یکشنبه 12 فروردین 1375 | 11 ذیقعده 1416 31 مارس 1996
تا عصر در منزل بودم. مهدی و فرشته و فؤاد هم بودند. ظهر حمید لاهوتی، [همسر فائزه] هم آمد. بیشتر بستگان در سفرند و خیلی اطرافمان خلوت است. آقاجلال برای ناهار با آبگوشت دیزی و نان خانگی که خودش در منزل درست کرده بود، میهمانمان کرد. عصر آقای ورزدار آمد. برای انتقال از سپاه به شهرداری و جبران دو میلیون تومان که دادگاه از او خواسته، درخواست کرد.
به منزل دکتر [حسن] روحانی، برای تسلیت فوت فرزندش رفتیم. مهدی تذکر داد؛ خودش دیشب رفته بود. خیلی ناراحتاند. حقشان هم هست. فرزند هیجده سالهای را به وضع مشکوکی از دست دادهاند و تحقیقات هم تاکنون چیزی را مشخص نکرده. نه قاتل معلوم است و نه انگیزه قتل. گلوله از شقیقه راست وارد شده و از آن طرف بیرون رفته، تنها در خانه بوده، برادرش که نیمه شب رسیده، هنوز جان داشته و دامادشان را که دکتر است، فوراً خبر کردهاند و هنوز نبض داشته و قبل از رسیدن آمبولانس، تمام کرده است. آقای روحانی با تفصیل، حادثه را توضیح داد. تمام اعضای خانواده و خواهران و والدین و اخوان جمع بودند؛ دعوتشان کردم که برای رفع وضع گرفته از عزاداری، فردا به سد لتیان بیایند.
با مهدی به لتیان آمدیم. شب بخشی از خانواده مرحوم اخوی هم ملحق شدند. گزارشهایی از وزارت امور خارجه آوردند. دوباره شرایط و روابطمان با آلمان، بعد از صدور حکم بازداشت آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات]، رو به تیرگی میرود[1] و تحلیل این است که روابط، احتمالاً در جهت سیاست آمریکا، با اروپا بد میشود و پیشنهادهایی دادهاند. گزارشی هم از ناراحتی کشور ایرلند به خاطر قطع ورود گوشتشان به ایران، به خاطر مسأله [شیوع بیماری] جنون گاوی بریتانیا، خواندم.
[1] - در ماجرای ترور میکونوس که در رستورانی به همین نام واقع در برلین، آلمان و در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ رخ داد، تعدادی از سران اپوزیسیون کُرد کشته شدند. این حادثه، تأثیر زیادی بر روابط بین ایران و کشورهای اروپایی داشت. در جریان دادگاه میکونوس، دادستان کل آلمان، به استناد شهادت مخالفین نظام جمهوری اسلامی، در اقدامی نامتعارف، آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، آیتالله هاشمی، رییسجمهور وقت، آقای علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه و آقای علی فلاحیان، وزیر اطلاعات وقت را به دخالت در این ماجرا متهم نمود.