شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۷۶ // ۱۱ ذیحجه ۱۴۱۷ //۱۹ آوریل ۱۹۹۷
اول وقت به فرودگاه رفتیم و به زنجان پرواز کردیم. صبحانه را در هواپیما خوردیم. محسن و [حمید] میرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و [محمدرضا] نعمتزاده، [وزیر صنایع] و مهدی [هاشمی، مدیرعامل شرکت تجهیزات دریایی] و [سیدحسین] موسویان، [سفیر ایران در آلمان] و [محمدحسین] عادلی، [سفیر ایران در کانادا] و [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] همراه بودند. پس از استقبال رسمی و مصاحبهای کوتاه در فرودگاه زنجان، با هلیکوپترها به سوی انگوران حرکت کردیم. نزدیک معدن مس و روی انگوران فرود آمدیم.
با ماشین به معدن رفتیم. در ارتفاع نزدیک به ۳ هزار متر، هوا آنجا بسیار سرد بود. مهندس سلطانی، در مورد وضع معدن، با بیش از ۲۰ میلیون تُن سنگ معدن با عیار ۳۰ درصد روی و ۴ درصد سُرب توضیحات داد. سپس از نحوه بارگیری بازدیدکردیم که بهوسیله سیم نقاله و پاکتها. به مسافت ۱۷ کیلومتر دور کارخانه، به کارخانه کنسانتزهسازی میرود. مهندس احمدی گفت که اگر از اول جاده میساختند و با کامیون میآوردیم، به نفع بود. این نظر، درست مطابق نظری بود که من ابراز کردم و مواجه با انکار آقای [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات] شده بود. فکر میکردند که انتقال با سیم نقاله مناسبتر است.
سپس به کارخانه فرآوری روی رفتم که بخش خصوصی با ظرفیت ۳ هزار تُن ساخته است که افتتاح و بازدید کردیم و فاز دوم را کلنگ زدیم. سپس به کارخانه کالسین رفتیم با ظرفیت ۱۴ هزار تُن تولید روی و توضیح دادند که تحقیقات و طراحی از خود ایران با کمتر از یک میلیون دلار ارزبری احداث شده است. غربیها، برای کارخانه ۶۰ هزار تُنی، میلیون دلار میخواستند. کار مهمی کردهاند.
پس از بازدید، آقای محلوجی در اجتماع کارکنان گزارش داد و در همان مراسم، کارخانه روی بندرعباس هم افتتاح و نیز کار احداث شهرک صنعتی هم شروع شد. من هم صحبت کردم.[1] عظمت کار و این تکنولوژی بومی را توضیح دادم و به مهندس [علی] کلاهدوز، [معاون معدنی و فناوری مواد وزارت معادن و فلزات]، نشان [لیاقت و مدیریت] و لوح تقدیر به مدیران دادم.
مردم روستاها جمع شده بودند و دهها قربانی نمودند. برایشان صحبت کردم.[2] پس از نماز و ناهار و استراحت به سوی مرکز پمپاژ آب از قزل اوزن برای دشت برون قشلاق در کنار رود قزلاوزن فرود آمدیم. روستاییان اجتماع عظیم و با شکوهی داشتند. برایشان صحبت کوتاهی کردم و بر استفاده درست از آب و خاک تأکید نمودم.[3]
در مراسم افتتاح طرح، مهندس زنگنه و مدیرکل آب استان و مدیرکل برق صحبت کردند و درباره وضع آب و برق استان و طرحهای سدها و خطوط انتقال برق توضیح دادند. ۴ سد در دست ساخت و ۸ سد در دست مطالعه و ۸ ایستگاه پمپاژ از رود قزل اوزن دارند. من هم صحبت دلگرمکنندهای با تأکید بر لزوم استفاده از آب فراوان رود قزل اوزن، نمودم.[4] از طرح بازدید و طرح خط انتقال برق را هم افتتاح کردیم.
به فرودگاه زنجان رفتیم و بلافاصله به سوی تهران پرواز کردیم. ساعت ۶ بعد از ظهر به دفترم رسیدم. گزارشها را خواندم. در جلسه شورای عالی امنیت ملی درباره نحوه برخورد با مسائل آلمان و اروپا بحث و تصمیمگیری شد. شب در دفترم ماندم.
[1] - آقای هاشمی، دستیابی به دانش فنی تولید فلز «روی» در کشور را مایه افتخار و سربلندی خواند و گفت: «ایران باید با این دانش فنی که هیچگونه وابستگی به خارج ندارد، به عنوان یک مرکز بزرگ تولید و صادرات روی در دنیا محسوب شود. ما امروز دارای تکنولوژی روی از فرآوری معدنی تا محصولات مصرفی آن هستیم و این برای ایران و هر ایرانی بسیار ارزشمند است. خرید یک کارخانه ۳۰ هزار تُنی تولید روی از کشور ترکیه، نشانه تسلط جمهوری اسلامی به این فنآوری است. خارجیها برای ایجاد گنجایش فعلی تولید روی کشور، بیش از ۳۰۰ میلیون دلار پیشنهاد کرده بودند که این امر با تلاش متخصصان داخلی، با هزینههای بسیار کمتر انجام گرفته است. ارزش ذخایر غنی فلز روی در معدن انگوران زنجان، بیش از ۷ میلیارد دلار است. این معدن نشان میدهد که چه ذخایر ارزشمندی در کشور ما وجود داشته که تاکنون هیچ استفاده اصولی از آن نمیشد.»
[2] - رجوع کنید ←کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵ ، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.
[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «این منطقه و بسیاری از مناطق استان زنجان، جزو بخشهای محروم کشور بود و از آب، برق، راه، مدرسه و خیلی چیزهای دیگر خبری نبود. در اینجا بحمدالله در طول یک برنامه و نیم که اینجا اجراشده، اکثر روستاها از این نعمتها برخوردار شدند و با آمدن برق و راه و مدرسه، شرایط زندگی مساعد شده. برای بچههای این مناطق که سرمایههای آینده این کشورند، وسیله تحصیل فراهمشده و امیدواریم که با برنامههایی که دولت برای شما در نظر گرفته، بتوانیم از این نعمتهای خدادادی که آب خوب، خاک خوب و هوای خوب است، استفاده کنید.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵ ، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.
[4] - بخشی از این سخنرانی آمده است: «حقیقتاً رودخانه «قزلاُوزن»، اسم واقعی پیداکرده که «طلای شناور» است. طلا از خاک منطقه زنجان عبور میکند و مردم کم برمیدارند. با این مقدماتی که فراهمشده است، باید مردم از این رودخانه برداشت کنند. اگر شما به منطقه رفسنجان سر بزنید و ببینید که مردم چگونه آب را دوست میدارند و استفاده میکنند، متوجه میشوید که چرا ما اینقدر غصه میخوریم که آب از رودخانه برنمیدارید. مردم تا عمق ۲۵۰ متری زیرزمین - با التماس از وزارت نیرو و اگر اجازه بدهد- چاه میزنند. آقای زنگنه هم چند میلیون از آنها برای چاه میگیرد که بهزحمت آب را میکشند. ممنون هم هستند و از دولت هم هیچچیز نمیخواهند و آنگونه کشاورزی میکنند. هم هوای اینجا و هم زمینهایش خیلی بهتر از منطقه ماست. زمینهای ما شور است و باید بارها بشوریم تا قابلکشت شود. مردم هم با همان وضع عمدتاً ثروتمند هستند و هر کس ۲ تا ۳ هکتار زمین داشته باشد، میتواند زندگی بسیار خوبی داشته باشد. خودمان و خانوادهمان در حدود ۳ هکتار زمین داریم و از همان طریق زندگی میکنیم و همیشه هم زیادی داریم. زنجان هم میتواند اینجوری باشد. ما پسته میکاریم و شما میتوانید چیزهای دیگری بکارید. در کنار قزلاوزن دو بار میتوانید بکارید. اگر برنج بکارید، میتوانید از هر هکتار حدود ۶ تُن برنج بردارید.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای ۱۳۷۵ ، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۸.