خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۶۰/ کتاب «عبور از بحران»

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۶۰/ کتاب «عبور از بحران»

- موافقت با حضور محمد یزدی در هیات حکمیت - تاکید امام بر تعقیب قضایی مسئولان حتی رئیس جمهور

  • پنجشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۶۰
هاشمی در دیدار خصوصی به امام چه گفتند و نگرانی های امام چه بود؟

 دیشب برف فراوانی آمده و درخت‌ها کاملاً پوشیده از برف شده و هوا هم سرد است. خدا کند که سرما نزده باشد، احتمال سرما زدن سردرختی‌ها هست. اگر سرمازده باشد، در این شرایط، مشکل عظیمی برای کشور و دولت فراهم می‌آورد. من به خاطر ندارم که در سیزده ‌فروردین، چنین برفی آمده باشد.

 دیروز در تایلند معاون فرمانده کل قوا علیه نخست‌وزیر و فرمانده کل قوا کودتا کرده و امروز صبح خبرها حاکی از مقاومت نخست‌وزیر است. ماهیت کودتا هنوز برایم معلوم ‌نیست.

 ساعت نه صبح به زیارت امام رفتم. چیزهایی که در ارتباط با جنگ و هیئت صلح می‌دانستم، گفتم. امام ضمن اینکه مایل‌اند، جنگ زودتر تمام شود، صلاح نمی‌دانند که ما کوتاه بیاییم و از اینکه شرط شود، بعد از صلح نباید به ملت عراق، علیه صدام کمک کنیم، نگران‌اند؛ اگر این مضمون بخواهد در قرارداد بیاید، نگرانی دارند، مخصوصاً با توجه به انتظارات مردم عراق.

 امام با انتخاب آقای محمد یزدی از طرف ما در هیئت حکمیت موافق بودند. با آقای موسوی اردبیلی، تلفنی صحبت کردم. گفتند امام جازم‌اند که آقای بنی‌صدر باید دفترشان را تصفیه کنند و با گروه‌های ضدانقلاب، علناً و صراحتاً باید مخالفت کنند و اجازه تعقیب ‌مسئولان چهارده اسفند، ولو رئیس‌جمهور را داده‌اند  و تأکید داشتند که هیئت حکمیت، سریعاً عمل کند.

 ظهر، برای ملاقات خانواده‌های شهدای خوزستانی به هتل استقلال رفتم. نماز جماعت با آنان خواندم  و ناهار با آن‌ها خوردم و برایشان سخنرانی کوتاهی کردم؛ خیلی گرم و پرشورند.

 با آقای رجائی هم تلفنی صحبت کردم. قرار شد آقای یزدی را به‌عنوان نماینده اعلام کنیم. اعلام شد. شب خانواده شهید علم الهدی اهوازی، مهمان عفت بودند و شب را خوابیدند.

 از خانه شهید مطهری تلفن کردند که تلفنی تهدید شده‌اند. یکی از پاسداران خودم را برای محافظت، به خانه آن‌ها فرستادم.

 احمد آقا خمینی، تلفن کرد و گفت، امام می‌گویند، گویا قطب‌زاده وضع مالی بدی دارد، فکری شود و احمد آقا پیشنهاد می‌کرد، شغلی به ایشان محول شود. ولی اطلاع می‌گوید، ایشان دفتری دارد و سکرتر لوکس و مخارج دفترش زیاد است؛ از کجا می‌آورد؟!