چهارشنبه 14 شهریور 1375 // 19 ربیع الثانی 1417 4 سپتامبر 1996
ساعت هشت و نیم صبح، بیرون از نایروبی رفتیم و مرکز تحقیقات دامی را دیدیم. توضیحاتی دربارة وضع کارها و دامپزشکی و علوفه دامها دادند. سپس به مزرعه چای از بخش خصوصی رفتیم؛ مزارع چای خوبی دارند که در تمام طول سال رشد میکند. سپس از کارخانه چایخشککنی بازدیدکردیم. با کارخانههای ما متفاوت است؛ به جای مالش، چای را خُرد، سپس تخمیر و سپس خشک میکنند. مقداری چای هدیه دادند.
در تمامی مسیرها، مردم روستاها و شاگردان مدارس و کشاورزان و کارکنان مراکز تحقیق، دو طرف جاده صف کشیده بودند و اظهار محبت مینمودند. چند جا پیاده شدم و با آنها صحبت کردم و از وضع تحصیل و حقوق معلمان و کارگران و وضع کارشان سئوالات زیادی نمودم. به خاطر معطل شدن، یک برنامه را که دیدار از مرکز محیط زیست بینالمللی بود لغوکردیم.
ظهر به هتل برگشتیم. خبر رسید که عراق باز هم مورد حمله موشکها قرار گرفته است. صدام در سخنرانی از مقاومت گفته و طارق عزیز، اعلان عقبنشینی از کردستان نموده است. در آمریکا هم جمهوریخواهان از ضعف عملکرد دموکراتها انتقاد کردهاند و آنها را وادار به عجله در حمله به عراق نمودهاند.
عصر رفتیم و یک مرکز پرورش شترمرغ را دیدیم؛ جالب است. یک نفر مصری که اصالتاً اهل کازرون ایران است و آنجا را میگرداند، توضیحات خوبی دربارة کمبود گوشت و تولید جوجه و استفاده از پر، پوست و گوشت آنها داد. پیشنهاد کردم بیاید در ایران هم واحدی ایجاد کند.
سپس با ماشینها به پارک ملی رفتیم. دو ساعتی در آن گشت زدیم و انواع حیوانات مثل آهو، زرافه، غزال، گورخر، گاو وحشی فراوان و چند پلنگ دیدیم؛ راهنما گفت که پارک تا منطقه کلیمانجارو ادامه دارد و اطرافش باز است. وحوش به هر جا میخواهند میروند، ولی چون اینجا آب فراوان است، برمیگردند. گفت سالیانه دویست هزار توریست بازدید میکنند و از هر نفر سی دلار میگیرند. دفتری را نوشتم و اظهار تردید کردم که به صرفه باشد، این همه زمین خوب، معطل آن کار شود.
به مدرسه رسول اکرم (ص) رفتیم. جای خوبی است؛ با زمین وسیع و چهار هزار متر مربع بنا. من هم کمک کردهام. تعداد 180 محصل دارد. اغلب شبانهروزی است. تعلیمات کلاسیک و دینی میدهند. سید مرتضی، [مؤسس و مدیر مدرسه] گزارش داد. نماز جماعت خواندیم. من هم صحبت کردم[1] و کمک نمودم. یک نفر را عمامه گذاشتیم. به کلوپ جعفری رفتیم. شیعیان و سُنیها جمع بودند و از شیعیان خوجهها و اسماعیلیها و بُهرهایها[2] چند نفر صحبت کردند. من هم صحبت مفصلی نمودم و از ساختمانها بازدید کردیم. خیلی وسیع است و مدرن. شام خوردیم. سپس مصاحبه با چند خبرنگار داشتم.[3] آقای [علیاکبر] ولایتی، خبر داد که امروز عصر هم یک رادار عراق را زدهاند.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «خوشحالیم که لحظاتی را به زیارت این مدرسه و طلاب عزیز و دانش آموزان خوب، اینجا آمدهایم. مدرسه زیبایی با همت برادرمان جناب آقای مرتضی تأسیس شده است که برای جهان اسلام، سرمایه با ارزشی است. این توفیق را به شما مسلمانان نایروبی تبریک می گوییم و امیدواریم که اینجا بتواند شخصیتهای اسلامی بزرگی را برای مسلمانان این منطقه تربیت کند. این گوشهای از برکات انقلاب اسلامی ایران است. براساس این انقلاب عظیم که یک نعمت الهی در زمان ماست، صدها مرکز از این قبیل در سراسر دنیا به وجود آمده است و میلیونها انسان، مخصوصاً جوانان پُرشور در این مراکز تربیت میشوند و هر روز که میگذرد، بر تعداد این افراد باارزش اضافه میشود. این یک انقلاب فرهنگی واقعی است. باید سالها بگذرد تا این شجره میمونه، ثمرات خودش را در حد قابل توجه به بشریت عرضه کند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.
[2] - شیعیان اسماعیلیه، ائمه علیهم السلام را تا امام صادق (ع) قـبول دارنـد و از ایـن جهت بـه شش امـامی معروفاند و با نزاریه همعقیده میباشند و پس از «المستنصر بالله»، قائل به امامت «مستعلی» و پس از او «آمر باحکام الله» و پس از او به امامت «طیب بن آمر» قائل هستند و معتقدند که طیب غایب نشده است. بُهرهایها، تمام شعایر اسلامی را اقامه میکنند و به تمام احکام اسلام پایبندند و در اکثر آنها با امامیه اثنیعشریه موافقاند. دهه عاشورا را برای سیدالشهدا (ع) و سه شب 19 و 20 و 21 رمضان را برای امیرالمؤمنین (ع) عزاداری میکنند. شب قدر را یکی از سه شب مذکور - چنانچه نزد امامیه است- میدانند و روز عید غدیر را عید میگیرند. قبـور ائمـه علیهم السلام را تـا (Äامام صادق (ع) زیـارت میکنند. همین گـروه، قـبر اسماعیل بن جعفر صادق را در مدینه ساختند، اما ائمه پس از امام صادق (ع) را که در کاظمین و سامرا مدفوناند، زیارت نمیکنند.
[3] - رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.