چهارشنبه 15 فروردین 1375 | 14 ذیقعده 1416 3 آوریل 1996
ساعت سهونیم بامداد، عفت از سفر رسید. مثل گذشته سرفه میکند. از دیشب تا امروز عصر، باران میبارید. [آقای مسعود سلطانی فر]، استاندار اراک آمد. گزارشی از اوضاع استان داد و اظهار نگرانی کرد از اینکه در کمیسیون مجلس، در جریان بررسی استان شدن قم، شهرهای ساوه و دلیجان و محلات را از استان مرکزی گرفتهاند و به آن ضمیمه کردهاند. برای مسائل استان استمداد کرد.
[آقای ژامر توکایف]، وزیر امورخارجه قزاقستان آمد. توضیحاتی از اوضاع روسیه و مسائل چچن و قرار همکاری اخیر چهار کشور روسیه، قزاقستان و قرقیزستان داد. از احتمال پیروزی کمونیستها [در انتخابات ریاستجمهوری روسیه]، اظهار نگرانی نمود و بر اراده سیاسیشان برای همکاری با ایران تأکید کرد. من هم از سیاست همکاری گفتم و از اقدامات فراوان ایران در ساخت راه و راهآهن و بنادر و خطوط لوله و کابل نوری، برای تسهیل ارتباط و نجات کشورهای آسیای میانه از انحصار و امکانات روسیه، توضیح دادم. آقای [عباسعلی] زالی آمد. از تبلیغات فریبنده رقیب خود در کرج توضیحاتی داد. [آقای داود کشاورزیان]، استاندار و [آقای هادی روحانی]، امام جمعه [بابل و نماینده ولیفقیه در استان] مازندران آمدند. از خدمات من در عمران استان تشکر کردند و از پیشرفت امور گزارشی دادند و برای کارهای دیگر استمداد کردند.
آقای [محمد] کریمی نوری، مدیرعامل سازمان غله آمد و گزارش وضع موجودی و مصرف گندم را داد و از پیروزی فائزه در انتخابات اظهار خوشحالیکرد و آن را پیام روشنی از افکار عمومی نسبت به روحانیت خواند و گفت، ابتکارهای من در انتخابات جاری، شبیه به اقدام برای یک کشتی در حال غرق شدن است که خود خطرناک بوده و پیروز شده است. عصر در جلسه هیئت دولت، چند مصوبه داشتیم.