دوشنبه 24 اردیبهشت 1375 | 24 ذیحجه 1416 13 می 1996
برای نماز صبح بیدار شدم و دیگر نخوابیدم. خاطرات دو روز گذشته را که مانده بود، نوشتم و برنامه ماهوارهای شبکه تلویزیونی بی بی سی را که در هتل دارند، تماشا کردم. موقتاً به خاطر میهمانها، ماهواره را وصل کرده بودند. بعد از صبحانه، در سالن با رؤسای هیأتها جمع شدیم، برای اینکه برنامه انتقال میهمانان به ایستگاه راهآهن را تنظیم کنند. مقداری صبر کردیم و باعث تأخیر در برنامهها شد که تا آخر هم این تأخیر ادامه داشت.
با اتوبوسها به ایستگاه رفتیم. سالن بزرگ و مجللی است؛ سابق ساخته شده است. با جمعیت زیاد، اجلاس باشکوهی داشتیم. بعد از قرآن و سرود و گزارش مهندس ترکان، [وزیر راه و ترابری] و صحبتهای من[1] و آقای نیازاُف، [رئیس جمهور ترکمنستان]، با پردهبرداری دسته جمعی با سران از لوح یادبود با حضور در کنار قطار، با فشار دکمهها به تعداد رؤسای جمهوری قطار با بوق بلند و حرکت قطار سنگین با حدود چهل واگن که بار آورده بوده (به طور مصنوعی)، انجام شد. گفتند که قطار با بار به کشورهای آسیایی میرود.
برای حرکت همراهان، مقداری وقت را صرف نمایشگاه مراحل ساخت راهآهن مشهد -سرخس کردیم. تونلها و ریلها را نشان دادیم و با هزینه کم آن، نسبت به قیمتهای جاری در ترکیه، از آقای [سلیمان] دمیرل، [رئیس جمهور ترکیه]، خواستم که راهآهن شمال دریاچه وان را به بهای هر کیلومتر یک میلیون دلار به ایران واگذار کنند. حرف سال گذشته را تکرار کرد که هر کیلومتر، چهار میلیون دلار هزینه دارد و کارشناسان ترک میگویند، ایران ضرر میکند اگر بگیرد. با اتوبوسها به سوی فرودگاه رفتیم. در خیابانها، مردم مشهد استقبال گرمی کردند و یک بار هم حرکت کاروان به خاطر ازدحام مردم متوقف شد. باعث توجه میهمانان به علاقه مردم به مسئولانشان از جمله من شد.
در فرودگاه [مشهد]، با حضور سران [سازمان همکاری اقتصادی] اکو، شرکت هواپیمایی «اکو ایر» شروع به کار کرد که میهمانان غافلگیر شدند؛ ایجاد اکو ایر را به عهده ایران گذاشته بودند. همگی سوار یک ایرباس بزرگ شدیم و به سوی سرخس رفتیم. نیم ساعت درراه بودیم. در فرودگاه تازهساخت سرخس، به خوبی فرود آمدیم. این فرودگاه، با هزینه آستان قدس [رضوی]، برای منطقه آزاد، با وام دولت، در مدت 100 روز ساخته شده و باعث تعجب است. سالن پاویون زیبایی هم که به مدت بیست روز ساختهاند، با حضور همه سران افتتاح شد و از لوح یادبود، پرده برداشتیم.
با اتوبوس به محل منطقه آزاد رفتیم. چادرهای عظیم و مجللی با هزینه آستان قدس برپا کردهاند. از سوییس، به قیمت دو میلیون و پانصد هزار فرانک، دست دوم خریدهاند؛ خرج زیادی است و مورد اعتراض است. نمایشگاه جالبی از کارها و تولیدات صنعتی آستان قدس درست کرده بودند. دستهجمعی از لوح سه گوش به زبانهای روسی، انگلیسی و فارسی پرده برداشتیم. اجتماع عظیمی از مدعوین داخلی و خارجی و خبرنگاران بود. گزارش زیاد و مفصل آقای [عباس واعظ] طبسی، [تولیت آستان قدس رضوی]، به عنوان خیرمقدم همه را خسته کرد. سپس با صحبتهای کوتاه آقایان [اکبر] تُرکان، [وزیر راه و ترابری]، [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] و دونفر از وزرای ترکمنی و دادن نشان به آقایان مهندس [محمدجعفر] بهرامی، [معاون فنی و راه سازی وزیر راه] و [خدایقلی] طالباُف از ترکمنستان، به خاطر ساختن راهآهن در زمان مقرر ادامه داده شد.
صحبتهای آقای نیازاُف، من[2] و دمیرل - که همگی به خاطر گرما و احساس خستگی میهمانان و تأخیر برنامهها، کوتاه کردیم- مستقیم پخش میشد. سپس به طور عبوری از نمایشگاه بازدید کردیم. تنوع و زیبایی محصولات صنعتی و کشاروزی ایران، باعث تعجب میهمانان خارجی شد؛ حیفکه وقتکمی صرف بازدید شد. سوار واگنهای تشریفاتی شدیم. از زمان شاه مانده و مجلل است. به سوی سرخس ترکمنستان حرکت کردیم. بعضی از میهمانان باور نداشتند که راهآهن واقعاً آماده است و با این اقدام قانع شدند.
قطار آهسته حرکت میکرد و تلویزیونها، فیلم خوبی از نقاط برجسته راهآهن ایران نمایش میدادند. [آقای آلکسی بالشاکُف]، رئیس هیأت روسی، کپی آن را خواست که فوراً دادیم. روی پل بر رودخانه هریرود پیاده شدیم. برنامه خوبی تنظیم کرده بودند. خبرنگاران زیادی بودند. تمام عرض پل را نوار قرمز کشیده بودند. برای هر یک از رؤسایجمهور، کودکی با قرآن و قیچی نگاه داشته بودند.
همگی در یک صف ایستادیم و همزمان با هم نوار را بریدیم. من، نیازاُف، دمیرل، نظربایف، پطروسیان، علیاُف، عسکرآقایوف، رحماناُف، کریماُف، شواردنادزه، ربانی و [فاروق لغاری]، رئیس جمهور پاکستان؛ همین لحظه که دارم خاطرات را در هتل عشقآباد مینویسم، تلویزیونهای روسیه و ترکمنستان، این منظره باشکوه را با آب و تاب پخش میکنند. گلولههای توپ شلیک شد و کبوترها به پرواز درآمدند. روی پل مرزی، منظره جالبی بود و آب فراوانی از رودخانه عبور میکرد.
سوار قطار شدیم و به سوی سرخس ترکمنستان حرکت کردیم. برعکس ایران، اراضی کاشته نشده بود. همراهان از اینکه میدیدند، اراضی در ایران همه جا کاشته شده و زراعت و درخت است و در طرف ترکمنستان، بایر و خشک- آن هم در کنار آن رودخانه پُرآب هریرود - تعجب میکردند، از تفاوت و به زبان هم میآوردند.
وارد ایستگاه سرخس ترکمنستان شدیم. قطار دیگری هم همراهان و خبرنگاران را آورد. آن قطار روی ریل دیگری حرکت میکرد که در اندازه ریلهای شرقی، به موزات این یکی ساخته شده است. ساختمان ایستگاهشان خوب است؛ ترکیه برای آنها ساخته است. از یک سوی ایستگاه، از تونل و زیرزمین، به آن طرف رفتیم. فاطی و فائزه و محسن هم آمده بودند. ترکمنها برنامه رقص محلی ترتیب داده بودند، ولی آن قدر شلوغ و بینظم بود که درست اجرا نکردند.
فقط توجه به چند رئیس جمهور داشتند. آنها هم بعضی پشت در ماندند و بقیه همراهان سرگردان بودند. به میهمانان خارجی اهانت شد و از سفر به ترکمنستان، اظهار پشیمانی کردند؛ البته خیلیها هم نیامده بودند. جمعیت زیاد جمع شده از مردم سرخس ترکمنستان، ابراز احساسات سردی داشتند. ناهار خوبی هم نداشتند. آقای نیازاُف گفت، بعضی میهمانان که معتاد به مشروبات الکیاند و در ایران محروم بودهاند، درخواست شراب کردهاند.
چهار کشور ترکمنستان، اُزبکستان، آذربایجان و گرجستان، تفاهمنامهای برای انتقال پنبه از طریق خزر و باکو و تفلیس به اروپا، در حضور جمع امضا کردند که کاری نمایشی بود. با رؤسای جمهور در مراجعت با اتوبوسها برگشتیم. در مسیر از شهر سرخس ترکمنستان و چند روستا گذشتیم که مردم را برای استقبال، دو طرف مسیر به صف کرده بودند. از پل قدیمی وارد ایران شدیم که یکباره فضا عوض شد. از بیابان وارد مزرعه و اشجار و باغات شدیم. در شهر سرخس ایران، مردم استقبال گرمی کردند؛ با شعار و صلوات، با اظهار محبت نسبت به من و بعضی از میهمانان. [آقایان عبدالوهاب النثی و بنیول اکول]، رؤسای هیأت یمن و سودان، از محبت مردم نسبت به رئیسجمهورشان که در مشهد هم دیده بودند، اظهار تعجب زیاد نمودند.
به فرودگاه رفتیم. همراهان که با قطار مراجعت میکردند، خیلی دیرتر رسیدند. در آنجا رؤسای جمهور اعضای اکو را بدرقه کردم که با هواپیمای آقای نیازاُف به عشقآباد رفتند. مایل بودند، من هم بروم که به خاطر بدرقه و ملاقات با میهمانان باقیمانده، نرفتم. به سوی مشهد پرواز کردیم. در مسیر با میهمانان سودانی مذاکره کردم؛ از مشکلات تحریم و فشار آمریکا بر سودان گفت و من دلداریاش دادم. در فرودگاه مشهد هم با هیأتهای مراکشی و یمنی و قطری و گُرجی و ارمنستانی، مذاکره و آقایان شواردنادزه و پطروسیان را بدرقه رسمی کردم.
پس از نماز مغرب، با بدرقه رسمی به سوی عشقآباد پرواز کردیم. آقای نیازاُف با همه وزرا، به انتظار در فرودگاه عشقآباد مانده بود و استقبال گرمی کردند. یکسره به هتل رفتیم و به خاطر خستگی زیاد، بدون شام خوابیدم. معلوم شد، [آقای عبدالهادی ابوطالب]، رئیس هیأت مراکشی، اشتباهاً همراه طیارة [= هواپیمای] آقای نیازاُف به عشقآباد آمده است. او را با هواپیمای ایرانی به مشهد فرستادیم؛ آنجا منتظرش بودند.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «تحولات سالهای اول دهه آخر قرن بیستم و ظهور شرایط جدید در منطقه، جمهوری اسلامی ایران را بر آن داشت تا در این برهه حساس از تاریخ، نقش خود را ایفا و با ایجاد شبکه مواصلاتی، پل ارتباطی منطقه و جهان را به بهترین شکل فراهم سازد. موقعیت جغرافیایی ایران از عهد باستان، به عنوان معبری امن و مطمئن برای دولتها، جهانگردان و بازرگانان دنیا محسوب و راه ابریشم به عنوان سمبل ارتباط میان شرق و غرب شهرت دارد. افتتاح راهآهن سراسری مشهد- سرخس- تجن که با همکاری و همیاری کشور دوست، ترکمنستان، امروز آغاز به کار میکند، احیای راه تاریخی ابریشم بوده که شبکه راهآهن دنیا را از سواحل اقیانوس آرام به اقیانوس اطلس متصل مینماید. این پدیده، نمودی آشکار از همکاریهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود که لازم میدانم از تلاشهای کشور دوست، ترکمنستان و به ویژه برادرم جناب آقای صفرمراد نیازُف ترکمنباشی، به خاطر پیگیریهای لازم جهت اجرای بموقع قطعة تجن-سرخس که در خاک ترکمنستان قرار دارد، تشکر و سپاسگزاری نمایم.» رجوعکنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «میهمانان گرانقدر! همزمان و در کنار پروژه خط آهن مشهد-سرخس-تجن، جمهوری اسلامی ایران، به عنوان مکمل خط آهن، اقدام به ایجاد منطقه آزاد تجاری سرخس نمود. شرایط اقلیمی مناسب، برخورداری از تسهیلات گمرکی و قابلیتهای انبارداری و ترانزیت کالا، از مزایای منطقه آزاد تجاری سرخس به شمار میرود که میتواند نقش خاصی در دسترسی کشورهای منطقه به بازارهای بینالمللی داشته باشد، به نحوی که با ایجاد امکانات در داخل منطقه و برخورداری از تسهیلات ویژه منطقه آزاد، عملاً از مزایای بازارهای بینالمللی در نزدیکترین فاصله به کشورهای خود میتوانند بهرهمند شوند. انتظار میرود که منطقه آزاد تجاری سرخس، به عنوان یکی از حلقههای مهم حمل و نقل و تجارت منطقه و محل تقاطع تجارت بینالملل، به صورت یکی از مناسبترین نقاط برای ارائه انواع خدمات بازرگانی در چهارراه استرتژیک شرق و غرب و شمال – جنوب درآمده و آینده درخشانی را در گردش چرخه اقتصاد و توسعه مناسبات میان کشورها را به ارمغان آورد.» رجوعکنید ← کتاب هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.