چهارشنبه 24 اردیبهشت 1376 // 7 محرم 1418// 14 می 1997
اول وقت، آقای [برهانالدین] ربانی، رییسجمهور سرگردان افغانستان آمد. درباره راههای حل مشکل افغانستان صحبت شد. آقای نوازشریف، نخستوزیر پاکستان آمد. گفت در مذاکرات با نخستوزیر هند، مطمئن شده که هندیها در مسأله کشمیرکوتاه نخواهند آمد و بدون حل مسأله کشمیر هم مشکل هند و پاکستان حل نخواهد شد. تقاضای خصوصی شدن مذاکرات را نمود و تقاضا کرد که برای حل مشکلات ارزیشان، ایران بخشی از اندوختههای ارز خود را در بانکهای پاکستان بگذارد؛ گفتم بررسی میکنم. از او خواستم که جلوی کشتار و ترورهای فرقهای را بگیرد و در ایجاد صلح در افغانستان کمک کند.
آقای [نورسلطان] نظربایف، رییسجمهور قزاقستان آمد. صبحانه را با هم خوردیم. درباره خرید فسفات و گندم و مبادله نفت و دادن اعتبار برای عمران پایتختشان صحبت شد. سپس جلسه را به تقاضای ایشان، مذاکره خصوصی کردیم. گفت، [آقای هلموت کهل]، صدراعظم آلمان که چهار روز پیش در آلماتی بود، او را قاصد کرده که پیامش را به من برساند و گفته است که او مخالف دادگاه میکونوس بوده و اکنون از من میخواهد که نماینده مخصوصی را نزد او بفرستم تا راه حل را پیدا کنیم. از [ژاک] شیراک، [رییسجمهور فرانسه]، نقل کرد که بنا دارد همکاریاش را با ایران توسعه دهد و پیغام [بیل] کلینتون، [رییسجمهور آمریکا] را آورد که میخواهد مشکل آمریکا و ایران را حل کند.
به جلسه اکو رفتیم. ساعت یازدهونیم تمام شد و در حضور جمع و خبرنگاران، من و دمیرل و نیازف، تفاهم نامه ایجاد خط انتقال گاز از ترکمنستان از طریق ایران به ترکیه را امضا کردیم که با توجه به بحثهای اجلاس، باعث تعجب حاضران شد. در سئوالات خبرنگاران، از من سؤال شد و توضیح دادم. در بحث افغانستان، آقای [اسلام] کریماف، به عمل پاکستان در حمایت از طالبان انتقاد کرد. اظهار همدردی با ایران، در مورد زلزله قائنات خیلی وسیع بود.
بلافاصله به فرودگاه رفتیم و با بدرقه آقای نیازاُف بهسوی ایران پرواز کردیم. در فرودگاه پس از استقبالکمی، نشستیم. به دفترم رفتم. عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. تا ساعت نُه شب، کارهای عقبمانده را انجام دادم و به خانه آمدم.