ایام سالگرد آیت الله هاشمی است. در این یکسال بسیاری در مورد شخصیت و خدمات این مرد بزرگ نوشتند و گفتند اما هنوز تا ادای حق مطلب، فاصله زیاد است. همه متفقند که او در زمره چند شخصیت اول تاریخ ۳۸ ساله انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. اما نکته مهمتر جایگاه ایشان در تاریخ روحانیت شیعه است.
روحانیت تشیع در طول تاریخ خود فقهاء، عرفا، فیلسوفان، مجتهدین و مراجع عظیم الشأن بسیاری بخود دیده است اما چهره هایی که بتوان آنها را در زمره سیاستمداران بزرگ تاریخ سیاست، کشورداری و دیپلماسی جهانی ثبت کرد، بسیار کم دارد زیرا که حوزه های علمیه شیعه در طول تاریخ خود عمدتا مرکز فراگیری علوم دینی بوده و نه علوم سیاسی، کشورداری و دیپلماسی.
مرحوم ایت الله هاشمی رفسنجانی جزء نادر شخصیتهای تاریخ روحانیت تشیع است که براساس استانداردهای جهانی، بدون اینکه درس سیاست و کشورداری خوانده باشد، از نوابغ سیاسی جهانی تلقی میشود.
مرحوم گنشر که برجسته ترین وزیر خارجه آلمان بعد از جنگ جهانی دوم است، بعد از یک ملاقات ۹۰ دقیقه ای با مرحوم ایت الله هاشمی درسال ۷۰-۱۳۶۹به من گفت که در طول ۱۶ سال مدیریت دستگاه دیپلماسی المان با برجسته ترین روسای جمهور عالم ملاقات کرده ام اما رییس جمهوری به تیزهوشی آقای هاشمی ندیده ام.
در ایامی که مدیر کل اروپای وزارت خارجه بودم، در اواخر دهه ۶۰، بهمراه یکی از وزرای صنعتی به دیدار آقای هاشمی رفتیم. کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و اطریش در وین را در پیش داشتیم. وزیر مذکور که رییس کمیسیون مشترک بود، یک گزارشی از کلیه پروژهای صنعتی جدید، در دست اجراء و یا نیمه تمام کشور بصورت جدول و در قالب یک کتابچه ای تقدیم کرد که شامل صدها پروژه کوچک و بزرگ در اقصی نقاط کشور بود و قرار بود به طرف اطریشی ارائه شود تا انتخاب کنند. آقای هاشمی کتابچه ای که شاید حدود یکصد صفحه جدول آماری از پروژه ها بود را ظرف چند دقیقه تورق کرد و به وزیر فرمود این گزارش شما اشتباهات زیادی دارد و سپس نمونه هایی از اشتباهات در مورد درصد پیشرفت و میزان ارزبری چند پروژه را نشان وزیر داد. وزیر گیج و مبهوت و شرمنده از اتاق رییس جمهور بیرون آمد و از دفتر رییس جمهور به معاونینش زنگ زد و تک تک ایرادات آقای هاشمی را سوال کرد. معاونین مربوطه حضور ذهن نداشتند. وزیر گفت من اینجا می نشینم تا بررسی کنید و جواب دهید. مدتی طول کشید تا جواب دادند و نهایتا تمام ایرادات آقای هاشمی را بدون استثناء تایید کردند. وزیر با فریاد پشت تلفن به معاونینش گفت که شش ماه است همه با هم جدول آماری پروژه های کشور را در آورده ایم و درشورای معاونین بررسی کرده ایم اما آقای هاشمی با یک تورق چند دقیقه ای فهمید که ما گند زده ایم! آقای وزیر که بقدری عصبانی بود و نای بلند شدن نداشت، رو به من کرد و گفت: این شیخ از عجائب خلقت است. حضور ذهن و تسلطش بر امور صنعتی و اقتصادی و وضعیت پروژه ها از من و همه وزرای صنعتی و اقتصادیش بیشتر است بطوریکه هروقت نزد او آمدیم، شرمنده از اتاقش خارج شدیم.
در ایام سفارتم در آلمان، روزی صبح سحر از دفتر صدراعظم آلمان تماس گرفتند و احضارم کردند. گیج و نگران رفتم. وزیر صدراعظم هنگام ورود با من دست نداد! در حالی که روی صندلی نشستم، او راه میرفت و سیگار میکشید! بعد از چند دقیقه گفت شما دیشب خواب کردید و من تمام شب را بخاطر شما در این اتاق بیدار ماندم. دیشب نیروهای ناتو کشتی ایران کلاهدوز را در بندر انتورپ بلژیک توقیف و محموله خمپاره یا موشک به مقصد آلمان را کشف و ضبط کرده اند. انگاه با لحنی تند از من پرسید چرا دست از این کارها برنمیدارید؟
من که واقعا روحم از این ماجرا خبر نداشت، جزئیات واقعه را از او پرسیدم. در نهایت هم او به من گفت که آمریکاییها این موضوع را کشف و ضبط کرده اند، کار از دست آلمان خارج است، این کار به معنی تهدید خاک ناتوست و ممکن است کشورهای عضو ناتو جملگی سطح روابط دیپلماتیک را با ایران کاهش دهند. اخر جلسه هم به من گفت: ضمنا شما هم از این به بعد میتوانید در آلمان با همسرتان در اقامتگاهتان والیبال بازی کنید چون احدی از مقامات این کشور با شما ملاقات نخواهد کرد تا تکلیف این موضوع روشن شود. در حقیقت با زبان محترمانه گفت که ماموریتتان خاتمه یافته است!
عازم تهران شدم. به دیدار آقای هاشمی رفتم. قبل از اینکه حرفی بزنم فرمود: میدانم برای چه آمده اید. من سفر استان فارس بودم. خدمت مقام معظم رهبری رسیدم. فرمودند گزارش سفر استان فارس بماند برای بعد. هرچه سریعتر و قبل از هر کاری، موضوع خمپاره را بیگیری و روشن کنید. دیروز هم در جلسه شورایعالی امنیت ملی بحث کردیم و هیچکس چیزی نمیدانست. بنابراین برای رهبری، شورای عالی امنیت ملی و من این مهمترین دستور کار است تا مشخص شود عوامل این خیانت به منافع و امنیت ملی کشور از خارج هستند یا از داخل چون ما تردید نداریم این اقدام توطئه ای علیه امنیت ملی ایران است. خدمتشان عرض کردم که من دیگر به آلمان برنمیگردم چون در عمرم اینقدر تحقیر نشده بودم که یک مقام خارجی به من بگوید برو با همسرت در منزل والیبال بازی کن!
آقای هاشمی فرمود تکلیف شرعی شماست که هر چه زودتر برگردید و قبل از اینکه این باد به طوفانی در روابط خارجی ما تبدیل شود، آنرا مهار کنید. این موضوعی است که آمریکاییها و صهیونیستها میتوانند بر آن سوار شده، کل روابط ما با جهان غرب را معلق و حتی با اقدامات ایذایی بین المللی، روند بازسازی کشور بعد از جنگ را معلق کنند. امیدمان بعد از خدا به شماست. لذا فورا برگردید و تلاش کنید تا بحران پیش رو مدیریت شود. توقع مقام معظم رهبری هم همین است و لذا برای اینکار اختیار کامل به شما میدهم. برای یافتن راه حل مفصل مشورت کردیم، همراه با آقای دکتر ولایتی و آقای دکتر محمود واعظی فرمولی را جمعبندی کردیم که با اجرای آن بحران مهار و مدیریت شد.
در این مقاله قصد تشریح کم و کیف فرمول مذکور را ندارم اما همین مقدار بگویم که اجرای آن نیازمند یک مجموعه سلسله اقداماتی سریع و شجاعانه در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی بود که بدون همت، پیگیری، تدبیر، ریسک پذیری و مدیریت مستقیم آقای هاشمی هرگز به نتیجه نمی رسید. درخلال این پروسه، از نزدیک شاهد بودم که او از یک تیزهوشی باورنکردنی در تشخیص معادلات بین المللی برای مدیریت چنین بحرانهایی در عالم دیپلماسی برخوردار است.
من باور دارم که او نه تنها از مدیران سیاسی کم نظیر تاریخ معاصر ایران بلکه افتخار تاریخ روحانیت تشیع است. خدایش او را رحمت نموده و به بازمانده گان سیاسی کشور هم لیاقت ثبت این افتخار در تاریخ سیاست ایران و جهان را عطاء فرماید.
منبع: پایگاه انتخاب