خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب «سردار سازندگی»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب «سردار سازندگی»

مصاحبه و بازدید در سفر مثلاً تفریحی به کیش

  • جزیره کیش
  • جمعه ۳ فروردین ۱۳۷۵
مقداری را با فوأد، فرزند مهدی بازی کردم؛ بچه شیرینی است.

جمعه ۳ فروردین ۱۳۷۵ // ۲ ذیقعده ۱۴۱۶// ۲۲ مارس ۱۹۹۶

 

 مثل دیروز استراحت داشتیم. از پیش از ظهر تا آخر شب باران می‌بارید. یک واحد کوچک تولید نوار ویدئویی را دیدیم؛  نوار و بدنه را از خارج می‌آورند و مونتاژ می‌کنند، ولی سودآور است. آماده شده‌اند که بدنه را در ایران بسازند؛ آدم مبتکری است.

 سپس میدان اسب‌دوانی را دیدیم. مطابق استاندارهای بین‌المللی، خوب ساخته‌اند. از ویلاهای «غروب کیش» که اخیراً به بهره‌برداری رسیده، بازدید کردیم. با مدیریت سازمان عمران کیش ساخته شده و به بخش خصوصی اجاره داده‌اند و او توسعه داده است، ولی هنوز تکمیل نیست.

 از «جاده دنیا» که دور جزیره می‌گردد و نیز از رینگ دوچرخه‌سواری‌که به‌موازات جاده ساخته شده، عبور کردیم.

عصر آقای معادیخواه آمد. ساعتی مصاحبه درباره آخرین زندان و چند ماه بعد از زندان تا پیروزی انقلاب و تشکیل جامعه روحانیت مبارز و شورای انقلاب انجام شد.

 شب آقای [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات] آمد و گزارش پیشرفت و برنامه‌های رشد تولید فولاد را داد. مدعی است، می‌توانیم تا دو سه سال دیگر، به تولید ۱۳ میلیون تُن فولاد برسیم. از آینده انقلاب و کشور، با توجه به سیاست‌های کلی در مسائل خارجی و داخلی و تمام شدن دوره کار من، اظهار نگرانی کرد.

آقای [حسین] مرعشی، [رئیس دفتر رئیس‌جمهور]، اجازه گرفت که برای فرزند آقای روحانی، از سوی من مجلس فاتحه اعلان ‌شود و آقای [علی‌اکبر] ناطق نوری، [رئیس مجلس] را برای منبر آن دعوت کنند. مهدی آمد. مقداری با کامپیوتر همراه [= لپ‌تاپ]، برای ترجمه و حساب تمرین کردیم. مقداری را هم با فوأد، [فرزند مهدی] بازی کردم؛ بچة شیرینی است.