یکشنبه 7 تیر 1371/ 26 ذیحجه 1412 / / 28 ژوئن 1992
ساعت هشت ونیم صبح برای شرکت در اجلاس [وزیران صنعت و تکنولوژی]
اسکاپ [= کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در آسیا و اقیانوسیه]، به سالن شیشهای صداوسیما رفتیم. اول از نمایشگاه اجلاس، هم از ایران و هم از اسکاپ بازدید کردم. مقداری با [آقای رفیعالدین احمد]، [معاون دبیرکل سازمان ملل و] دبیر اجرایی اسکاپ و مدیرکل یونیدو [= سازمان توسعه صنعتی ملل متحد] مذاکره نمودم. در جلسه افتتاحیه، بدون نوشته سخنرانی کردم که برای حضار جالب بود.[1] دبیراجرایی اسکاپ، برای سالروز شهادت 72 تن [در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی]، یک دقیقه سکوت داد. سپس رؤسای همه هیأتها را معرفی کردند. به آنها خوشامد گفتم و به دفترم آمدم. خانواده شهدای هفتم تیر آمدند. برایشان صحبت کردم.[2]
دکتر [محمدحسین] عادلی، [رئیس بانک مرکزی] آمد. گزارشی از سفر مکه داد و از اسراف در هزینهها گفت. آقای [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] آمد. راجع به امور آب و برق و سد سیاه بیشه و طرح آب رسانی به یزد صحبت کرد. آقای [علیمحمد] بشارتی از وزارت امور خارجه آمد و گزارش سفر حج را داد. از بعثه به خاطر خشکیها و تلخیها در برخود با عربستانیها انتقاد داشت.
عصر برای استقبال از [آقای رحمان نبیاوف]، رییسجمهور تاجیکستان، به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. بعد از مراسم سان و مصاحبه او به سعدآباد رفت و من به دفترم آمدم. ساعت هفت بعد از ظهر به دفتر آمدند. اول مذاکره خصوصی و سپس مذاکرات رسمی انجام شد؛ با زبان فارسی صحبت میکردیم. بیشتر صحبتها دربارة نیازهای آنها در زمینههای همکاری بود.
ساعت نُه و نیم شب، برای مراسم ضیافت شام به سعدآباد رفتم. آنها هم آمدند. سر میز شام سئوالات زیادی درباره اوضاع اقتصادی آنها نمودم؛ همه را به خوبی جواب دادند. وضعشان خوب نیست. دیر وقت به خانه رسیدم.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «با یک مرور سطحی به اهداف اعلام شده اسکاپ و وضع موجود منطقه اسکاپ، اگر بخواهیم با خودمان صریح و صمیمی باشیم، باید بپذیریم که موفقیتهای گذشته در حد مطلوب نبوده است. پنجاه سال زمان زیادی است که از عمر اسکاپ میگذرد. شرایط موجود دنیا و منطقه اسکاپ، در رابطه با اهداف این سازمان، معلوم نیست از گذشتههای آن تاریخ، خیلی فرق کرده باشد. بالاخره کل دنیا پیشرفت کرده است، اما اهداف اسکاپ چقدر تحقق پیدا کرده است؟ اگر نخواهیم که اجلاس تشریفاتی و برای گذراندن تکالیفی باشد که به عهدهمان گذاشته شده و دنبال اهداف باشیم، باید این موضوع را جدی بگیریم. امروز فاصلهها زیاد است. هنوز در همین اسکاپ، فقیرترین کشورها، عقب ماندهترین کشورها در مقابل پیشرفتهترین کشورهای جهان، کنار هم مینشینند و آن چیزهایی که سازمان ملل خواسته است، تحقق پیدا نمیکند. نه تکنولوژی به صورت مطلوب منتقل میشود، نه آموزشها واقعیت پیدا میکند، نه به محیط زیست آنطوری که باید برسیم، میرسیم، نه از منابع استفاده میشود و نه در جهت ارتقای فرهنگی و اجتماعی، تلاش دستهجمعی جدی میشود. باید به جای موضع ستایشگرانه، منتقدانه برخورد کنیم. راه رسیدن به اهداف اسکاپ، اصلاح تفکر توزیع ناعادلانه امکانات به نفع کشورهای پیشرفته است» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «حادثه بسیار تلخی بود؛ گرچه هوشیاری مردم و وفاداری مردم نگذاشت دشمنان بهاهداف شومشان برسند، اما در آن حادثه ما انسانهای با ارزش و مؤثری را از دست دادیم. توطئه عمیق و حساب شدهای بود. با چراغ آمده بودند. میدانستند که نیروها کجا هستند و به کجا باید ضربه بزنند و راه ضربه زدن هم روشن بود. چون ما محافظت درستی نداشتیم و خیلی به فکر حفاظت و حراست در حد نیاز آن زمان نبودیم. این فاجعه عجیب بیدارمان کرد و امت ما و انقلاب ما قربانی بزرگی را داد. هفتاد و دو انسان شایسته، با تجربه، فداکار که هر کدام در جای خود وزنهای بود و برای امور کشور تأثیر جدی داشت. توطئهای که سه قوه را هدف گرفته و تا آستانه موفقیت هم پیش رفته بود. چیزی نمانده بود که مجلس و دولت و قوه قضاییه از رسمیت بیفتد، ولی خداوند این قربانی را از ملت ما قبول کرد و به جای تضعیف نظام، آن را تقویت کرد. ما در طول دوران انقلابمان این را داریم که هر جا دشمنها بیشتر تجهیز شدند و به خیال خودشان ضربه را کاراتر خواستند وارد بکنند، از همانجا خوردند و ملت ما از همان جا تقویت شد.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393