پنجشنبه 22 شهریور 1375 | 27 ربیع الثانی 1417 // 12 سپتامبر 1996
چون برنامه را عوض کردیم، زودتر از خواب بیدار شدم. در گزارشها، ادامه تحرک عراق و شلیک موشک به طرف هواپیماهای آمریکایی و تهدید آمریکا به تجدید حمله مهم است و اقدام میانجیگری ایران در نزاع اوگاندا و سودان، انعکاس وسیع یافته است؛ تاکنون مراکز خبری غربی، سعی داشتهاند سفر را کمتر مطرح کنند و آمریکا هم رسماً از سفر من و هم از میانجیگری، اظهار ناراحتی کرده است.
اول وقت به نمایشگاه تراکتور ایران رفتیم. شرکت تراکتورسازی ایران و یک تاجر زیمبابوهای، برای فروش و مونتاژ تراکتور ایران، مرکزی ایجاد کردهاند. توضیحات شنیدیم و تشویقشان کردم و از لوح پرده برداشتیم. به محل خانهسازی رفتیم که آقای رضاپور با آنها قرار گذاشته که ده هزار واحد مسکونی ارزان بسازد، به قیمت هر مترمربع 200 دلار که 75 درصد بهای آن را سه ساله بپردازند. روش ساخت و هزینه را توضیح دادند.
برای نثار تاج گل، به محل قهرمانان ملی رفتیم. از تاریخ انقلاب توضیحات دادند. کرهشمالی برای آنها ساخته؛ جالب است. برای سفر به آبشار ویکتوریا به فرودگاه رفتیم. آقای موگابه و همسرش هم رسیدند. عفت و فائزه هم رسیدند. با هواپیمای 737 میزبانان، پرواز کردیم. هواپیماهای خودمان به خاطر کوچکی باندآنجا، قادر به نشستن نبودند، لذا بسیاری از همراهان را نبردیم. قبلاً قرار بود وزرای دو طرف باشند و در آنجا جلسه مذاکره و امضای اسناد داشته باشیم که به این وضع مقدور نشد.
یک ساعت در پرواز بودیم. از فرودگاه به هتل کنار آبشار رفتیم. منطقه جنگلی است. نام هتل «کمپ فیل» بود. پس از استفاده از دستشویی و عوضکردن لباس، با موگابه و همسرش به آبشار رفتیم. خیلی جالب است. حدود 1700 متر پهنای آبشار است که در موقع پُرآبی به هم پیوسته است و از بالا در درهای به عمق 103 متر میریزد. راهنما توضیح میداد، ولی ارقام را درست نمیدانست. بعداً روی تابلویی خواندیم، حجم آب 300 تا 1000 مترمکعب، در ثانیه نوسان دارد. رودخانهای به نام زیمزی با طول 2700 کیلومتر، در چند کشور جریان دارد و سرانجام از زامبیا به اقیانوس میریزد.
بنا بود هواپیمای دیگری، بقیه هیأت ما را بیاورد که نیاوردند. به ناچار بدون توقف به هتل مراجعت کردیم، ولی به خاطر رفتن عفت و همراهان برای دیدن مزرعه تمساحها، من هم ساعتی معطل شدم. با تأخیر مراجعت کردیم. چند نفر خبرنگار که دیر رسیده بودند، جا ماندند. در فرودگاه حراره، در حضور ما دوازده سند توافقنامه امضا شد و مصاحبه کوتاهی نمودیم.[1]
با بدرقه رسمی به آفریقای جنوبی[2] پرواز کردیم. در مسیر، جزوه اطلاعات مربوط به آفریقای جنوبی را خواندم. نزدیک غروب وارد فرودگاه ژوهانسبورگ شدیم. آقای [نلسون] ماندلا، [رییسجمهور آفریقای جنوبی] و جمعی از کابینه به استقبال آمده بودند. تشریفاتشان نامنظم بود. تقریباً نود درصد افراد گارد احترام، خانمهای سفیدپوست بودند. فرمانده آنها هم خانمی سفیدپوست بود. با مقداری تفاوت، سان دیدیم.
آقای ماندلا خداحافظی کرد و قرار شد که در اقامتگاه از من استقبال کند. چند دقیقهای برای آماده شدن ماشینها معطل ماندیم. عفت خیلی ناراحت شده بود و این وضع را توهین میداند. آقای [محمد شریف] مهدوی [شاهرودی]، سفیرمان به جای وزیر همراه، در اتومبیل من سوار شد. به سوی پروتوریا حرکت کردیم. حدود شصت کیلومتر راه است. آقای مهدوی هم از نحوه تشریفات کمی شرمنده است.
در اقامتگاه که یکی از کاخهای قدیمی است، آقای ماندلا و دخترش استقبال کردند. بلافاصله مذاکره خصوصی شروع شد. از ماهیت مسأله کردستان عراق سئوال کرد؛ توضیحات دادم. از ناامنی کشورش پرسیدم. اعتراف به ناامنی و وسعت جنایات کرد و گفت پلیس با آنها همکاری میکند. توضیحاتی در کیفیت تأمین امنیت در ایران پس از انقلاب، با تأسیس کمیته و سپاه دادم؛ برایش جالب بود و تجربه ما را راهی برای نجات از بنبست دانست. گفت برای کسب تجربه، به زودی به ایران میآید.
بقیه اعضای هیأت هم از بینظمی دچار مشکل شده بودند و با تأخیر رسیدند. ناچار صبر کردیم تا همه رسیدند. سپس سر میز شام رفتیم. صحبتهای گوناگون کردیم. او هم صحبت خوبی کرد و من هم سخنرانی مفصلی در حفظ موفقیتهای ایران نمودم و شباهتهای دو انقلاب را توضیح دادم و تشویقشان کردم از تجربه ما استفاده کنند و از اروپا و آمریکا انتقاد کردم.[3] میهمانان از سفیدها و سیاهها و حضور زنان مکشفه نیمه لخت عجیب بود.
[1] - رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.
[2] - آفریقای جنوبی در جنوب آفریقا و در سواحل دو اقیانوس اطلس و هند قرار دارد و با کشورهای نامیبیا، بوتسوانا، زیمبابوه، موزامبیک، سوازیلند و لسوتو همسایه است. بسیاری از نواحی غربی نیمه کویری است، در حالی که شرق این سرزمین، بیشتر پوشیده از علفزار استوایی است. این کشورتنها کشور در جهان است که دارای سه پایتخت متفاوت میباشد: قوه مجریه در پرتوریا، قوه مقننه در کیپتاون و قوه قضاییه در بلوم فونتین قراردارد و پرجمعیتترین شهر آن ژوهانسبورگ میباشد. رشد آفریقای جنوبی به دو دلیل متفاوت صورت پذیرفت؛ در ابتدای مهاجرت، مهاجرینی از اروپا بهخاطر تأسیس شرکت هند شرقی هلند، مرکزی در مکان امروزی کیپ تاون ایجاد نموده بودند و نکته دوم، اهمیت راهبردی آبراه کیپ و منابع معدنی غنی این منطقه، باعث اهمیت بیشتر این کشور در میان کشورهای غربی بهخصوص در اواخر قرن نوزدهم گردیده بود. آفریقای جنوبی از لحاظ نژادی دارای تنوع بسیاری میباشد. بزرگترین جمعیتهای دورگه و اروپایی و هندی در آفریقا در این کشور مستقر هستند. جمعیت سیاهپوست آفریقای جنوبی کمتر از ۸۰ درصد جمعیت این کشور میباشد. این کشور از معدود کشورهای آفریقایی است که در آن هیچ وقت کودتا صورت نگرفته و انتخابات منظم در طول یک سده اخیر درآن برگزار شدهاست. با این حال اکثریت سیاهپوستان تا سال ۱۹۹۴ دارای حق رأی نبودند. این کشور از اعضای بنیانگذار اتحادیه آفریقا است و بزرگترین اقتصاد را در میان اعضای آن دارد.
[3] - آقای هاشمی، با اشاره به نارضایتی آمریکا از همکاری بین دو کشور آفریقای جنوبی و ایران گفت: «دو ملت آفریقای جنوبی و ایران که از طریق جنگ و مبارزه به پیروزی رسیدهاند، هرگز به آمریکا اجازه نخواهند داد که راجع به سرنوشت آنها تصمیم بگیرد. ایشان با اشاره به پیشرفتهای صنعتی و توان اقتصادی کشورمان افزود: «در ایران، امروز سالیانه هفت میلیون تُن فولاد و 25 میلیون تن سیمان تولید میشود و متخصصان و کارگران ایرانی، با دست خود کارخانههای فولاد و سیمان میسازند. جمهوری اسلامی ایران، با وجود بحرانهای مختلف در کشورهای همسایه آن مثل عراق، افغانستان وتاجیکستان و مشکلات دیگر، کشوری کاملاً امن است. پیام ما در سفر به شش کشور آفریقایی این بود که تجربه ایران، میتواند به این کشورها کمک کند.» ایشان سپس خطاب به آقای نلسون ماندلا گفت: «روش دموکراسی شما، نشانگر رشد آفریقاست، اما آنها که توسعه آفریقا را نمیخواهند، خواهان از بین بردن امنیت هستند. با دموکراسی و زیربنای خوبی که آفریقای جنوبی دارد، میتواند سرمایههای بسیاری را جذب کند و ایران یکی از کشورهایی است که میتواند بیش از میزان فعلی با آفریقای جنوبی همکاری کرده و به این کشور کمک کند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.