پر می‌کند. ممکن است طول بکشد که تأکید می‌کنم خسته نشوید و استفاده کنید.

یکی از آثار و برکاتش، وحدت در فتوا خواهد بود. در مورد اینکه هشت فرسخ شرعی چند کیلومتر است، همین الان هشت نظر متفاوت در رساله‌ها داریم. در حالی که اگر این محاسبه شود، می‌توان جواب واحد داد. آن چیزی که مربوط به استنباط است، به آن کاری نداریم؛ اما آنچه که راجع به ا ندازه گیری و محاسبه است، می‌توان اندازه گرفت. الان خیلی زیاد در باب نصاب غلاّت تفاوت نظر داریم که امروزه چند کیلو است. در مورد حد و کر هم این‌گونه است. تفاوت به شناخت موضوع برمی‌گردد که اگر یک کار کارشناسی تخصصی مورد اعتماد فقها و مراجع صورت بگیرد و با کارشناسی و به صورت علمی به آنها عرضه شود، بسیاری از این اختلاف اقوال کم می‌شود.

(یک وقتی به همین منظور، همه جای رساله‌های عبادی، اقتصادی، خانوادگی را یک مقدار مطالعه کردم. دیدم بسیاری از این فتواهای که در رساله‌ها می‌آید، همین موضوع است؛ یعنی تشخیص موضوع با کمی تفاوت. اگر همه مثل هم و واضح باشند، فتواها اجماعی است، والاّ متفاوت است. این‌ها هم یک جایی دارد. البته فقیه باید موضوع‌شناس هم باشد. یا اینکه کسانی را داشته باشد که موضوع را برایش تعیین کنند. همه که نمی‌توانند این کار را بکنند. باید جایی این کار را بکند. در کتاب‌ها هم هست. ممکن است بعضی‌ها روی آن حاشیه بزنند و مواردی بیاورند که بعد دوباره اصلاح می‌شود. من به شما تبریک می‌گویم و به سهم خودم اگر بتوانم، کمک می‌کنم.

بعضی موارد سبب تضعیف اعتماد مردم به روحانیت می‌شود. مثلاً تفاوت مَهرالسنته را که گفتم از آقای فاضل حدود ده سال قبل استفتاء کردم، جواب داده که در این زمان صد هزار تومان می‌شود. همان زمان از آقای منتظری استفتاء کردم، ایشان گفتند که یک میلیون و نیم. چون آقای فاضل به قیمت نقره حساب کردند و آقای منتظری گفته که چون الان نقره حالا مورد مبادله و پول رایج نیست، ما باید طلای آن زمان را یک میلیون و نیم حساب کنیم. محضردارها در تمام مهریه‌ها رسم است که می‌نویسند مهرالسنته بعد موقع حساب، همین اختلاف‌هاست و این اختلاف‌ها سبب بی‌اعتمادی مردم به فقه می‌شود. به جنبه‌های نظری کاری نداریم.

یا ساده‌تر از همه، در مکه تا چند سال قبل می‌پرسیدند که غار حرا خارج از مکه هست یا نه؟ می‌توان بین عمره و تمتّع رفت یا نه؟ آقایان می‌گفتند که اگر خارج از مکه هست، نمی‌توان رفت و اگر جزو مکه است، می‌توان رفت.

(با این مسائل و نگاه بدیهی، فتوا آسان بود.

به قول آقای مختاری بعضی از موضوعات را بی‌دلیل پیچیده کردند. مثلاً در طبقه دوم طواف جایز است یا نه؟ اکثر آقایان فتوایشان این است که اگر از خانه خدا پایین‌تر است، جایز است و اگر کف طبقه دوم بالاتر است، جایز نیست.

(دلیل این بالا و پایین چیست؟

صدق طواف. اگر بیت بالاتر باشد، صدق طواف می‌ماند.

(الان که جمعیت زیاد شده، کم‌کم این سؤالات پیش می‌آید. مگر رمی‌جمرات چقدر مشکل بود. بالاخره سعودی‌ها حل کردند و ما هم قبول کردیم.

مجمع تشخیص سابقاً دو همایش رؤیت هلال برگزار کرد که ما هم شرکت کردیم. خیلی از بحث‌های تخصصی و عمیق مطرح می‌شد و خیلی مؤثر بود. اگر آن همایش دو سال یک بار ادامه پیدا می‌کرد، خوب بود. یک همایش در لبنان بود که ما رفتیم. خیلی ضعیف بود و بحث‌ها ابتدایی بود.

مرحوم آقای فضل‌الله در لبنان همایشی برگزار کردند، آن‌هایی که آمده بودند، حرف‌های ابتدایی می‌زدند. یک همایش را یکی از بزرگان در ابوظبی برگزار کرد که آن هم این‌گونه بود. ولی در همایش‌های مجمع تشخیص آقایان بحث‌ها را مطرح می‌کردند و خیلی مؤثر بود.

(الان نیست؟

دو همایش برگزار شد؛ اما الان نیست.

(با دانشگاه آزاد همکاری می‌کردند و بنا بود استانی باشد و در اینجا هم باشد.

یک جلسه نیم بند هم در دانشگاه تهران - نه در آن سطح - برگزار شد. در آن سطح از خارج می‌آمدند و متخصصین داخلی هم بودند. خلاصه آن مباحث را ما در مقدمه رؤیت هلال آوردیم. همان سخنان شما و بحث‌هایی دیگر. به خصوص حالا که کتاب‌های فقهی و ریاضی خیلی زیادی چاپ شده، خیلی از مسائل را می‌توان بهتر حل کرد. حرف‌هایی که خیلی وقت‌ها در مطبوعات یا در برنامه‌های به ظاهر علمی زده می‌شود، خیلی از حقایق علمی دور است. ابتدایی و براساس ذهنیات است. اگر آقای میرسلیم و یا دیگرانی که متولی بودند، دو سال یک بار برگزار کنند، خیلی خوب است.

(من پیگیری می‌کنم. اگر تعطیل شده، علتش را می‌پرسم.

کتاب‌شناسی شیعه آقای مختاری یکی از مؤسسات خیلی خوب شده است. کتاب برای حاج آقا آوردید؟

بله قبلاً جرعه‌ای از دریا را خدمت شما فرستادیم، خاطرات آقای شبیری بود.

مجموعه خیلی خوب و دقیقی شده است. در حقیقت ادامه کار حاج آقا بزرگ است. کار سنگین و بسیار خوش آینده‌ای است. ضمناً آقای مختاری به عنوان محقق مدقق جوان حوزه هستند.

با همراهی آقای معراجی و سایر رفقا کار می‌کنند.

(الحمدلله الان در حوزه چهره‌های خوبی رشد کردند. تحقیقاً در آینده ما مراجع جامع‌تر از مراجع فعلی خواهیم داشت. اگر خودمان باشیم.

قرار شد کتاب‌های کنگره را خدمت حاج آقا بیاورند. دو ماه قبل کنگره‌ای درباره علی‌ابن‌ابراهیم قمی گرفتیم. تقریباً بیش از نصف کتاب کافی از علی‌ابن‌ابراهیم است. متأسفانه خیلی ناشناخته است. به طوری که خیلی از مراجع وقتی که با آنها صحبت می‌کردم، هیچ چیز درباره علی‌ابن‌ابراهیم نمی‌دانستند. با اینکه کمتر حدیثی است که وقتی این آقایان می‌خواهند فتوا بدهند، مرتبط با علی‌ابن‌ابراهیم نباشد. متأسفانه قبر ایشان در قم در پاساژ الغدیر است و الان کنار قبر ایشان مغازه‌هایی است که مانکن گذاشتند. حتی یک جا دیدم که صاحب جواهر فرموده بود که اگر وجوهات دست من داده می‌شد، قبر علی‌ابن‌ابراهیم را طلا می‌گرفتم.

(این مطلب در جواهر است یا جای دیگر؟

در جواهر است. ما اول کل احادیث علی‌ابن‌ابراهیم را جمع‌آوری کردیم، چیزی حدود نه هزار و خرده‌ای که هشت جلد کتاب به عنوان مسند علی‌ابن‌ابراهیم شد. کتاب تفسیر علی‌ابن‌ابراهیم است که خیلی در مورد آن شک و شبهه است. یک موقع من در نمایشگاه بین‌المللی کتاب آمار گرفتم که ببینم سنی‌ها از کتاب‌های شیعه چه کتابی را بیشتر می‌خرند. دیدم بیشترین کتابی که خریده بودند، تفسیر قمی بود. بعد فهمیدم که این قربه الی الله نبوده است. بلکه به خاطر این بود که در این تفسیر چیزی علیه شیعه احتمالاً هست. روایات تأویل قرآن و روایاتی که مثلاً طاغوت همیشه به عمر و ابوبکر نیش زبان می‌زند یا درباره تألیف قرآن در این تفسیر خیلی زیاد است. تفسیر را تصحیح کردیم که این دو جلد، 15 جلد شده است؛ یعنی مقدمه بر آن زدیم و خیلی از پاورقی‌ها و ابی‌جارود را از تفسیر قمی جدا کردیم. البته الان تفسیر زیر چاپ است و هنوز از چاپ بیرون نیامده که خدمت شما بیاورم. ولی بقیه را که 15 جلد کتاب است، خدمت شما آوردیم.

(شُذوذات را چه کار کردید؟

همه را در پاورقی بحث کردیم. جالب است که اکثر این‌گونه روایاتی که به ما اشکال وارد می‌شود، این‌ها را قمی از تفسیر طبری گرفته است که در پاورقی گفتیم که اگر این اشکال دارد، به تفسبر طبری برمی‌گردد.

(یعنی برای سنی‌ها خوب است؟

بله. ولی برای خودمان نه. این خیلی عجیب است که مثلاً تفسیر ابی‌جارود که در تفسیر قمی وارد شده، هیچ اشکالی ندارد. با اینکه خود ابی‌جارود معروف است که آدم ضعیفی است. فکر می‌کنم تنها وجه مشترک بین علی‌ابن‌ابراهیم و ابی‌جارود که این دو تفسیر در آن آمده است، این است که هر دو نابینا بودند. چون هم علی‌ابن‌ابراهیم و هم ابی‌جارود نابینا هستند که این تنها وجه اشتراک آنها است والاّ تفاوت فکری زیادی دارند.

(برای آنها قرائت می‌شده است؟

نتوانستیم چیزی پیدا کنیم.

(هیچ جا توضیحی ندادند؟

نه. با اینکه ابی‌جارود از لحاظ زمانی خیلی مقدم بر ایشان است و خیلی تقدم دارد. ولی ابی‌جارود خیلی ظاهرگراست. برخلاف علی‌ابن‌ابراهیم که خیلی باطن‌گراست.

در شرح حال ابی‌جارود هست که می‌خواند.

(الان هم برای نابیناها می‌خوانند. خط بریل و اینها آن موقع مطرح نبوده است. قطعاً باید برایش بخوانند.

احتمالاً در ذهن کسی بوده که تفسیر نابیناها را جمع کند. آیت‌الله معرفت مقاله‌ای نوشته بود که این خیلی عجیب است که علی‌ابن‌ابراهیم استاد کلینی است و کلینی هر چه دارد، از ایشان است. در عین حال چرا کلینی حتی یک روایت از تفسیر قمی نقل نکرده است و این را شاهد گرفته بود که این تفسیر مال علی‌ابن‌ابراهیم نیست. من در مقدمه شاید صد مورد حدیث آوردم که هم سند و هم متن هر دو عیناً در تفسیر قمی و در اصول کافی هست.

(سندش را ذکر کرده است.

بله. والاّ عیناً یکی است؛ یعنی مشخص است که کلینی هم از اینجا خیلی گرفته و اسم نیاورده است.

(رسم این است که می‌آورند، چطور اینجاها نیاورده‌اند؟ واقعاً از ایشان هیچ چیز نیاورده است؟

نه. هیچ کجا اسم نیاورده است که از تفسیر قمی است. همیشه می‌گوید علی ابن ابراهیم، ولی اسم تفسیر را نیاورده است. ولی من بسیار زیاد درآوردم که عین عبارت تفسیر در کافی آمده است. گاهی دو صفحه هم هست؛ یعنی پیداست که اتفاقی نیست. دو صفحه عیناً عبارت یکی شده است. مواردی این‌گونه هم آوردیم. عربی علی‌ابن‌ابراهیم ظاهراً عربی خراسانی و مثل عربی قمی بوده است؛ یعنی آن مواردی که پیداست اشتباه فهیمده بوده و از اول تا آخر تفسیر هم یک اشتباه را همه جا تکرار می‌کند و پیداست، عربی او خوب نبوده است.

(شما شبیه کارهای آقا شیخ نعمت‌الله صالحی را انجام می‌دهید. آقای صالحی را در همین مسئله خیلی اذیت کردند. مثلاً روی حدیث کساء تحقیق خوبی کرده بود. مثلاً در مورد امام حسین (ع) کتاب خوبی نوشته بود. بیخودی اینها تکفیرش کردند.

اتفاقاً همین خاطره را نقل کردیم که آقای صالحی گفتند و جایی هم نوشته که آقای مطهری به من زنگ زدند که آقای صالحی اگر این دفعه بچه گیرت آمد و اگر پسر بود، اسمش را ابن شهر آشوب بگذار. گفتم چرا؟ گفت با این کتابی که نوشتی، شهر را به آشوب کشاندی.

(آقای صالحی کتاب را قبل از چاپ به من داد. کتاب را خواندم و گفتم که کتاب را ما می‌پسندیم. ولی مطمئناً شما با انتقاداتی مواجه می‌شوید که نمی‌توان تحمل کرد. آن‌ها می‌خواهند روضه بخوانند که اصلاً جور درنمی‌آید. ولی شجاعت کرد. آقای مطهری با آقای صالحی شوخی داشت. یک وقتی ما مکتب تشیع منتشر می‌کردیم، آقای صالحی مقاله خوبی نوشته بود و آقای مطهری به ایشان گفت که با این پک و پوزت فکر نمی‌کردم این‌گونه باشی؟ با هم رفیق بودند و از این حرف‌ها به ایشان می‌زد.

کتاب فی‌سیره‌اهل‌بیت را حضرت‌عالی استحضار دارید که جلدهای مختلف آن در طول سالیان سال چاپ شده است. این را کتاب سال ولایت همت کرد و با همکاری نشر معروف در قم تمام آثار ایشان را چاپ کرد که 40 جلد شد. کتاب فی‌سیره‌اهل‌البیت به قلم آقای باقر شریف است. ما این را یک دوره خدمت جناب‌عالی فرستادیم. ولی از قضیه آقای فلاح‌زاده فهمیدیم که دست شما نرسیده است. در اینجا هم که نگاه می‌کنیم، نیست.

(همه کتاب‌های من اینجا نیست.

خدمت شما رسیده است؟

(قاعدتاً رسیده است. خیلی کتاب برای من می‌آید. هر هفته میزم پر می‌شود. من یک مقدار را برای کتابخانه خودم در رفسنجان می‌فرستم و یک مقدار را نگه می‌دارم و یک مقدار را به خانه می‌برم. کتاب زیاد جمع می‌شود. فرض اولم این بود که هدایای کتابی را برای خودم نگه دارم و هدایای دیگر را در مسیر دیگر مصرف کنم.

الان یک دوره از کتاب سیره‌اهل‌بیت را با خودمان آوردیم. آقای باقر شریف در نجف یک شخصیت برجسته است و چهل جلد سیره‌اهل‌بیت را پاک و تمیز نوشته و به من گفته که فلانی حتماً به دست حاج آقا برسد.

(سلام مرا خدمت ایشان برسانید و بگویید خیلی ممنونیم. منهای اینها، من از آثار ایشان استفاده کردم.

این مجموعه کامل ایشان است.

(مدتی است که مثل شما نمی‌توانم کار تحقیقی کنم. فرصت نمی‌شود که این کار را کنم.

هنوز کارهای شما واقعاً خوب است و اصلاً با کار جوانان قابل قیاس نیست. خیلی متشکریم از وقتی که به ما دادید.

(خیلی خوش آمدید.