خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

یاسر هاشمی از کدام مسئول پیش پدر گله کرد؟

  • تهران
  • سه شنبه ۱ آبان ۱۳۷۵

سه‌شنبه 1 آبان 1375 //9 جمادی‌الثانی 1417 // 22 سپتامبر 1996

 

اول وقت بخشی از کارهای عقب‏مانده روزهای سفر را انجام دادم. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیس‏جمهور] آمد. راجع به انتخابات صحبت شد؛ مصمم است که نامزد نشود. روی نامزدهای احتمالی دیگر صحبت کردیم. آقای [علاءالدین] بروجردی، [معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امورخارجه] آمد. گزارش وضع افغانستان را داد. قرار شد به کمک‌ها به گروه‌های هم پیمان در مقابل طالبان سرعت ببخشیم.

ظهر یاسر آمد. از آقای [مصطفی] هاشمی‌طبا، [رئیس سازمان تربیت بدنی]، به‏ خاطر اعزام افرادی دیگر به اجلاس [فیفا در] پاریس گله داشت. عصر [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت آمد. ده طرح مهم برای توسعه صنعت پتروشیمی را با هزینه‌ای در حدود سه میلیارد دلار و 600 میلیارد تومان و تولیدی در حدود چهار میلیون تُن را آورد و راجع به فروش گاز به ترکیه و پاکستان و پیشنهاد مهدی، برای انتقالی به ستاد وزارت نفت از شرکت صحبت شد.

[آقای ظفر علی هلالی]، فرستاده ویژه [خانم بی‏نظیر بوتو]، نخست‏وزیر پاکستان آمد. نامه او را آورد و در مورد مشکلاتی که از ناحیه افغانستان در رابطه با طالبان برایشان پیش‏آمده توضیح داد. از ما خواست که برای حل مشکل افغانستان همکاری‏کنیم. به نظر می‌رسد، به بن‌بست رسیده‌اند و منکر حمایت مطلق از طالبان‏اند. توضیحی دربارة مصاحبه خانم [بی‏نظیر] بوتو، در مورد حمایت انگلیس، آمریکا، عربستان و پاکستان از طالبان داد که مفهومش این است که این حمایت مربوط به تأسیس مدارس در زمان جهاد افغانستان علیه شوروی است که سرانجام امروز منجر به تشکیل طالبان شده و از اختلاف شدید بین خانم بوتو و آقای [فاروق] لغاری، رییس‏جمهور خبر داد که احتمال دارد منجر به عزل نخست‏وزیر بشود و به نحوی اظهارتمایل‏کرد که من وساطت کنم.

شب شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. دربارة نظام متوسطه و مشکل‏کنکور و پیش‏دانشگاهی صحبت شد و ناتمام ماند. شب در دفترم ماندم؛ چون عفت برای مواظبت از بچه‌های فاطی، به منزل آنها رفته است.