خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
خطبه ای که اصولگرایان را خیلی ناراحت کرد.
جمعه 26 اردیبهشت 1376 // 9 محرم 1418//16 می 1997
[امروز تاسوعاست.] برای خطبههای جمعه، زندگی امام حسین (ع) را مطالعه کردم. خطبه اول را درباره عاشورا و اهداف امام حسین (ع) صحبت کردم و در خطبه دوم، مسائل روز و منجمله انتخابات را مطرح نمودم. سعیکردم که در اظهاراتم، بیطرفی را مراعات کنم و بر حضور مردم در رأیگیری و خودداری مسئولان از دخالت ناروا در انتخابات و حفظ سلامت فضا و کار و مراعات حرکت رقبا در تبلیغات تأکیدکردم.[1]
از عکسالعملهای بعدی به دست آمد که جناح آقای ناطق [نوری]، از صحبتها ناراضیاند و توقع داشتهاند، تابع همان جوی باشم که بعد از صحبت رهبری درست کردهاند. جناحهای دیگر، بهخاطر حفظ بیطرفی و هشدار در مورد تقلب و نیز اعلان اینکه رأی من مخفی است و کسی نمیداند، اظهار خوشحالی کردند. نحوه پخش خبر از صداوسیما، همین نشان از ناراحتی آنها است.
عصر آقای [سیدمحمد] خاتمی آمد. ضمن ابراز رضایت از توجه مردم به او و ادعای داشتن رأی بیشتر از 50 درصد، از تبعات احتمالی اظهارات رهبری اظهار نگرانی کرد. از صحبتهای بیطرفانه من تشکر کرد. نگران بودند که من هم در نمازجمعه، مثل رهبری صحبت کنم. گزارش مذاکراتش با آیتالله خامنهای را داد که بعد از صحبتهای قبلی ایشان در جمع روحانیت انجام شد؛ حاکی از اظهار اعتماد رهبری به ایشان و نیز رضایت از نحوه تبلیغات و شور انتخابات است. تشویقش کردم که کنارهگیری نکند، زیرا در این صورت به انتخابات آسیب جدی وارد میشود.
دکتر [حسن] روحانی آمد. اظهار نگرانیکرد از اینکه پس از موضعگیری یکطرفه روشن رهبری، اگر آرای مردم با نظر ایشان هماهنگ نباشد، ضربه بزرگی به نظام خواهد بود و اینگونه موضع را اشتباه میداند و از بیطرفی من اظهار رضایت کرد و گفت فشار زیادی روی او است که به نفع آقای ناطق [نوری] اظهاری بنماید.
[1] - خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین والصلاه والسلام علی رسولالله وعلی علی امیرالمؤمنین وعلی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف الهادی المهدی صلواتالله علیهم اجمعین
عبادالله اوصیکم بتقوی الله واتباع امره و نهیه
چند مسئله را در خطبه دوم به اختصار عرض میکنم که به وقت نماز هم اول وقت برسیم. اولین مسئله مهم ما انتخابات است که در جمعه آینده بناست به لطف خداوند برگزار شود. چند نکته و نصیحت را بنده مطرح میکنم یکی اصل حضور مردم در پای صندوقهای رأی. برای حضور در پای صندوق و انداختن رأی در صندوق است که هیچکس نباید عذری بیاورد و از این وظیفه مهم ملی سرپیچی کند، این وظیفه، هم ملی است و هم اسلامی و هرکس به ایران یا به اسلام یا به انقلاب علاقمند است باید به نحوی در این جریان حضور داشته باشد، انتخابات یک جریان درستی است که در عصر ما بروز کرده، در گذشته خبرهایی به نام بیعت و امثال اینها بوده و به این شکل نبوده، این شکل انتخابات از پدیدههای زمان ماست و مهم هم هست و فلسفه درستی هم دارد که مردم بیایند با نظر خودشان کسی را و یا کسانی را برای هر مأموریتی انتخاب کنند و کارشان را به او واگذار کنند و او هم بتواند با پشتوانه رأی مردم، هم قانوناً و هم روحاً وارد عمل شود و وظایف خودش را انجام دهد.
آنها که نمیآیند باید یک عذری داشته باشند که پیش خداوند این عذر قابل قبول باشد، چرا نباید بیاییم؟ در دنیا یکی از شاخصهای رشد ملتها را حضور در انتخابات میدانند هر ملتی که بیشتر شرکت میکند، نشان آگاهی و پیشرفت بیشتر اوست و هر ملتی که کمتر میآید، نشان عقبافتادگی و دور بودن از قافله تمدن است، تا حدودی این قضاوت درست است، حالا یک جاهایی مکن است انتخابات ساختگی باشد و بعضیها فکر میکنند که مثلاً به ظلم و خیانت کمک میکنند، خوب در کشور ما که اینجوری نیست، اینجا یک انقلابی است، مردم انقلاب کردند، مردم از انقلاب دفاع کردند، مردم همیشه رأی دادند، از سال اول تا امروز همه کارها با انتخابات انجام میشود. ممکن است بعضیها هم قبول نداشته باشند ولی اکثریت مردم در این جریان بودهاند و من فکر میکنم به عنوان یک وظیفه اسلامی همه سعی میکنند روز جمعه ساعتی را وقت مصرف کنند و رأیشان را به صندوق بیندازند. (تکبیر نمازگزاران)
حتی آنها که ماها را قبول ندارند، بدانند اگر ایران را قبول دارند، همین آراء زیاد سبب میشود دشمنان ما حساب جدیدی را روی ایران باز کنند. اگر آراء باشد، به نفع کلیت کشور است، مسئله دوم نصیحت ما به نامزدها و طرفداران نامزدهاست. البته نسبتاً تبلیغات معقول است و ما به مقایسه با سایر کشورها نباید گلهمند باشیم، اما به خاطر اینکه ما دلمان میخواهد اسلام محض اینجا حاکم باشد، دلمان میخواهد تبلیغات انتخابات با متن قانون بسازد هیچکس مایل نباشد از قانون تجاوز کند و مایل نباشد مردم را فریب بدهد. هیچکس مایل نباشد رقیب خودش را بشکند و بدنام کند، اینها یا خلاف شرع است یا خلاف قانون است، حالا قبل از رأی شورای نگهبان خوب عده زیادی بودند ممکن است بعضی از آنها صالح نبودند اما اینها که امروز ماندند کسانی هستند که شورای نگهبان رأی داده که اینها صالح هستند دیگر یک جور آدمی که سالها برای کشور خدمت کرد، امروز هم پست مسئولیت دارد و آینده هم میخواهد خدمت کند، شورای نگهبان هم این را به عنوان صالح پست ریاست جمهوری قبول کرده، خوب بدنام کردن یک چنین کسی چه جوابی میتواند پیش خدا بدهد... اگر آدم یک حرفی بزند، یک کاری کند که یک عیبی برای طرف درست کند که این عیب را ندارد، در تمام این جامعه پخش میشود بعداً در تاریخ میماند، در فامیل آن میماند، جوانهای زیادی میفهمند و بعد جواب او را نمیفهمند آیا خداوند از ما میگذرد؟ یعنی این بیمجازات میماند؟ اصلاً چه خیری میتوانیم بدست بیاوریم که ارزش آن بیشتر از ضرر این گناهان باشد ولذا طرفداران، البته معمولاً خود آقایان که اهل این چیزها نیستند، طرفداران یا جاهل یا متعصب، این کارها را میکنند آنها مواظب باشند گناه مجانی بیخود نکنند و سعی کنند مهر قانون را بگویند.
حرف سوم ما با مجریان و ناظران این قانون است. مجریها و ناظرها همه مسئولیت گرفتند که قانون را اجرا کنند، مسئولیت گرفتند که از طرف مردم یا رهبری وکیل هستند که قانون را اجرا کنند، حق سوء استفاده از پست و مقام خودشان ندارند، به عنوان یک شخص همهمان حق داریم به هرکس رأی بدهیم، از هرکس تعریف کنیم، نظراتمان را بدهیم. شخصی، مگر آنها که از قانون ممنوع شدهاند که نباید بگویند، نگویند گناه نکنند، این گناه بزرگ را، این گناه را کوچک فرض نکنید خیلی گناه بزرگی است. بقیه همه مسئولان اجرایی و ناظر باید واقعاً این کار را بکنند که همان رأی مردم هست بیاید در صندوق و همان خوانده شود و همان اعلام شود. ممکن است کسی فکر کند که حالا ما اگر تغییراتی بدهیم شخص مقبولی که خودمان به او ایمان داریم به سرکار میآید خوب برای جامعه نفعی است ولی این کار ضرر بنیانی دارد، اعتماد مردم را ضعیف کردن بزرگترین جنایت است به ملت و نظامی که میخواهد به اتکاء مردم این همه مشکلات را حل کند. (تکبیر نمازگزاران)
شما که میدانید ما همیشه با اعتماد مردم کار کردهایم، با اعتماد مردم پیروز شدیم، با اعتماد مردم در جنگ فاتح شدیم، با اعتماد مردم کشور را ساختیم، خوب این اعتماد اینقدر سرمایه عظیمی است، چه درآمدی از این باارزشتر است که ما به خاطر او در دل مردم شک بیندازیم که مردم شک بکنند که اینها راست میگویند یا نه، انتخابات آزاد است یا نه، آراء ما دزدی میشود یا نه، باید واقعاً مسئولان اجرایی و ناظران به گونهای کار بکنند که خیال مردم راحت باشد، البته این را هم میدانم که عدهای هستند که ما هر کاری بکنیم آنها حرف منفی میزنند که درست نبود و تقلب شد. اما اینکه ما خودمان کار بکنیم و سند بدهیم و واقعاً این کار را بکنیم خوب این پیش خداوند باید جواب بدهیم، حال هرکس که میخواهد باشد، هر مقامی از رئیس جمهور، شورای نگهبان، وزارت کشور، ائمه جمعه، ناظران همه و همه، فرض براین است که ما طبق قانون اساسی و همچنین توصیههای رهبر معظم انقلاب میخواهیم مردم به پای صندوق بیایند و رأیشان را بدهند، ما از مردممان که نمیترسیم، مردم ما که تا به حال هرجا انبوه مردم بودند ما سود کردهایم. بنابراین به نظر میرسد آنها، من به خصوص مجریانی که مسئولیت من هم آنجا هست مخاطبم آنها هستند، واقعاً این خیانت قابل بخشش نیست و امروز هیچ گناهی را بدتر از این نمیدانم که کسی به خودش حق بدهد که در آراء مردم دست ببرد یا جریان را منحرف کند، البته تبلیغ بحث دیگری است، خوب باید حرف بزند مردم را آگاه کند، اینها خلاف قانون نیست مگر تبلیغ خلاف قانون که آن از بعد دیگری جرم میشود وقتی که میبینید مثلاً بنده که مسئول قوه اجرایی هستم و حتماً به سرنوشت کشور فوقالعاده علاقمند بخصوص بعد از اینکه میبینم خودم در این مسند نمیخواهم باشم دلم میخواهد بهترین اینها باشد که آن روالی که در کشور وجود دارد ادامه داشته باشد. به شدت حتی رأی خودم را مخفی میکنم و به بچههایم هم نمیگویم، برای اینکه این به جایی سرایت نکند و سوءاستفاده نشود. من دلم میخواهد که مأموران زبردست من و در قلمرو مسئولیت من، آنها مثل من نیستند که کسی رأی آنها را نداند، خوب بداند هیچ اشکالی پیش نمیآید، ما فکر میکنیم در مورد خودمان اینطوری هستیم، ولی امانت را به شدت مراعات کنید. البته همانطور که رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند بالاخره آدم وقتی میخواهد رأی بدهد باید بگردد و صالحترین را پیدا کند، اگر میشناسیم خوب بهتر، خیلی از مردم میشناسند رایشان را هم انتخاب شده به صندوق میاندازند.
بعضیها ممکن است تردید داشته باشند، آن هم راههای متعارف در کشور است، از راههای مختلف، پرسیدن، جستجو کردن خواندن، مطالعه کردن، از اشخاص استفاده کردن، هر راهی که خودشان میدانند باید استفاده کنند که ما واقعاً برسیم به یک محیط و فضایی که همه مردم ما احساس کنند که رأیی که به صندوق میاندازند تأثیر خودش را دارد. حداقل آن این است که این تأثیر در مجموعه پشتوانه مسئول اجرایی یا نماینده مجلس یا فرد دیگری اثر توانمندی او را ارائه میکند، به هر حال بنده با گذشت نزدیک به ۲۰ سال از انقلاب و این همه آگاهی که در مردم هست و این تبلیغات خوبی هم که در این مدت هفت، هشت ماه شده، آقایانی که در میدان بودند زحمت کشیدند و تا به حال حرفهایشان را زدهاند و مردم هم میدانند و میتوانند بفهمند که هر یک از اینها الان چه میخواهند و به دنبال چه هدف اصولی هستند که انشاءالله ما یک انتخاب خوبی را بکنیم و نمونه خوبی باشد و به رخ دشمنانمان که مدعی دمکراسی هستند بکشانیم که چنین انتخاب سالمی است.
شعار نمازگزاران: «هاشمی قهرمانی، مصلحت نظامی». خیلی متشکر قهرمان که نیستم یک بنده ضعیفی هستم، انشاءالله خداوند توفیقمان بدهد که حداقل یک بنده صالحی برای خداوند باشیم.
منبع: روزنامه اطلاعات
۱۳۷۶/۲/۲۸