پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۷۶ // ۲۲ محرم ۱۴۱۸// ۲۹ می ۱۹۹۷
ساعت ۷ صبح از فرودگاه بهسوی بجنورد پرواز کردیم. محسن، مهدی، یاسر، عفت و [آقایان بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو]، [محمدرضا] نعمت زاده، [وزیر صنایع]، [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات]، [حمید] میرزاده، [رئیس سازمان برنامهوبودجه] و [هادی] منافی، [رئیس سازمان محیطزیست]، همراه بودند. پس از استقبال رسمی، با هلیکوپترها به روستای شیخ رفتیم. از خانههای در دست ساخت برای جایگزینی خانههای مخروب مردم بازدید کردیم؛ هر یک با زیربنای مناسب و ۳۰۰ متر زمین ساخته میشود و ضد زلزله است.
جمعی از مردم روستاهای مجاور هم آمده بودند و شکایت داشتند که کار بازسازی در روستای آنها شروع نشده است. آقای [رسول] زرگر، معاون وزیر [عمرانی] کشور توضیح داد که ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان وام و ۲۰۰ هزار تومان کمک به هر خانوار بازسازی انجام میشود؛ کمک را من میدهم.
به جمع روستاییان رفتم و از آنها احوالپرسی کردم. از پیمانکار بناها هم پرسش نمودم. احساسات گرمی ابراز داشتند. برایشان سخنرانی کردم.[1] از ایشان تشکر کردم و وعده سرعت در بازسازی دادم. محل روستا را کمی عوضکردهاند، به خاطر اینکه در محل سابق از کوه مجاور سنگ میریخته و خطرناک است.
به محل مجتمع مسکونی سجادیه در شیروان رفتم. ۴ روستای مجاور را که محل آنها نامناسب بوده، در جای مناسبی تجمیع کردهاند. جای خوبی انتخاب شده و شهرکی با خیابانها و ساختار مناسب خواهد شد. مردم ۳ روستا، رضایت دادهاند و یکی از آنها موافقت ندارد. نگران عدم تأمین آب بودند که قرار شد در حفاری چاهها تسریع شود.
آنجا هم در میان مردم رفتم و با خانوادهها صحبت کردم. از خدمات امدادی راضیاند و خواستار سرعت در بازسازی هستند. چند واحد در دست ساخت را دیدم و در جمع انبوه مردم صحبت کردم. خیلی پُرشورند و قانع و زحمتکش، با مشاغل کشاورزی و دامداری که زراعتشآنهم دیم است و از هوا روستای قوریبندی مخروبه را هم دیدیم.
بهسوی نیشابور پرواز کردیم. به خاطر دوری راه، هلیکوپتر خستهکننده بود. در محل نیروگاه نیشابور فرود آمدیم. بسیار منظره باصفایی دارد. مجری طرح و [آقای بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] توضیحات دادند. هزار مگاوات، با ۶ واحد گازی و ۳ واحد بخاری با سیکل ترکیبی با ۳۰۰ میلیون دلار و ۷۰ میلیارد تومان ریالی است. فاز اول را افتتاح کردم و فاز دوم را کلنگ زدم و در جمع کارکنان صحبت کردم.[2] همزمان ۵ طرح انتقال برق هم افتتاح شد و توضیح خط ۴۰۰ کیلوولت انتقال هم داده شد که خراسان را به شبکه سراسری وصل میکند. درباره اهمیت نیشابور و ضرورت توسعه بیشتر منطقه و توجه به توسعه طبس و فعال کردن معادن زغالسنگ و اجرای راهآهن بافق - مشهد و سنگان- نیشابور صحبت کردم.
بعد از نماز و ناهار و استراحت، به محل کارخانه ذوبآهن خراسان رفتیم. آقای [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات] و آقای سحابی، طرح تولید ۲ میلیون تُن فولاد، در زمینی به مساحت هزار و ۴۰۰ هکتار را توضیح دادند. کار اجرایی فاز اول پیشرفت دارد، ولی امروز رسماً اجرای آن اعلان و شروع شد. در جمع حضار، آقای محلوجی صحبت کرد و توضیحی درباره اهمیت اقتصادی معادن زغالسنگ طبس و سنگآهن سنگان داده شد. من هم در اهمیت صنایع فولاد و پیشرفت آن در دو برنامه و افق توسعه سریعتر در آینده صحبت کردم.[3]
خانم دانیلی، مدیر شرکت فولاد آهن ایتالیا هم آمده بود. یک چک ۲۰ میلیون تومانی برای کمک به زلزلهزدگان تقدیم کرد. به او خوشامد گفتم. خانم مدیر و فعال جالبی است و به ایران علاقهمند است.
از مزرعه بادام دیمی همانجا هم بازدید کردم؛ جالب است. مراسم شروع کار با خاکبرداری توسط بیل مکانیکی که از دور برداشت میشد، شروع شد و جالب بود. بهسوی تربتحیدریه پرواز کردیم. در کنار سد شهید یعقوبی فرود آمدیم. از بخشهای مختلف هم بازدید کردیم و توضیحات شنیدیم. مردم اطراف، اجتماع پُرشوری داشتند.
در مراسم بهرهبرداری، آقای زنگنه، [وزیر نیرو] از وضع آب استان خراسان و حدود ۳۰ سد در دست ساخت و مطالعه گزارش داد که اکثراً کوچکاند و با توجه به میانگین ۱۷۰ میلیمتر باران سالیانه استان کمآبی است. سد یعقوبی با بیش از ۸ میلیارد تومان هزینه ظرفیت ۶۰ میلیون مترمکعب آب دارد.
من هم درباره اهمیت مهار آبهای خراسان و صرفهجویی در مصرف صحبت کردم و از کشاورزان زیر سد تشکر کردم که با روش آبیاری تحتفشار از آب سد استفاده میکنند.[4] برای هر هکتار با وام دولت، بیش از ۳۰۰ هزار تومان هزینه میکنند. آب سد با لولههای قطور و با انرژی بسیار به مزارع میرود. پدرزن شهید [محمدمهدی] یعقوبی، شعر رسایی را که در وصف من گفته بود، خواند. آقای [علیاصغر] معصومی، امامجمعه، ستایش بلیغی از کارهای من کرد و با استناد به اظهارات اخیر رهبری گفت، بعد از آقای هاشمی، ممکن است رئیسجمهور دیگری داشته باشیم، ولی مسلماً آقای هاشمی رفسنجانی دیگری نخواهیم داشت.
از تونل انتقال آب و منظره زیبای خروج آب به حوضچه آرامش که از دریچه تخلیه تحتانی خارج میشد، بازید کردیم. با هلهلهها و تکبیر انبوه مردم، منظره باشکوهی خلق شد. در صحبتهای خودم وعده دادم که طلب حساب ۲۱۰ از سد شهید یعقوبی را به سد دیگری در نیشابور واگذار میکنم که آنهم ساخته شود و نیز پذیرفتم که ساختمانهای کارگاهی سد را بخریم و تبدیل اردوگاه تفریحی و آموزشی شهر برای مردم رشتخوار و تربت بشود.
بهسوی مشهد پرواز کردیم. با تأخیر یک ساعت، نزدیک غروب در شهرک صنعتی توس در جاده قوچان فرود آمدیم. پرده از لوح افتتاح شهرک، با بیش از ۲۰۰ هکتار زمین و چند صد واحد صنعتی برداشته شد. در محل کارخانه تکلانتوس، [آقای محمد بحرینیان]، مدیرعامل توضیحات داد و خیلی مفصل حرف زد؛ کارخانه مُدرنی برای تولید ترمز و کلاچ خودرو است. از بخش خصوصی است. از ماشینهای مدرن و فراوان سالن تولید بازدید کردیم. نیروی انسانی خوبی تربیتکردهاند و صرفهجویی ارزی مناسبی دارند. در یک سال و نیم کل ارز سرمایهگذاری را پس میدهد؛ ۵۰ میلیون مارک.
از نمایشگاه ۱۰ واحد دیگر صنعتی که همزمان افتتاح میشوند، بازدید کردم. در جمع صنعتگران خراسان، پس از گزارش آقای نعمت زاده، [وزیر صنایع]، صحبت کردم.[5] صنعتگران با مبالغه از خدمت تاریخی من به صنعت کشور صحبت کردند و از نقش تاریخی من برای بالا بردن سطح صنعت قدردانی کردند.
به حرم مطهر امام رضا (ع) رفتم. در دارالضیافه غسل کردم و نماز خواندم. پس از شام به زیارت رفتم. سپس جلسهای با آقای [عباس واعظ] طبسی داشتم. وعده کمکهای زیادی به طرحهای عمرانی حرم دادم و نیز ۳۰۰ میلیون تومان، برای فولاد موردنیاز بازسازی مدارس زلزلهزده قائن و بیرجند که آستان قدس بازسازی میکند. با بدرقه گرم مردم در صحن امام و بدرقه آقای طبسی در فرودگاه، بهسوی تهران پرواز کردیم. ساعت ۲ بامداد به منزل رسیدیم و با خستگی مفرط خوابیدم.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «حالا که به این روستای شما میآیم، برای بنده خیلی تلخ است که با این منظرهها مواجه باشم. به شما و مخصوصاً به خانوادههایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، تسلیت میگوییم و از خدا برای از دسترفتگان طلب مغفرت میکنیم و برای کسانی که آسیب دیدهاند، طلب صبر و شفا داریم. انشاءالله خدا به شما صبر دادهاست که بتوانید با پایمردی و مقاومت، ویرانیهای زلزله را جبران کنید. برای ما حقیقتاً تلخ و شکننده است و بنده الان از آنچه که میبینم، احساس تلخی دارم. ولی ما در مقابل تقدیر الهی تسلیم هستیم و میدانم شما مردم هم تسلیم تقدیر الهی هستید. کاری که ما نمیتوانیم بکنیم، جبران وجود انسانهایی است که از دست رفتهاند و اندوه خانوادههای عزادار و رنج کسانی که دچار آسیبدیدگی شدهاند؛ اما کاری که میتوانیم بکنیم وخواهیم کرد، این است که به شما کمک کنیم تا خرابیهای زلزله را جبران کنید و روستاهای خود را بهتر از گذشته بسازید. انشاءالله این بار بهگونهای بسازید که زلزله هم نتواند به شما آسیب برساند.» رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۶»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.
[2] - رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۶»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.
[3] - رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۶»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.
[4]- رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۶»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.
[5] - رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۶»، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.