حدیث دیگران
  • صفحه اصلی
  • حدیث دیگران
  • خاطرات علاء میرمحمد صادقی از نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در تاسیس مدرسه رفاه

خاطرات علاء میرمحمد صادقی از نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در تاسیس مدرسه رفاه

علاء میرمحمد صادقی عضو هیات نمایندگان اتاق تهران از فعالان اقتصادی با سابقه کشور است که خاطرات بسیاری با آیت الله هاشمی رفسنجانی دارد و در کتاب خاطراتشان در بخش های مختلف به این ماجرا پرداخته است.

  • تهران
  • چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۷

علاء میرمحمد صادقی درباره تاسیس مدرسه رفاه (1) و همکاری با آیت الله رفسنجانی می گوید:‌ بازگشت من به ایران با رکود نسبی فعالیت های سیاسی همراه بود. مبارزان بسیاری دستگیر شده بودند، به اتفاق آنان جلساتی را که قبلا مرحوم بهشتی ترتیب داده بویم باز در دهه دهه چهل به راه انداختیم. آقای بهشتی همه را قانع کرد که باید جنبشی فرهنگی راه بیندازیم. ایشان دلایل این موضوع را برای ما روشن کرد. بازاریابی که در جلسات شرکت می کردند، قبول کردند که وارد فعالیت های فرهنگی شوند. 

آقای بهشتی در آن زمان با تعدادی از مدارس مانند فخریه و احسان در شمیران، و مدارس جامعه ی تعلیمات اسلامی و علوی ارتباط داشت. ما هم کمک هایی به این مدارس می کردیم. در واقع از اول قرار بود، بخشی از هزینه های این مدارس را مردم پرداخت کنند. پس از مدتی تصمیم گرفتیم خودمان مدرسه ای دخترانه ای تاسیس کنیم. آیت الله هاشمی رفسنجانی، مرحوم شهید دکتر باهنر، مرحوم شهید رجایی، ابوالفضل توکلی بینا، مرحوم شفیق، جواد رفیق دوست، مرحو حاج عباس تحریریان، حاج حسن مهدویان و حاج حسین اخوان فرشچی ترکیب هسست موسس این مدرسه را تشکیل می دادند. نام مدرسه را رفاه گذاشتیم.

این عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی تهران در رابطه با داشتن ایداه ای برای تاسیس یک محفل سیاسی می گوید:خیر، هدف هممان تاسیس مدرسه بود البته در جلسات هیات امنا موضوعات سیاسی هم مطرح می شد. وقتی شخصیت هایی مانند آقایان بهشتی، رجایی، باهنر و هاشمی دور هم جمع می شدند، به طور خود به خود موضوعات سیاسی هم پیش کشیده می شد. 

جلسات مدرسه تحت نظر ساواک بود و برای شرکت در جلسات باید اقدامات خاص امنیتی انجام می دادیم. وسیله نقلیه ای خود را چند کوچه پایین تر از محل جلسه مدرسه پارک می کردیم  تا مشکوک نشود. پس از پایان جلسه، هنگامی که آقای هاشمی قصد رفتن به خانه را داشتند ایشان را دستگیر کردند که پس از دستگیری، چهار سال در زندان بودند و حتی قصد داشتند ایشان را اعدام کنند. البته قای توکلی بینا و آقای شفیق، که آن زمان در زندان بودند، بعد ها در خاطرات خود گفتند فکر تاسیس مدرسه رفاه از زندان شکل گرفته بود، ولی من در جریان این ماجرا نبودم.  افراد زیادی له عنوان معلم حضور داشتند، ولی از میان آن ها خانم پوران بازرگان را به یاد دارم. نام ایشان سال ها بعد در لیست مخالفان قرار گرفت. البته ما با خانم های مشغول کار در مدرسه آشنایی زیادی نداشتیم. آقایان باهنر، رجایی و رفسنجانی بیش از ما به امور داخلی توجه و آشنایی داشتند و شناخت آن ها بیشتر بود. 

******************************************************************************8

1- 

بنیاد فرهنگی رفاه یا مدرسه رفاه سابق یکی از مؤسسات فرهنگی در تهران  است. این مدرسه برای تربیت نیروهای انقلابی در دوران حکومت شاه بنیان نهاده شد. شهید آیت‌الله محمدجواد باهنر، شهید محمدعلی رجائی، شهید آیت‌الله محمد بهشتی، مرحوم آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی و برخی دیگر از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی انقلابی در زمان دولت پهلوی تأسیس کردند.

این مرکز برای ایجاد کار فرهنگی، فعالیت‌های سیاسی تحت پوشش تربیتی دانش‌آموزان راه‌اندازی شد. مدرسه علوی در آن زمان برای پسران انقلابی تأسیس شده بود و قرار بر این شد، تا مدرسه رفاه دخترانه باشد.

پس از بازگشت امام خمینی(ره) به میهن این مدرسه محلی برای اقامت ایشان شد. از سویی دیگر انقلابیون سلاح‌های که مردم از حکومت شاه می‌گرفتند را به مدرسه رفاه منتقل می‌کردند.

با تشکیل دادگاه‌های انقلاب به جنایت‌های سران رژیم شاه که دستشان به خون مردم آلوده بود، رسیدگی شد . با حکم خلخالی، نعمت‌الله نصیری رئیس ساواک، مهدی رحیمی رئیس کل شهربانی و فرماندار نظامی تهران، رضا ناجی فرماندار نظامی اصفهان و منوچهر خسروداد فرماندهٔ هوانیروز وقت در اعدام شدند.

 اکبر حسینی‌صالحی یکی از محصلان این مدرسه درباره تاریخچه آن گفته است: «‏‏از سال ۴۲ و ۴۱ که وارد تشکیلات موتلفه شدیم، با شهید بهشتی و شهید باهنر یکسری‏‎ ‎‏کارهای فرهنگی داشتیم. مرحوم فومنی در خیابان خراسان دو ‏‎ ‎‏مدرسه دخترانه و پسرانه داشت که از وزارت فرهنگ آن موقع مجوز نگرفته بود. ‏‎ ‎‏مدرسه رفاه هم همانند همین مدارس اسلامی بود. دوستان یک سری کارهای فرهنگی ‏‎ ‎‏می‌کردند که این هم یکی از کارهایشان بود».

وی افزود: «مدرسه رفاه صندوق‌هایی داشت به نام ‏‎ ‎‏صندوق های تعاون رفاه که ما در مغازه، حجره و بازار از این صندوق‌ها می‌‌گذاشتیم.‏‎ ‎‏کمک‌‌های مردمی جمع کردیم که توانستیم کلنگ مدرسه رفاه را بزنیم».

تصاویر ضمیمه