خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»
شوخی انتخاباتی محمد هاشمی با وزیر کشور
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۷۶ // ۱۵ ذیحجه ۱۴۱۷ // ۲۳ آوریل ۱۹۹۷
اخوی محمد، [معاون اجرایی رییسجمهور]، برای امور جاری آمد. از سفر نوق برگشته است. گفت محصول پسته در بهرمان و نعمتآباد و اطراف ما، خیلی از سرما آسیب ندیده، ولی خیلی از مناطق رفسنجان آسیب زیاد دیده است؛ روی هم رفته ۴۰ درصد آسیب دیدهاند.
آقای [حمید] میرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و آقای دکتر [عباسعلی] زالی آمدند و گزارش کار کامل شده آمارگیری [سرشماری عمومی سال ۱۳۷۵] را دادند. شاخصهای خوبی از لحاظ اقتصادی و عمرانی و اشتغال و تولید و... به دست آمده است. برای تأمین هزینه طرحهای رفع کمآبی در تهران استمداد کردند.
آقای [علیمحمد] بشارتی، وزیرکشور اطلاع داد که اخوی محمد گفته، میخواهد فردا برای نامنویسی در انتخابات [ریاستجمهوری] به وزارت کشور برود. تلفنی پرسیدم؛ محمد گفت شوخی کرده است. عصر در جلسه هیأت دولت چند مصوبه داشتیم. قرار شد طرح بنیاد آفریقا را به صورت شرکت دولتی تأسیس کنیم؛ در مشورت با رهبری به این نتیجه رسیده بودیم.
شب شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز [تهران] در دفترم جلسه داشت. آقای ناطق [نوری] و دوستانش از نتیجه انتخابات ریاستجمهوری نگراناند و روحیه آنها ضعیف است. فکر میکنند که رقیب اصلیشان آقای خاتمی، برنامه تبلیغاتی بهتری دارد. از عدم تحرک دبیرخانه جامعه شکایت دارند. اختلافات رو شده در جامعه مدرسین [حوزه علمیه] قم که تأیید اعلان شده از آقای ناطق را خراب کرده، وضع را بدتر نموده است. از من درخواست داشتند که کمکشان کنم. گفتم اعلان بیطرفیکردهام، ولی میتوانند از اسم من که از اعضای جامعه هستم، استفاده کنند. مقداری روحیه دادم، با توضیح امکانات که از طریق حوزهها و علما و مساجد و برنامههای محرم دارند. دیروقت در دفترم خوابیدم.