خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی
مذاکرات کاملا خصوصی هاشمی رفسنجانی و محمد یزدی در سد لتیان
سهشنبه 15 خرداد 1375 | 17 محرم 1417 4 ژوئن 1996
امروز هم بیشتر به مطالعه و پیادهروی گذشت. بچهها از دریاچه برای شنا و قایقرانی استفاده میکنند. تاریخ تیمورخان صاحبقران[1] را از روی روضهالصفا[2] میخوانم؛ خیلی عجیب است. دهها سال مرتباً از سمرقند به اطراف و اکناف، به شرق و غرب و شمال و جنوب، لشکرکشی و جنگ داشته و اصلاً آرام نمیگرفته است؛ اصولاً مغولها چنین بودهاند.
ظهر آقای [محمد] یزدی، رئیس قوه قضاییه با خانوادهاش آمدند. در محل وزارت نیرو استراحت میکنند. مقدار زیادی دربارة مسائل مهم کشور صحبت کردیم؛ فرصت خوبی بود. از اشکالات قوه قضاییه گفتم، منجمله از عملکرد افرادی جوان که آمیزهای از سیاسیکاری دارند که نباید قضا را به سیاست آمیخت. ایشان هم قبول دارند و گویا به خاطر ارتباطاتی که مجموعه حقانیها[3] با دفتر رهبری و بین خودشان دارند، آقای یزدی مشکلاتی دارند. دربارة انتخابات و موضعگیری یک طرفه همینها و عدم توجه به تخلفات صداوسیما و سپاه و فشارآوردن روی تخلفات شهرداری هم بحث شد که آقای یزدی هم قبول دارند و از من استمداد کرد که از طریق آیتالله خامنهای، خودسریهای گروه انصار حزبالله را کنترل کنیم.
راجع به آینده کشور و مسأله ریاستجمهوری هم مذاکره کردیم و نیز ایشان پیشنهاد داشت که من بعد از دوره ریاستجمهوری، مسئولیت اداره قوه قضاییه را بپذیرم که گفتم با روحیه من سازگار نیست. دربارة مسائل انتخابات، به ایشان توضیح دادم که از اول من با شرکت کارگزاران مخالف بودم و راه حل را در این میدانستم که چند نفر از افراد موردنظر آنها در لیست جامعه روحانیت [مبارز تهران] مندرج شود، ولی سرانجام با نپذیرفتن جامعه روحانیت و نیز تمایل رهبری که رقابتها، صحنه انتخابات را گرم کنند، به این نتیجه رسیدیم.
بعضی که تصور میکردند [حزب] کارگزاران نمیتوانند رأی زیادی جمع کنند، پس از مواجهشدن با استقبال جامعه از آنها، با طرح مسائل آرمانی در مقابل شعار سازندگی اینها، راه تضعیفشان را پیشگرفتند. عملاً صداوسیما، سپاه، شورای نگهبان و قوه قضاییه هم در این مسیر افتادند و کار مؤثری نتوانستند بکنند. بعضیها، این اختلافات انتخاباتی را ظهوراتی از اختلاف نظر من و رهبری میپندارندکه درست نیست.
[1] - تیمور صاحبقران (۷۴۸–۷۸۳)، معروف به تیمور لنگ، نخستین پادشاه گورکانی (تیموری) و پایهگذار این دودمان پادشاهی است که در بیشتر سرزمینهای آسیای مرکزی و غربی حکمرانی کرد. تیمور پسر تراغای، از ملاکین شهر کَش تُرکستان بود و ادعا میکرد که نسبش به چنگیزخان میرسد. او در زمان جنگ زخم برداشت و لنگ شد. شهرت تیمور از فتح خوارزم آغاز شد. تیمور خراسان را تسخیر کرد و گرگان، مازندران، سیستان و هرات را به تصرف درآورد. تیمور سرزمین فارس، بخشی از عراق، لرستان و آذربایجان را گرفت و سلسله جلایریان را نیز منقرض کرد. آنگاه رو به خزر نهاد و اهالی برخی از شهرهای آن را به قتل رساند. او هند را فتح کرد و دهلی را به تصرف درآورد. با عثمانیان نیز جنگها کرد و بایزید عثمانی را به اسارت گرفت. تیمور به سمرقند پایتخت خویش برگشت، عزم تسخیر چین را نمود، ولی اجل مهلتش نداد و در سال ۷۸۳ شمسی در ۶۹ سالگی در قزاقستان درگذشت.
[2] - کتاب «روضه الصفا فی سیره الانبیاء و الملوک و الخلفاء» یا اختصاراً روضهالصفا، کتاب تاریخ عمومی به زبان فارسی، نوشتة محمد بن خاوند شاه، معروف به میرخاوند است. میرخاوند در این کتاب حوادث تاریخ جهان، از آغاز آفرینش تا روزگار خود یعنی دوران حکومت سلطان حسین بایقرا را آوردهاست. روضةالصفا شامل هفت قسم است که نویسنده قسمتی را از تاریخهای عربی ترجمه و قسمتی را نیز از تاریخهای فارسی نقل کردهاست. روضه الصفا بارها در هند و ایران به چاپ رسیدهاست.
[3] - حقانیها، به شاگردان مدرسه حقانی اطلاق میشود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیتهای مختلف نظام جدید، به ویژه در بخش قضایی را عهدهدار شدند. مدرسه حقانی یا منتظریه، از مدارس حوزه علمیه قم است که با هدف ایجاد تغییراتی در نظام آموزشی در سالهای پایانی دهه ۱۳۳۰ تأسیس شد. این مدرسه از نظر شیوه گزینش طلبه با مدارس حوزه علمیه قم تفاوت داشت. پایهگذاران این مدرسه نظام آموزشی سنتی حوزه را با نظام جدید تلفیق کردند و سبک جدیدی در نظام آموزشی حوزه بنیان نهادند. شهید آیتالله قدوسی که مدیر مدرسه حقانی بود، با حکم امام خمینی (ره)، دادستان کل انقلاب شدند. در پی آن، تعدادی از طلاب آن مدرسه از جمله آقایان علی فلاحیان، علی یونسی، غلامحسین محسنیاژهای، ابراهیم رییسی، روحالله حسینیان، کاظم صدیقی، احمد زرگر و چند نفر دیگر وارد دستگاه قضایی شدند و تاکنون در پُستهای مختلف قضایی و امنیتی، مشغول فعالیت بودهاند.