برخی کنشگران یا نخبگان سیاسی هر اندازه از مشاوره ها و سناریوهای کارشناس عملیات روانی یا انتخاباتی بهره گیرند دست تقدیر باز هم آنها را به ورطه شکست یا سقوط می کشاند. شعارهایی مثل توزیع عدالت، تقسیم ثروت، مبارزه با اشرافی گری، شاهزاده و گدا، 96 درصدی، 94 درصدی و ... از سال 1384 در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم آغاز و سیبل آن در همه ادوار کسی نبود جز آیت الله هاشمی رفسنجانی. نتیجه واقعی اعتماد مردم به آن شعارها چیزی جز توزیع فقر، افزایش فاصله طبقاتی دهک ها، فرورفتن عده زیادی به زیر فقر و تبدیل فرمول "شاهزاده و گدا" به "گدا و گدا" نبود. ماهنامه "همشهری ماه" در دی ماه 1395 دوره ای که هنوز شهرداری تهران در اختیار اصولگرایان بود کارتونی روی جلد خود قرار داد که در جریان انتخابات 96 مشخص شد استراتژای انتخاباتی یکی از کاندایداهاست و قرار است براساس همان برنامه های خود را جلو ببرد غافل از اینکه درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز به مثابه ضدتاکتیک درآمد و سناریوسازان را تخطئه کرد.

دختر گل فروش
روی جلد ماهنامه همشهری ماه شماره 151 دختر بچه مدرسه ای گل فروشی با صورتی معصوم پشت یک چراغ قرمز دیده می شود که به درهای یک بنز سورمه ای رنگ نزدیک شده؛ مردی با عبای قهوه ای روشن و انگشتری در انگشت کوچک دست خود در حالی که چند اسکناس را بالا گرفته از شیشه عقب بنز بیرون آورده و دخترک گل فروش در حالی برای گرفتن اسکناس ها روی پنجه پا ایستاده که دستش به آنها نمی رسد. 
تایمر چراغ قرمز عدد 96 را نشان می دهد و در تیتر یک جلد مجله آمده: "شاهزاده و گدا". این طرح که در نخستین نگاه بررسی اجزا آن مشخص می شود تلاش دارد با استفاده از بنز سورمه ای، عبای قهوه ای و انگشتر در انگشت کوچک شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی را به تصویر بکشد. 96 هم نماد دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری بود و هم شعار یکی از کاندیداها که مردم ایران به 96 و 4 درصد تقسیم کرد.
انتشار آن شماره از مجله همشهری ماه مصادف شد با درگذشت ناباورانه آیت الله هاشمی رفسنجانی به فاصله تنها چند روز پس از قرار گرفتن روی پیشخوان کیوسک مطبوعات. احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر چهارم تهران با انتشار یادداشتی با تیتر «دختر گل‌فروش به چه کسی اعتماد کرد؟» به رفتار رسانه های رسمی و رسانه های شهرداری در زمان حیات آیت الله هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد: "چند روز پیش جلد نشریه‌ای را نشانم دادند که با تیتر «شاه و گدا» و با تمهیدات تصویری، کوشیده بود به شایعه همیشگی رفتار شاه‌وار و بی‌اعتنایی هاشمی به حال و روز مردم بینوا، دامن بزند؛ نشریه‌ای که با بودجه عمومی نه‌چندان با حساب و کتاب منتشر می‌شود. آن زمان به خودم گفتم، برای‌شان چه اهمیتی دارد لابد مهم نیست، پول بیت‌المال را حیف و میل می‌کنند! حالا فکر می‌کنم بازیگران این نمایش در پاسخ به مردم چه دارند که بگویند. پیام مردم به این‌قلعه‌کوبان نامردم در آخرین انتخاباتی که هاشمی در آن شرکت داشت روشن است و جای شک و انکار ندارد: به او رأی دادند و مخالفان او را حذف کردند. دیروز در مراسم بدرقه پیکر هاشمی، در فردای سالروز رگ زدن امیرکبیر، مدام نشان دادند که اگر کسی گامی به سوی آنها بردارد، آنان گام‌های بلند تری به سویش بر می‌دارند. دیروز آن چراغ قرمز تصویر روی جلد آن نشریه سبز شد و مردم نشان دادند که به گمان‌شان شاه و گدا کیست و دختر گل‌فروش به چه‌کسی اعتماد کرده است."
چنین شد که بسیاری از هنرمندان و کارتونیست های ایرانی سعی کردند با الهام از طرح اولیه همشهری ماه طرح های دیگری از دختر گلفروش به تصویر بکشند غم و غم و گریستن او را از فقدان سردار سازندگی بیان کنند.