دلایل بازگشت امام (ره) از قم به تهران در سال 1358 به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی
تاریخ 4/11/1358
حضور امام در قم، خواسته قلبی ایشان بود، زیرا براساس همان فکر که حضور روحانیون را در امور اجرایی به صلاح نمیدیدند، نظرشان براین شده بود که اگر از مرکز حکومت دور باشند، بهتر خواهد بود؛ ضمن آنکه جاذبه حوزه و محیط شهر قم و معاشرت با علما و طلبهها که معمولا برای روحانیون طبیعی و عمومی است، در اتخاذ این تصمیم، بیاثر نبود.
دسترسی به امام در قم برای ما و اعضای دولت موقت ـ جدا از دوری راه ـ چندان دشوار نبود؛ اما گذشت زمان ضرورت حضور ایشان را در تهران برای ما مسجلتر کرد. حتی آقای بازرگان، علیرغم خوشنودی اولیهای که نسبت به رفتن امام به قم داشت، وقتی با مشکلات روبرو شد، خواستار حضور ایشان در تهران بود. جمعی از اعضای شورای انقلاب نیز چند بار پیشنهاد برگشت ایشان به تهران را مطرح کرده بودند، اما عملی نشد. سرانجام در کش و قوس انتخابات ریاست جمهوری، به ناگاه امام دچار ناراحتی قلبی و کسالت شدید شدند. وقتی این خبر به ما رسید، آقایان بهشتی، خامنهای، موسوی اردبیلی و من بلافاصله به قم رفتیم. در آنجا پس از مشورتهای لازم، معلوم شد که در قم امکان معالجه ایشان نیست. به همین دلیل قرار گذاشتیم ایشان را با وسیله نقلیه مناسبی که به همین منظور آماده شده بود، به تهران منتقل کنیم و البته توجه داشتیم که اعلان این انتقال با توجه به شرایط حساس جامعه، باید با ظرافتهای خاصی صورت گیرد. به هر حال این کار انجام شد و ما با پذیرش این مسئولیت، موفق شدیم امام را با کمترین آسیبی ]در تاریخ 4 بهمن 1358[، به بیمارستان قلب تهران برسانیم و ایشان را در آنجا بستری کنیم.
حضور امام در بیمارستان، موجی از نگرانی در میان مردم حقشناس کشور ما، برانگیخت و حتی گروه بسیاری را به حضور در مقابل بیمارستان کشاند و مراسم دعا و نیایش متعددی را در مساجد و راهپیمائیهای گستردهای را در سراسر کشور، موجب گردید. اطلاع رسانی به موقع تیم پزشکی ایشان و تاکیدات مکرر حاج احمدآقا، مبنی بر سلامتی حضرت امام، در فرونشاندن این التهاب گسترده، نقش به سزایی داشت.
از این مرحله، ضرورت مراقبتهای پزشکی به توصیه پزشکان، و اصرار جمع ما به ایشان برای حضور در تهران، امام را بعد از مرخصی از بیمارستان ]در تاریخ 12 اسفند 1358[، به حضور دایم در تهران و اقامت در جماران، قانع ساخت.
منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری