شبنه 27 اردیبهشت 1376// 10 محرم 1418//17 می 1997
در منزل بودم. از برنامههای عزاداری رادیو [به مناسبت روز عاشورا] استفاده میکردم. تمام وقت به مطالعه تاریخ گذشت. کتاب شرححال حاج ابراهیمکلانتر شیرازی[1]- اعتمادالدوله- صدراعظم دو سال اول سلسله قاجار را خواندم. ضمناً تاریخ صد ساله بعد از صفویها و قبل از قاجارها هم مورد نظر بود. هماهنگی وضع اروپا، روسیه و هند را هم در این زمان از کتاب تاریخ تمدن ویلدورانت مرور کردم. درست در همین دوره، سرعت پیشرفت اروپا و روسیه و وضع ایران و هند اسفبار است. در گزارشها پیروزی شورشیان زئیر بر حکومت مستبد سی ساله [موبوتو] سسه سوکو[2] و توافق روسیه با گسترش ناتو که مورد اعتراض شدید مراکز قدرت داخلی روسیه است، جلب توجه میکند.
خبرهای پراکندهای از رضایت جناح آقای خاتمی، کارگزاران و عدم رضایت جناح آقای ناطق نوری، از صحبتهای دیروز من در نماز جمعه میرسد؛ با اینکه کاملاً بیطرفانه بود و گویا این وضع به خاطر این است که جامعه روحانیت مبارز، انتظار حمایت داشت و جناح آقای خاتمی، نگران مخالفت با خودشان بودند.
عصر حسین مرعشی آمد. مدعی بود، وضع آقای خاتمی بهتر است. خبر رسید که گروهی از جوانان، با نصب عکس آقای خاتمی روی ماشینها، در خیابانها نمایش میدهند و پلیس مانع آنها میشود. به [آقای علیمحمد بشارتی]، وزیرکشور، به خاطر عزل معاون استاندار همدان تذکر دادم؛ جنبه حمایت از یک طرف در انتخابات را دارد.
به بازرسی ویژه [دفتر رییسجمهور] گفتم، به اظهارات آقای قشابه، از علمای لاری که گفته دو صندوق پر از رأی به نفع آقای ناطق [نوری] در فرمانداری لار است، رسیدگی کند. پرس و جوهای مقدماتی، عدم صحت آن را نشان داد.
[1] - حاج ابراهیم کلانتر از بزرگان شیراز بود که در حکومت زندیه مراحل ترقی را طی کرد. او هنگام حمله آغامحمدخان به شیراز به لطفعلیخان خیانت کرد و دروازه شهر را هنگام برگشت از جنگ بر روی او بست. این اقدام حاج ابراهیم خان، باعث شد آغامحمدخان به سادگی بر جنوب ایران سلطه پیدا کند و با برانداختن حکومت زندیان، حوزه نفوذ و سلطنت خود را گسترش دهد. ابراهیم خان کلانتر پس از مرگ آغامحمدخان، در به سلطنت رساندن فتحعلیشاه قاجار نقش اول را ایفا کرد و توانست سمت صدراعظمی و لقب اعتمادالدوله را برای خود حفظ کند. او در دوران فتحعلیشاه به تدریج بر میزان نفوذ و اقتدار خود افزود و فرزندان و بستگانش را بر ولایات دور و نزدیک کشور حاکمکرد؛ اما همین قدرت زیاد، باعث بدگمانی شاه قاجار نسبت به او شد و سرانجام شومی برایش رقم زد. چنین بود که در روز ۲۶ فروردین ۱۱۸۰ شمسی، او را دستگیر کردند و به طالقان فرستادند. حدود یک ماه بعد، به دستور شاه قاجار، چشم او را میل کشیدند و زبانش را بریدند و به قتلش رساندند. بیشتر فرزندان و بستگان او نیز سرنوشتی مشابه داشتند. بنابر قولی دیگر، او را به بند کشیده و از سقف مطبخ عمارت پادشاهی آویزان کردند. دیگ بزرگی را پُر از آب نموده و هیزم فراوان زیر آن روشن کردند تا آب داخل دیگ به جوش آمد. سپس ابراهیمخان کلانتر را آرام آرام با طناب به داخل دیگ آبجوش فرو بردند و به قتل رساندند.
[2] - زئیر یا کنگو، کشوری است در مرکز آفریقا و پایتخت آن کینشازا میباشد. این کشور بهوسیله یک بلژیکی کشف شد و تا سال ۱۹۶۰ تحت استعمار بلژیک بود. چند روز بعد از استقلال، ارتش شورش کرد و موبوتو سسه سوکو حاکمیت یافت. در سال ۱۹۹۶ با کودتای یک افسر نظامی به نام لوران کابیلا، موبوتو از کشور گریخت و از آن زمان نام زئیر به جمهوری دموکراتیک کنگو تغییر یافت. پس از سرنگونی موبوتو خط مشی سوسیالیستی و کمونیستی بیشتری در کنگو به کار گرفته شد. از سال ۱۹۹۶ این کشور درگیر جنگ داخلی شد که تا سال ۲۰۰۲ ادامه یافت و منجر به کشته شدن ۴ میلیون نفر و آوارگی دهها میلیون نفر از مردم کنگو به ویژه در مناطق شرقی آن شد.