خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

  • اصفهان
  • پنجشنبه ۱ شهریور ۱۳۷۵

 

پنج‏شنبه 1 شهریور 1375 // 6 ربیع الثانی 1417 // 22 آگوست 1996

 

به بیرون شهر نجف‏آباد، برای افتتاح بیمارستان تأمین اجتماعی رفتیم. قرار بود دیروز عصر افتتاح کنیم؛ تأخیر داشتیم و هوا تاریک شده بود. هلی‌کوپترها نتوانستند فرودآیند. گذرا و بدون تشریفات افتتاح کردیم. از چند مریض عیادت کردم. بیرون بیمارستان، مردم جمع شده بودند. برای دلجویی از مردم نجف‌آباد، چندکلمه‌ای راجع به نجف‌آباد و افتخاراتش حرف زدم. به دلیل تأخیر در برنامه‌ها، تا آخر شب دائم تحت فشار روحی و ناراحتی بودم.

به محل کارخانه ساخت مواد اولیه داروها به نام «شهید مدرس»، در منطقه تیران و کرون رفتیم. دکتر [جواد] اژه‌ای توضیحات داد؛ کار مهمی است. تاکنون دو واحد برای ساخت دو ماده اصلی ساخته شده و به تدریج سایر واحدها ساخته می‌شود. پنج هزار هکتار زمین هم گرفته‌اند که برای پاکی محیط، درختکاری کنند و قسمتی را بادام کوهی کاشته‌اند که خود نوعی داروی گیاهی است و برنامه کشت داروهای گیاهی دارند. آقای [محمدرضا] نعمت‌زاده، [وزیر صنایع]، هم دربارة کمیت صنایع دارویی صحبت کرد و من هم صحبت دلگرم‏کننده‌ای نمودم و بر توجه به داروهای گیاهی تأکید کردم.[1] به نظرم رسید، ارز زیادی مصرف شده است.

به شهر تیران پرواز کردیم. به تقاضای آقای [حسین] مظاهری، [رییس حوزه علمیه اصفهان] در برنامه گذاشته‌اند. آقای مظاهری هم آمده بود؛ اهل آنجا است. در مراسم استقبال، جانبازی که یک‏دست خود را از دست داده، سوار بر اسب آمد و نمایش خوبی داد و من هم در سخنرانی از او تجلیل کردم. اجتماع پُرشوری داشتند. [آقای امامی]، امام‏جمعه، خیرمقدم بلیغی گفت، ولی بیشتر به زبان عربی بود. سرود خوبی هم اجرا کردند. با اینکه آقای مظاهری در گذشته از موسیقی سنتی انتقاد کرده بود، ناچار شد بنشیند. به ایشان گفتم، انتقاد او درست نیست. من هم سخنرانی کوتاهی کردم.[2] خواسته مهم مردم، شهرستان‏شدن تیران است که وعده بررسی دادم. آقای مظاهری تقاضا داشت قبول کنم.

به سوی خمینی‏شهر پرواز کردیم. ابتدا جاده کمربندی را افتتاح کردیم. در خیابان استقبال پُرشوری کردند. اجتماعاتشان هم خوب بود. [آقای احمدی]، امام جمعه و نیز [آقای ابطحی]، نماینده شهر، ضمن خیرمقدم، خواسته‌ها را مطرح کردند. من هم صحبت دلگرم‏کننده‌ای نمودم و از سوابق درچه و سده گفتم.[3]

به شاهین‌شهر پرواز کردیم. با بیش از یک ساعت تأخیر رسیدیم. نزدیک ظهر، هوای گرم شهر باعث شده بود، جمعی از مردم پراکنده شوند. باز هم اجتماع خوبی بود. بچه‌ها سرودی خواندند. [آقای موسوی]، امام‏جمعه، خیلی حرف زد. من هم صحبت کوتاهی‏کردم.[4] چون شهر جدید است، ساختار خوبی دارد. در کنار ورزشگاه، سالن مرکز ساخت زیردریایی بود که از آن بازدیدکردم. زیردریایی‌های کوچک مرطوب دو نفره به تولید رسیده و پنج فروند سفارش گرفته‌اند. صد تُنی و پنجاه تُنی هم ساخته‌اند. کار خوبی شده است. سپاه با کمک دانشگاه صنعتی اصفهان، از زمان فرماندهی من شروع کرده بودند.

سپس برای مراسم فارغ‌التحصیلی دانشگاه علوم و صنایع دفاعی رفتیم. [دکتر رُکنی‏زاده]، رییس دانشگاه، گزارش خوبی داد و از سیاست‌های مترقی دولت تجلیل کرد. من هم چند جمله‌ای در اهمیت دانشگاه برای صنایع نظامی صحبت کردم[5] و جوایز شش دانشجوی ممتاز را دادم. برای نماز و ناهار و استراحت رفتیم. سپس در جلسه توجیهی صنایع هواپیمایی و هلی‌کوپتری هسا [= شرکت صنایع هواپیماسازی ایران] شرکت کردیم. آقای [علیرضا] بختیاری، گوینده خوش‏ذوق صداوسیما که کارمند صنایع دفاع هم هست، مقاله‌ای با آن صدای گرم و پُرانرژی، دربارة عظمت سیاست‌های ایران‏ساز من خواند که بعداً به ایشان گفتم، زیادی مبالغه کرده است. آقای اسلامی توضیحات داد. از نمایشگاه ساخت هلی‌کوپتر، هواپیما و هواپیماهای بدون سرنشین بازدید کردیم. سپس از سالن‌های کارگاه که خیلی عظیم است، دیداری داشتم. فوق‌العاده خوشحال‏اند که ساخت هواپیمای مسافربری آنتونوف را که با همکاری اُوکراین می‌سازیم، به آنها محول شده است. در فرودگاه، مانور هلی‌کوپترهای بازسازی شده توسط هسا و پرواز هواپیمای آموزشی ساخته خودشان را تماشا کردیم. هواپیما نمایش خوبی داد. به سالن اجتماعات رفتیم و آقای [محمد] فروزنده، [وزیر دفاع]، گزارش داد. من هم صحبت تشویق‌آمیز نمودم و از نیروهای انسانی باکیفیت بالای هسا قدردانی نمودم.[6]

به محل ساخت بزرگراه کمربندی اصفهان در ادامه بزرگراه کاشان با اصفهان که اولی را سپاه می‌سازد، رفتیم. سردار [مرتضی] قربانی، [فرمانده لشکر 14 امام حسین (ع)]، گزارش داد و من صحبت تشویق‌آمیز نمودم.[7] به کنگره بزرگداشت سرداران شهید اصفهان در ورزشگاه 22 بهمن رفتیم. جمعیت عظیمی آمده بودند؛ حدود سی هزار نفر. خوشحال شدند و به شدت استقبال کردند. با حضور من برنامه‌های عادی، تحت‌الشعاع قرار گرفت. نمایشی دادند. سردار [مرتضی] قربانی و سردار [یحیی رحیم] صفوی، [جانشین فرمانده‏کل سپاه] صحبت کردند، ولی مردم توجهی نمی‌کردند. حضار نظم جلسه را به هم زدند و به صحن ورزشگاه ریختند. من هم صحبت کوتاهی کردم.[8]

به دبیرستان صادقیه، برای افتتاح حدود صد طرح آموزشی وزارت آموزش و پرورش رفتیم که از محل وقف صارم‏الدوله[9] ساخته شده است. بعد از نماز، مراسم با صحبت دکتر [محمدعلی] نجفی، [وزیر آموزش و پرورش] و من انجام شد. مردم محل، اجتماع پُرشوری اطراف مدرسه روی بام‌ها داشتند.

برای افتتاح فروشگاه بزرگ زنجیره‌ای رفاه در میدان لاله رفتیم. بسیار خوب و جامع است؛ به خاطر ضیق وقت، توقف نکردیم و گشتی در فضای فروشگاه زدیم. عفت و همراهان هم آمده بودند. آقای [جلال‏الدین] طاهری اصفهانی، [امام‏جمعه اصفهان] هم از کنگره تا اینجا همراه من بودند. ازدحام جمعیت اطراف فروشگاه، فوق‌العاده و احساساتشان غیرقابل‏کنترل بود؛ با زحمت راه باز کردند.

دیداری عبوری از کتابخانه آقای کمال فقیه ایمانی نمودیم. «اصرار زیادی داشت»، گفتم خبری بدهند. سپس با اصرار آقای [سیدمحمد] میرمحمدی، [دبیرکل امور اداری و استخدامی]، بازدید کوتاهی از مرکز اسناد ملی اصفهان داشتم و افتتاح شد. نمایشگاه جامع [سازندگی و فولاد 75] اصفهان را نیز افتتاح کردیم؛ خیلی باشکوه است، به خصوص صنایع فولاد که از سراسر کشور هم آورده‌اند. قرار بود که مراسم افتتاح هشت کارخانه صنعتی را هم داشته باشیم که به خاطر ضیق وقت و خستگی انجام نشد و گفتم خبر آن را بدهند. در اجتماع حضار، پس از خیرمقدم آقای [محمود] اسلامیان، معاون سیاسی استانداری، صحبت کوتاهی کردم.[10] به فرودگاه رفتیم. بلافاصله با بدرقه آقای [حسین] مظاهری، [رییس حوزه علمیه اصفهان] و [آقای اسحاق جهانگیری]، استاندار و مسئولان به سوی تهران پرواز کردیم. شام را در هواپیما خوردیم. ساعت دوازده و نیم شب، با خستگی خوابیدم.

 

 

[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «اینکه ما از کشور واردکننده دارو به تولیدکننده آن تبدیل شده‌ایم، جای بسی خوشحالی است. از دید اقتصادی، صنایع دارویی در دنیا یکی از بخش‏های مهم و سودآور است و از نظر انسانی نیز جزو ضرورت‏های اولیه زندگی امروز بشر به شمار می‌آید. ساخت مواد اصلی داروها و قبل از آن ایجاد مرکز نیرومند برای این امور، از ضروریات کشور است که خوشبختانه تاکنون به این بخش توجه شده است. توجه به صنایع دارویی گیاهی از دیگر امور مهم برای کشور می‌باشد که اکنون حرکت خوبی پیدا کرده است، به طوری‏که 1100 پایان نامه فقط در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مربوط به گیاه درمانی است و این امر باعث خوشحالی ماست. ان شاءالله که شاهد حرکت‏های خوبی در این راه باشیم، زیرا در این زمینه گذشته‌ای درخشان داشته‌ایم و این حرکت‏ها برای ما امیدبخش هستنند و باید همه کمک‏کننده تا بتوانیم در جهت صادرات دارو به کشورهای مختلف گام‏های موفقی برداریم.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.

[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «شما از لحاظ اقتصادی، معنوی، اسلامی و انقلابی جزو مردمان سختکوش، پُرکار، سازنده و مولد کشور ما هستید. مردم نجف‌آباد، منجمله تیران وکرون، جزو پیشتازان میدان جهاد وشهادت بودند. بنده به‎عنوان مسئول جنگ، روی شما مردم به طور جدی حساب باز می‌کردم و هر جا که شما بودید، شور و شجاعت بود. وجود بیش از یازده هزار شهید وجانباز ومفقود، سند این حرف است و این تعداد برای یک شهرستان، رقم خیلی بزرگی است. شمار بسیجی‏های داوطلب شما در میدان‏های جنگ، بسیار زیاد و افتخار آمیز بود. یکی ازروستاهای نمونه کشور ما، روستای حاجی‏آباد است که با جمعیتی در حدود 2300 نفر و 52 شهید در این شهرستان واقع شده است. امروز هم که من وارد شهر شما شدم، درهمان لحظه‏های اول با جانباز بزرگواری مواجه شدم که یک دست داشت و سواره و پرچم به دست، چونان شیرژیان در صحنه نمایان شد. این یک نمایش افتخارآمیز و رمز و نشانه استقامت وحفظ روحیات دوران دفاع مقدس است و این‏گونه عزیزان فروان‏اند.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.

[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «این شهرستان از قدیم به صورت روستاهای سده، دُرچه وکوشک، در این منطقه مستقر بوده و همواره مورد توجه صُلحا وبزرگان کشور ما قرار گرفته است. حوزه‏های علمیه و طلبه‏هایی که از این بخش‏ها به دیگر شهرستان‏های کشور رفته‌اند، مورد توجه عام و خاص قرار گرفته‌اند. در دوره‌های اخیر هم نام شما با شهادت چهارمین شهید محراب در صفحات زرین کتاب انقلاب ثبت شد و ایشان برای همه ما شخصیتی محبوب و دلسوز و معلمی سازنده بودند و همواره مایشد و تقویت حوزه‌ها بودند و بسیاری از علمای فعلی، از ایشان به عنوان معلم خودشان یاد می‏کنند. بنده نیز در تحصیلاتم از یکی دیگر از شخصیت‏های شهر شما، آیت‏الله حاج شیخ عبدالجواد، بهره علمی بردم که هیچ وقت او را فراموش نمی‏کنم و متأسفانه در این سفر، ایشان در قید حیات نیستند. آیت الله حاج شیخ عبدالجواد، شخصیتی بی‏نظیر بودند که در حوزه‏ها، چون او کم پیدا می‏شد. ما هم از مریدان ایشان بودیم و در وجود خودمان، هنوز هم آثار تعلیمات ایشان را داریم.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.

[4] - رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.

[5] - آقای هاشمی، بر تربیت نیروهای متعهد، مخلص و آشنا به سیاست دفاعی تأکید کرد و گفت: «بحمدلله وضعیت دفاعی کشور بسیار خوب است و ما جزو چند کشور پیشرفته در زمینه صنایع دفاعی هستیم که در حال حاضر بیش از نیاز کشور در زمان صلح، تولید داریم. ما باید این ظرفیت و توانمندی را در بخش‏های دیگر مورد استفاده قرار دهیم. این ظرفیت قوی را می‏توان با پشتیبانی عمیق یک دانشگاه خوب و با هدف و انگیزه کافی، استحکام و دوام بخشید.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.

[6] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «ما از یک جایی باید وارد ساخت هواپیما و هلی‏کوپتر می‌شدیم. مدتی هم بود که دربارة این موضوع با دولت مذاکره می‌شد و ما دنبال متولی این کار بزرگ می‌گشتیم. بالاخره وزیر صنایع و وزیر راه - که مصرف‏کننده هستند- از امکانات اینجا مطلع بودند. این آقایان هر دو مدتی در اینجا بوده‌اند واز وضعیت اینجا به خوبی آگاه هستند. من هم در گذشته یک‏بار به اینجا آمده بودم و امکانات ونیروهای اینجا را دیده بودم. آقای مهندس فروزنده هم الان متولی این کار هستند. اکنون ما به این نتیجه رسیده‌ایم که صنایع نظامی و وزارت دفاع برای ساخت هواپیما و هلی‏کوپتر جای مناسبی است، اگرچه بهتر است که هواپیماهای مسافربری را در جایی بسازند که شکل نظامی نداشته باشد. ما باید یک فاصله طولانی را طی‏کنیم تا به این موقعیت برسیم که شما دارید. عمده امکانات ما نیروهای انسانی هستند. در اینجا انوع نیروهای متخصص وجود دارند که از ترکیب آنها یک مجتمع هواپیما سازی به وجود می‌آید.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.

[7] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «ما در هرجا که کارهای بزرگی داریم، نقش سپاه را هم می‌بینیم. انصافاً هم خوب کار می‏کنند، ما از تمام کارهایشان راضی هستیم و تنوع کارهایشان خیلی زیاد است. الان سپاه در صنایع، خطوط انتقال گاز، نفت و آب فعال است و پروژه‏هایی را که انتخاب کرده است، به موقع به اتمام رسانده و گاهی هم زودتر از موقع خود تحویل داده است. اکنون هم در ساخت اتوبان‏ها و بزرگراه‏ها و خیلی جاهای دیگر فعال است؛ مثلاً بزرگراه ساوه - تهران که یکی از راه‏های مهم و پُرترافیک کشور است.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.

[8] - آقای هاشمی، ضمن تجلیل از شهدای والامقام استان اصفهان، به نقش ارزنده رزمندگان این استان در جریان هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: «استان اصفهان با داشتن دو لشکر نجف اشرف و امام حسین (ع)، بسیاری از گره‌های میدان جنگ را باز کرد و این دو لشکر با شجاعت و شهامت بی‏نظیر خود، بسیاری از خطوط مشکل و سنگرهای غیرقابل نفوذ دشمن را درهم شکستند و هریک از آنها همچون ستونی نظامی، در جبهه کارساز بودند. جای امام و شهیدان خالی است که ببینند همسنگران شهدای گرانقدرمان و خانواده‌های معظم و صبورشان، به احترام آنها (Äاین کنگره را برگزار می‏کنند.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.

[9] - اکبرمیرزا صارم‌الدوله (۱۲۶۴ ۱۳۵۴) از رجال دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی، فرزند ظل‌السلطان و نوه ناصرالدین شاه قاجار بود. وی در انگلستان در رشته اقتصاد تحصیل کرد و مدتی وزیر مالیه بود. صارم الدوله، اولین دبیرستان شش کلاسه پسرانه را در سال ۱۳۰۰ شمسی، به نام دبیرستان صارمیه در اصفهان احداث کرد. او مردی آینده‏نگر بود و به منظور پایداری این مرکز فرهنگی، موقوفاتی را به دبیرستان صارمیه اختصاص داد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، با همت متولیان موقوفه صارمیه ۱۷ باب آموزشگاه دیگر به نام صارمیه بنا شده است. وی میدان نقش جهان اصفهان را به نام خود سند زده بود.

[10] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «از این نمایشگاه خوبی که دایرکردید و بخشی از توان صنعتی استان را در اینجا به نمایش گذاشتید، تشکر می‌کنم. این امر باعث آگاهی مردم نسبت به پیشرفت امور خواهد شد. همچنین معرفی واحدهای شرکت کننده در این نمایشگاه، برای آگاهی مصرف‏کنندگان مفید است. البته بهتر بود که من (Äوقت کافی داشتم و لااقل یک دقیقه در مقابل هر غرفه با صاحبان غرفه‏ها صحبت می‌کردم، اما متأسفانه چنین وقتی رانداریم. این مجموعه - هرچند اکثر اینها را متفرق و به‏طور اتفاقی یا برنامه‌ای دیده بودم- برایم جالب بود و خیلی چیزها را نشان می‌دهد.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1375، دفترنشر معارف انقلاب، 1397.