خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۶/ کتاب « انتقال قدرت»

همسر شهید بهشتی آمد. از مشکلات و کسالت و هزینه زیاد و قرض گفت. کمک‌کردم و دلداری دادم. پیر و افتاده شده‌اند.

  • تاجیکستان
  • سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۷۶

سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۷۶ // ۷ ذی‌حجه ۱۴۱۷ //۱۵ آوریل ۱۹۹۷

 

 با اینکه مسایلی مثل سقوط دولت هند و وضع بحران‌آمیز وجود دارد، هنوز مسائل ایران و آلمان در صدر است. [خانم عزت‌الشریعه مدرس مطلق]، همسر شهید بهشتی آمد. از مشکلات و کسالت و هزینه زیاد و قرض گفت. کمک‌کردم و دلداری دادم. پیر و افتاده شده‌اند.

اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] برای امور جاری آمد. آقایان [سیدعبدالله] نوری و [اکبر] تورجان‌زاده، [رهبران اپوزیسیون تاجیکستان] آمدند. از اقدامات دولت تاجیکستان، درخصوص تعقیب همکارانشان شکایت کردند؛ به همین دلیل مذاکرات صلح را متوقف کرده‌اند. برای ادامه راه صلح تشویقشان کردم و به آن‌ها حق دادم که دولت نباید به این بهانه‌ها افرادشان را مجازات کند و باید عفو عمومی بدهند.

سپس [آقای طلبک نظراُف]، وزیر امورخارجه تاجیکستان آمد؛ حاضر نشده بود با مخالفان یک جا بیاید. او هم از بهانه‌گیریهای اپوزیسیون که منجر به توقف مذاکرات شده و نیز افشای مذاکرات تلفنی [سیدعبدالله] نوری، [رهبر اتحادیه معارضان تاجیکستان] و [امام‌علی] رحمان‌اُف، [رئیس‌جمهور تاجیکستان] که ۲ ساعت دیروز صحبت کرده‌اند، شکایت داشت. گفتم تقصیر از شماست که افراد آن‌ها را تحت تعقیب قرار داده‌اید. طبیعی است که اعتمادشان از بین می‌رود و صلح ضربه می‌خورد. قرار شد با میانجی‌گری دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه]، مذاکره را ادامه دهند.

عصر شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلسه با چند مصوبه داشت. در مورد اینترنت بحث کردیم و قرار شد، تصمیم را به دولت و مجلس واگذار کنیم. خبر دادند که در چادرهای حجاج در منا آتش‌سوزی شده و بخشی از چادرهای ایرانی هم سوخته است. از ایرانی‌ها، کسی در آنجا نبوده، ولی حجاج اهل سنت که قبل از عرفات به منا می‌روند، آسیب زیادی دیده‌اند.

آخر شب، عفت از مکه تلفنی صحبت کرد و گفت منتظرند که حرم خلوت شود و اعمالشان را انجام بدهند و به عرفات بروند.

تصاویر ضمیمه