دوشنبه 4 فروردین 1376 // 14 ذیقعده 1417// 24 مارس 1997
گزارشها را خواندم. ملاقات من و امیرعبدالله و نیز نشستن مُلاربانی از طالبان در کنار من در مراسم رژه، توجهات زیادی را جلب کرده است. ساعت نه ونیم صبح مصاحبه مطبوعاتی داشتیم. خبرنگاران زیادی شرکت کرده بودند. قبل از شروع سئوالات، نمایندگان مطبوعات، به عنوان قدردانی از خدمات دوران مسئولیتم برای بالابردن حیثیت و موفقیت اسلام و مسلمین، لوح سپاسی به من هدیه کردند. به سئوالات فراوان جواب دادم. سئوالات متنوع و جامع و غیرمغرضانه بود.[1] سپس ملاقات کوتاهی با نمایندگان مجموعه رسانهها داشتم.
چمدان را بستم و به سوی فرودگاه حرکت کردیم. در فرودگاه، مذاکره کوتاهی با آقای لغاری، [رییسجمهور پاکستان] داشتیم. ایشان به تقاضای من، نقشههای کامل ساختمان سالن اجلاس را آورده بود؛ اگر بخواهیم در ایران بسازیم، در سرعت کار کمک میکند. از ایشان خواستم که با تروریسم و خشونتهای فرقهای برخورد شدید و بازدارنده کنند. ایشان خواست در این موضوع با آنها همکاری کنیم.
ساعت دوازده ظهر به سوی تهران پرواز کردیم. ساعت چهار بعد از ظهر به تهران رسیدیم. در مراسم استقبال، کسی از وزرا و شخصیتها نبود؛ لابد همگی به خاطر تعطیلات عید در سفر هستند. مصاحبه کوتاهی انجام دادم و به خانه آمدم. دو سه روز خاطرات عقب مانده را نوشتم. صفحات زیادی را پُرکردم. شب، بچهها و بستگان آمدند. قسمتی از مصاحبهام با مایک دالاس را از تلویزیون را تماشا کردم. باران خوبی هم شروع به باریدن کرده.
[1] - یکی از خبرنگاران پرسید، در مراسم رژه نظامی، ملاحظه شد که در کنار گروه طالبان قرار گرفته بودید، آیا این شروع خوبی برای انجام گفتوگو و مذاکره با آن میباشد؟ آقای هاشمی پاسخ داد: «ما مخالفتی با گفتوگو با طالبان نداریم. آنها را به ایران دعوتکردیم، ولی آنها نیامدند و بقیه گروهها آمدند. به طورکلی سیاست ما در افغانستان این است که راهحل نظامی در افغانستان مناسب نیست و اعتراض ما به طالبان هم، همین است. اما آنچه که در رژه مشاهده کردید، برنامهای بود که مسئولان پاکستانی ترتیب داده بودند و ما هم در پاکستان همان بودیم.» برای مطالعه متن کامل این مصاحبه مطبوعاتی رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای 1376، دفتر نشر معارف انقلاب، 1398.