آقای مهدی سلامت از ضعف مدیریت مهندس سالور، مدیرعامل معادن زغالسنگ زرند و مخصوصاً از انتقال کارکنان از کرمان به زرند گلایه داشتند، باید رسیدگی کرد.
بچهها تلاش کردند که برای دیدن کاخ سعدآباد، اجازه تحصیل کنند. بالاخره با اصرار بچهها رفتیم. کاخها در حال تبدیل به موزه بودند، ولی امروز کارشان تعطیل بود و فقط مقداری وقت در فضای باغ صرف کردیم. دو سال پیش شورای انقلاب تصویب کرده که کاخها را با اجناس قیمتی داخل آن تبدیل به موزه کنند. مجریان مسامحه کردند و بهکندی عمل شده و گویا فعلاً دو ساختمان آماده تحویل است. باغبانها از اینکه حکم استخدامیشان ابلاغ نشده، شکایت داشتند، ولی از اینکه هزار تومان بر حقوقشان پس از انقلاب اضافه شده، راضی بودند. سربازان مأمور نگهبانی طمع داشتند که یک روز در میان، مرخص باشند. در محوطه بیرون کاخ، با بچههای کمیته عکس گرفتیم.
امروز تلفن منزل خراب است، ارتباط کم است و درنتیجه فرصتی برای مطالعه دارم. طرف عصر فرصتی پیش آمد که به فیشهای تهیهشده از نهجالبلاغه در خصوص «سیاست و حکومت» مراجعه کنم و برای هزاره نهجالبلاغه، مقالهای که از من خواستهاند ، «نهجالبلاغه و سیاست» بنویسم.
اوایل شب آقای غیوران آمد و مطالبی راجع به دفتر هماهنگی و صنایع نظامی و کنترل قیمتها داشت. سپس آقایان حسنی و زمانی آمدند و از جریان تصادف در راه خوزستان که چشم آقای رضا فتاحی آسیب دیده، صحبت کردند و از [آقای] زمانی خواستم که گزارشهای رسیده در تعطیلی را بیاورند. خواستند که نوار خاطرات دوران مبارزه را - که نیمه تمام مانده - پرکنم. قرار شد جمعه بیایند. اواخر شب آقای محسن طباطبائی آمد و از پرونده تخلف مالیاتی که برایش ساخته بودند، نگران بود. قرار شد تذکر دهم که حق مراعات شود